مخاطب به عنوان ضلع سوم مثلث پیام رسانی به عنوان عنصری موثر همیشه و همه جا مورد توجه برنامه ساز بوده و هست ؛ اما معمولا برنامه سازان بدون این که تصویر شفاهی از مخاطب داشته باشند
کد خبر: ۱۴۵۳۵۳
، تنها براساس روش شناسی صورت و دریافت های شخصی ، مخاطبی را تصور و میزان دلخواه سهم او را تعیین می کنند ومیل و نیاز و مصلحت او را در نظر می گیرند.
حتی یافته های علمی و پژوهشی روشمند نیز گاهی به نتایج یاس آوری در ارائه شمای روشن و دقیق از مخاطب رسیده اند و در نهایت یافته های مخاطب شناسانه را بیشتر ناشی از حس غریزی ، ناخودآگاه و عقل سلیم محققان دانسته اند.
در بهترین شرایط ، باز هم مخاطب در هاله ای از ابهام است و همه برنامه سازان گرچه بظاهر ، شرایط و ویژگی های مخاطب را در نظر می گیرند اما باید اعتراف کرد پیچیدگی و تنوع شکل گیری مخاطبان از هرگونه بیان ساده یاتشریح نظری واحد جلوگیری می کند. مخاطبان غالبا جمعهای متغیری هستندکه مرزهای مشخص ندارند. این موضوع در ویژه برنامه ها به دلیل پررنگ بودن موضوع یا اهمیت موقعیت زمانی نمود بیشتری دارد و تصویر آشفته تری از مخاطبان ترسیم می کند. در ویژه برنامه های ماه رمضان ، برنامه ساز بیشتر درگیر چه گفت و چگونه گفت برنامه می شود و از یاد می برد که به دنبال چه تاثیری بر مخاطب است واین فرم و محتوا برای ارائه به چه کسی و با چه مختصاتی است و پرسش مهمتر این که اهداف برنامه ای ما در ارتباط با مخاطب در رمضان چگونه تعریف و طبقه بندی می شود.هرگونه پاسخی به این پرسشها در فرآیند طراحی و شکل گیری برنامه و گزینش ادبیات برنامه ، شخصیت برنامه از کلی تا جزیی تاثیر خواهد گذاشت . تصویر مخاطب انبوه با تکثیر و تنوع و فقدان تجانس باعث خواهد شد برنامه ساز به متوسطها دلخوش و به ذائقه متوسط بسنده کند و این متوسطگرایی باعث نازل شدن سطح برنامه سازی خواهد شد. به همین منظور چاره ای جز پیدا کردن یک وجه اشتراک و برجسته سازی آن نیست . مخاطب رمضان آن هم در چارچوب جغرافیای ایران اسلامی فضای خاصی را می طلبد؛ فضایی که بدون در نظر گرفتن میزان اعتقادات و استحکام تقیدات ، توجه به معنویات و فضای روحانی را ترجیح می دهند. استفاده از رسانه همیشه و به احتمال زیاد به واسطه تجربیات و هویت مندی های آمیخته با زندگی اجتماعی افراد یا به سبب زمینه اجتماعی لحظه استفاده شکل می گیرد. لحظه استفاده از رسانه در ماه رمضان سهم بسیار مهمی در شکل گیری ارتباط میان برنامه و مخاطب دارد.
بدون درگیری عاطفی و بازآفرینی اندیشه های نو نمی توان جریان ارتباطی اثربخش را طراحی کرد. اطلاع رسانی ، آگاهی بخشی و تاثیرگذاری با نفوذ به عنوان 3قصد اصلی هر برنامه می تواند روشن کننده اهداف برنامه باشد.
این اهداف طی تاریخ برنامه سازی و در حوزه های آکادمیک با واژه ها و ادبیات مختلفی ارائه شده است اما چکیده و خلاصه همه اهداف را می توان در این 3 عبارت طبقه بندی و خاطرنشان کرد که این سه هیچ کدام به تنهایی کارکرد ندارند و تنها اولویت بندی آنهاست که نوع و رویکرد را تغییر می دهد.برنامه ساز گاهی در برنامه مخاطب را از آنچه نمی داند مطلع می کند (اطلاع رسانی) زمانی بر مبنای دانسته هایش آگاهی و عمق دانشش را گسترش می دهد و دریچه ای تازه با نگاهی تازه برایش تدارک می بیند (آگاهی بخشی) و گاهی هدفش تاثیر و نفوذ عاطفی در مخاطب است و برانگیختن عواطف و احساسات او اعم از شادی ، ترس ، لذت ، غرور و... (تاثیرگذاری).
بر حسب این که اولویت اول برنامه سازی کدام یک از این گزینه ها باشد ، طراحی برنامه ، نوع چینش آیتمها و حتی انتخاب عوامل تغییر می کند.
رمضان یک تجربه تکرار شونده است ومبتنی بر خاطرات نسلها می توان از تداعی معانی متنوع و متعدد بهره جست و برای نفوذ بیشتر از نشانه های آشنا استفاده کرد و با در نظر گرفتن اولویت اهداف به طراحی برنامه های مناسب این ماه پرداخت . در ویژه برنامه های رمضان باید به مساله اثرات رسانه ای دقت ویژه کرد و باید دانست که نه تنها اهمیت تجربه مخاطبان بلکه معنای اقتباس شده از محتوی برنامه ها تا حد زیادی به تصورات ، تجارب و مکان اجتماعی یکایک آنها بستگی دارد. مخاطبان معانی ارائه شده در متون رادیویی را براساس نگرش و آرزوهای خود رمزگشایی می کنند ؛ هرچند این کار در یک چارچوب تجربیات نسبتا مشابه انجام می گیرد.
این فرآیند درباره قضاوت های هنجاری مربوط به ارزش اخلاقی و زیبایی شناختی محتوای ویژه برنامه های رمضان مشاهده می شود و به هیچ وجه نمی توان مطمئن بود که حتی بدیهی ترین پیام ها ، واقعی و به همان شکل که فرستاده شده اند ، فهمیده شوند. این مولفه ، کار را در ماه رمضان بسیار سخت تر می کند ، چراکه هاله های قدسی و رویکردهای دینی بسیار آسیب پذیرند و بیم آن می رود که تصنع و ظاهرسازی یا ریاکاری در آن رخنه کند.
اگر همچون برخی نظریه پردازان از رسانه انتظار تقویت و تایید عقاید و نگرش ها را داشته باشیم و به تغییر و ایجاد نیندیشیم ، می توان امیدوار بود که برای تقویت باورهای دینی ، رمضان بهترین فرصت است ؛ چون هم در حوزه محتوا و هم در حوزه مخاطبان همپوشانی و یکپارچگی بیشتری دیده می شود ، بویژه در سحر و افطار می توان بیش از آن که به ارائه اطلاعات و ارشاد و راهنمایی توجه کرد به تاثیرگذاری ، نفوذ عاطفی ، تحریک احساسات ، همراهی و در نهایت لذت مخاطب از فرصت شنیداری اندیشید.
یعنی همان چیزی که برخی آن را به هویت سازی رادیو تعبیر می کنند. هویت سازی یعنی آگاهی از آنچه در ذهن مردم اولویت دارد. برنامه سازی در ماه رمضان یک پازل یا یک سازه فیزیکی نیست که از قسمتهای مختلف تشکیل شده باشد.
اگر برنامه های رمضان حاوی ارزش روانی اضافی نباشد که شنونده را به دوست داشتن و همراهی وادار کند ، در حقیقت کاری نکرده است و این مهارت ارتباطی نیست ، بلکه بستگی مستقیم به شخصیت و باورهای خود برنامه ساز و بویژه مجری دارد.
اگر فضای کلی برنامه و طراحی و چینش مهمتر از همه پیکره فرامتنی مجری به عنوان رکن اصلی و حتی انتخاب تصنیف ها و ترانه ها منجر به نفوذ و همراهی و تاثیر شود ، آن هنگام می توان امیدوار بود که اطلاعات ارائه شده مورد قبول واقع شود و آگاهی های مطرح شده پذیرفتنی باشد و هیجان پروری و مناسک سازی ، طبیعی و موثر عمل کنند.

مریم جلالی دهکردی
مدیر گروه ایران و خانواده رادیو ایران

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها