بهگزارش خبرنگار جامجم، عصر یکی از روزهای تابستان سال۱۴۰۰زنی با پلیس۱۱۰تهران تماس گرفت و اطلاع داد، شوهر میانسالش در نانوایی محل کارش در خزانه تهران فوت کرده است. همزمان با حضور ماموران در آنجا، همسر مرد نانوا در اظهاراتش گفت: شوهرم این نانوایی را مدتی بود اجاره کرده بود. روز جمعه برای نظافت و تعمیرات رفت که بازنگشت و تلفنش را جواب نمیداد. دلنگران شده و به مغازهاش رفتیم که در قفل بود. با کلید یدک آن را باز کرده و وارد شدیم که دیدیم او بر اثر برقگرفتگی مرده و صورتش هم بهشدت سوخته است. با گذشت بیش از سه سال از مرگ او، سههفته قبل مردی به اتهام حمل مواد مخدر بازداشت و به یکی از زندانهای استان کرمان منتقل شد. او در آنجا با مردی روبهرو شد که سالها قبل با وی اختلاف کاری و مالی داشت. شوکه شد چون شنیده بود او مرده است. مطمئن شد مرگ او ساختگی بوده و موضوع را به مسئولان زندان خبر داد. آنها نیز موضوع را به پلیس تهران اطلاع دادند و عکسی از این مرد را برایشان ارسال کردند. معلوم شد او بیش از سه سال قبل در مغازه نانواییاش بر اثر برقگرفتگی فوت کرده و در شهرستان دفن شده است.با تحقیقات پلیس تهران معلوم شد این مرد با نام فرد دیگری که از کلاهبرداران حرفهای بوده از ۸ ماه قبل بابت حملونگهداری ۱۵ کیلوگرم حشیش در زندان کرمان بهسر میبرد. این مرد میلیاردها به بدهکار بود و طلبکارانش تصور میکردند او مرده است. احتمال میرفت فردی که او بهجای خود دفن کرده به قتل رسیده باشد. موضوع به بازپرس جنایی تهران اطلاع داد و تحقیقات وارد مرحله جدیدی شد. ماموران همسر و پسرش را به اداره دهم پلیس آگاهی تهران احضار کردند که آنها گفتند این مرد را نمیشناسند و پدر خانواده سالها قبل فوت کرده است. در تحقیقات بعدی ماموران پیبردند که بعد از فوت ساختگی این مرد، پسرش کارت معافیت خدمت سربازی دریافت کرده و مادر او هم ماهانه بازنشستگی شوهرش را از بیمه دریافت میکند. بنابراین ماموران از متهم زندانی و پسر او آزمایش خون و دیانای گرفتند و پیبردند، پدر و پسر هستند. به تحقیقات از خانواده او ادامه دادند تا اینکه زن میانسال در اظهاراتش گفت: شوهرم نانوایی را اجاره کرده بود تا بتواند پول طلبکارانش را جور کند که موفق نشد. آن روز شوهرم برای نظافت و تعمیرات رفت و ساعاتی بعد بهخواست او ما آنجا رفتیم. جسد مرد غریبهای در مغازه افتاده بود. لباس خود را تن او کرده مدرک هویتی خود را در چندقدمی جسد انداخته بود. کاری کرده بود که صورت او بسوزد و مرگش را برقگرفتگی نشان دهد. از من و پسرم خواست ماجرا را حادثه برقگرفتگی جا بزنیم و از کسی شکایت نکنیم؛ جسد را بعد از تحویل به شهرستان برده و دفن کردیم و مراسم سوگواری هم برگزار کردیم. اقوام و طلبکاران همه تصور کردند او مرده است. طبق نقشه شوهرم عمل کردیم. در این چندسال با او در ارتباط بودیم و با هویت جعلی زندگی میکرد. حتی سراغ قاچاق مواد مخدر هم رفت و در این رابطه زندانی شد.
سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه باجرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ باتایید این خبربه جامجم گفت:متهم در برابر اتهام جنایت قرارگرفته و تحقیقات از او ادامه دارد. ماموران در تلاش برای شناسایی هویت مردی هستند که به قتل رسیده و به جای او دفن شده است. همچنان مشخص نیست او همان کلاهبردارسابقهداری بوده که متهم با نام اوبه زندان افتاده یا فرددیگری است.