آن هم در روزگار امروز که دفاع از کشور، همه نگاههای متعجب را به سویت برمیگرداند و با نگاه پرسشگری میپرسند دفاع میکنی؟ از چه چیزی؟ و باید آنقدر قوی باشی که بتوانی از این حب ذاتیات که حالا به باور و ایمان قلبی رسیدهاست دفاع کنی. اما واقعا چطور رسیدن به چنین جایگاهی ممکن است؟ آن هم در حالی که کشور در وضعیت نهچندان مساعدی قرار دارد و آدمها از چپ و راست به آن حمله میکنند.
به نظر میرسد اگر از دوران کودکی این علاقه به وطن و دفاع عاقلانه از آن را در وجود فرزندانمان پرورش ندهیم، در آینده کار بسیار سختی در پیش خواهیم داشت اما در این گزارش، کارشناسان کودک، از چگونگی این پرورش علاقه به وطن در کودکان و نوجوانان میگویند.
خودمان ارزش وطن را میدانیم؟
بدیهی است ما زمانی میتوانیم چیزی را در دل کسی بکاریم که پیش از هرچیزی، خودمان به آن باور و ایمان داشته باشیم. در واقع اگر ما به عنوان والد یک کودک، سرشار از حس وطن دوستی باشیم، میتوانیم این حس را به فرزندمان هم بدهیم.
در این میان، فراموش نکنیم که وطندوستی و علاقه به وطن، کاملا با اینکه انتقاد و دلخوریهایی از روند مدیریتی آن داریم فرق میکند. پس بهتر است، این دو را با همدیگر ترکیب نکنیم که در یک بسته نمیگنجند؛ زیرا وطن، متعلق به شخص خاصی نیست که دوست داشتن و نداشتناش را وابسته به آن بدانیم.
موضوعی که مریم افضلی ، روانشناس و مشاور خانواده به آن اشاره میکند حالا با این تفاسیر، بدیهی است همه انسانها نوعی دلبستگی و شیفتگی به وطن و میهن خودشان دارند؛ آنقدر که گاهی به جایی میرسد که مال و جانشان را هم به پای آن فدا میکنند.
پس اگر خودمان ارزش کار آن آدمها و چرایی کارشان را بدانیم، آنوقت است که میتوانیم آن را به فرزندمان منتقل کنیم. برای همین است که مریم افضلی، روانشناس معتقد است پیش از هر اقدامی، سری به حس و حال وطندوستی خودتان بزنید و واکاویاش کنید.
اولویتبندی اخلاقی
کارشناسان معتقدند باید خیلی حواسمان باشد که در این راه دچار خطا نشویم. در واقع هر افراط و تفریطی میتواند ما را به نتیجهای غیر از آن چیزی که مد نظرمان است برساند. مثلا اینکه در تاریخ بوده که گاهی حس وطن پرستی آنقدر در وجود کسی به افراط میکشد که شبیه نژادپرستی میشود یا هیتلر از آن سربرمیآورد.
پس فراموش نکنید ما هم قرار است یک ارزش مانند هر ارزش دیگری را به فرزندمان یاد بدهیم، با این تفاوت که در شرایط امروز دیدگاهها کمی منفی شدهاست و این ما هستیم که باید بتوانیم عدالت در تصمیمگیری را در تربیتمان بگنجانیم. در چنین شرایطی باید یاد بگیریم انصاف، حق و اخلاق، آن معیارهایی هستند که ما را نهتنها در وطندوستی که حتی در هر موضوع دیگری به سرانجام نیکویی میرسانند.
تعالیم دینی را یادآور شویم
خوبیاش این است که تقریبا موضوع و مسالهای نیست که در دین وجود نداشته باشد. مثلا اینکه دین اسلام هم بهطور منطقی، به وطن اهمیت داده است و نگاهی تکسویه به دنیا و آخرت نداشته است: طبیعتا زمانی میتوانیم از خدا، دین و قرآن برای فرزندمان مایه بگذاریم که فرزند، به ارزش واقعی آنها آگاه باشد. در چنین شرایطی میتوانیم بگوییم دین هم وطن را ارج مینهد و از حس وطندوستی تقدیر میکند.» کارشناسان معتقدند تکیه بر مفاهیم دینی، بیشتر در دوره نوجوانی به کار میآید؛ زمانی که خود نوجوان درحال تکمیل جهانبینی است و به صورت آهسته و پیوسته، ارزشهای دینی، در زندگی شخصیاش ارزش پیدا میکند.
اصلا وطن به چه دردی میخورد؟
اگر فرصتی پیش آمد، در مواقع و رخدادهای ملی، با فرزندمان حرف بزنیم مثلا بگوییم که اگر وطن نداشته باشیم، چه اتفاقی میافتد؟ او را به میان مکالمه بکشانیم و این مباحث که وطن به انسان هویت میدهد را مطرح کنیم، آنقدر که بداند همیشه اولین سؤال از افراد درباره محل تولد آنهاست و انسانی که وطنی نداشته باشد، احساس بیهویتی و بیپشتوانگی میکند. افضلی ادامه میدهد: «مثلا از جریان زندگی بگوییم که بسیاری از رفتارهای خانوادگی ما، نشاتگرفته از وطنمان است و در خیلی از خانوادهها در باقی دنیا، مردم اینگونه رفتار نمیکنند چون وطنشان فرق میکند.» البته انصاف را رعایت کنیم و بگوییم که گاهی سرشار از غرور و عزتی میشویم که همین ارزشهای وطن به ما داده است و گاهی هم معایبش را باید مثل نقصهایی که در خانوادهمان وجود دارد، از چشم غریبهها بپوشانیم و خودمان برای رفع آن تلاش کنیم.
بخواهید تا احساساتش را بروز دهد
برایش خاطرهسازی کنید؛ این مهمترین کاری است که در جریان شکلگیری علاقه به وطن میتوانید در وجود فرزندانتان بپرورانید. مثلا میتوانید سفر به مناطق اصیل و بومی ایران را جزو جریان زندگیتان قرار دهید و از بچهها بخواهید تا حسوحالشان را از این مکان برایتان بگویند. اگر مروری بر تاریخچه آنجا داشته باشید هم یک برگ زرین دیگری به حافظه فرزندتان اضافه کردهاید که در زمان سختی و مشکلاتی که برای کشورش پیش میآید، این خاطرات خوش را به یاد آورید. درواقع، کودک باید بداند چگونه پدربزرگ و مادربزرگشان برای سرزمین مادری جنگیده و از آن محافظت کردهاند . کارشناسان معتقدند از یکسالگی، کودک باید زیبایی مکانهای بومی کشور خود را ببیند، نگاهش به آنها آشنا باشد و تصاویر موجود در ذهنش، پر باشد از شکوهی که وطن به انسان میدهد. با شکلگیری چنین عشقی، او میتواند بعدها در برابر سختیها مقاومتر باشد و دل کندن از وطن برایش دشوارتر. البته قرار نیست او را به احساساتی مجبور کنیم که در روند زندگیاش تاثیر دارد بلکه قرار است علاوهبر ناخوشیهایی که این روزها از چپ و راست به گوشمان میرسد، خوشیها و زیباییهای وطن را هم دیده باشد.
هجرت به شرط خدمت
کارشناسان حوزه کودک و نوجوان معتقدند که بهتر است هیچ موضعی را برای بچهها به صورت صفر و یکی نشان ندهیم؛ یعنی اینطور نباشد که موضوعی بدون هیچ قدرت تفکر و انتخابی، بهطور مطلق بد است یا خوب. مهاجرت هم همینطور است: «اینکه گاهی انسان وطن خود را در عین احترام و ارزش و برای هدفی بزرگتر و خدمت بیشتر به میهن ترک کند، خیلی اتفاق بدی نیست.» کاری که حتی پیامبر هم از مکه به مدینه انجام داد اما باید همه شرایط پیش از آن سنجیده شود. درواقع با منطق و دلیل به او بفهمانید که ما در زندگی اهداف مشخصی داریم و در همه مراحل، خدا را در نظر میگیریم؛ آنوقت اگر با در نظر گرفتن اهداف و رضایت خدا، شرایط را در مهاجرت، یا به شکل موقت یا دائم دیدیم، میتوانیم آن را انتخاب کنیم. با چنین روشی، علاوهبر اینکه حس وطندوستی در او جاری میشود، درعینحال متوجه میشود که دستش برای انتخاب باز است: «اما اینکه ما تصمیم به مهاجرت میگیریم، دلیلی برای دوستنداشتن سرزمینی که در آن متولد شده و رشد کردهایم نیست، مخصوصا وقتی برای پیشرفت و به نیت بازگشت و خدمت بیشتر به وطن انجام میشود. »
با هم حرف بزنید
درباره اتفاقات و پدیدههایی که در جامعه و کشور رخ میدهد، حرف بزنید. این باعث میشود آن حس اعتماد را از شما بگیرد که سیاهوسفید را با هم میگویید و او خودش است که میتواند تصمیمگیری کند چه چیزی را دوست داشته باشد و از چه چیزی دلخور و ناراحت باشد: «اگر شما والد منصفی باشید و نگاهی منصفانه، بدون بغض و عاقلانه به مسائل داشته باشید، بیشک، فرزندتان هم در مسیری که در پیش گرفتهاید قرار خواهد گرفت.» آنوقت چه خواهد شد؟ در آینده حب به وطن دارد اما بیانصافیها و شرایط نامساعد را نمیپذیرد و زیر بار حرف ناحق نمیرود.
شادیهای ملی را قدر بدانیم
روانشناسان کودک معتقدند مسابقات ورزشی و مناسبتهای ملی، تاثیر بسیار زیادی در حس وطندوستی افراد دارند؛ مسابقات و مناسبتهایی که ما را صاحب تیم و فرهنگی جذاب نشان میدهد و برد و پیروزی آن تیم و برگزاری دلنشین آن روز، کودک را به این فهم میرساند که خودش پیروز شده است یا اینکه او هم در جشنی ملی شرکت داشته است. پس سعی کنید این مسابقات، این وقایع و این مناسبتهای ملی را با قدرت و با حس شادی و هیجان برگزار کنید تا فرزند خانهتان، برای رسیدن دوباره این رخدادها، لحظهشماری کند؛ آنقدر که اگر چنین اتفاقی بیفتد و در این مسیر موفق عمل کرده باشید، دیگر برای یک شادی دستهجمعی، چشم به مناسبتهای کشورهای خارجی نمیاندازد؛ چون خیالش از شادیهای ملی خودش راحت است. شادیهایی که از برد تیمهای ملی، چیدن سفرههای شب یلدا و نوروز و برگزاری سنتهای زیبای ایرانی بهدست میآید.
قصهگویی از قهرمانها
افتخار کردن یکی دیگر از روشهایی است که به هویت ملی آدمها نقش و جهت میدهد اما به چه چیزی و به چه کسی افتخار کنیم؟ در واقع علاوه بر مرور جغرافیای کشور و دیدن مکانهای زیبا، بهتر است تمرکزی جدی بر شخصیتهای قهرمان کشور داشته باشید، شخصیتهایی که بهعنوان اسطوره معرفی میشوند و در تاریخ کشور نقش بسیار مهمی داشتهاند، ضمن اینکه بهترین الگو برای معرفی افراد وطندوست هستند. شخصیتهایی که با خواندن قصهها، کتابها و داستانهایشان میتوانیم آنها را به بهترین شکل ممکن به کودکان معرفی کنیم و خاطرههای خوش از آنها باقی بگذاریم. از تهیه ابزار و وسایلی که تصاویر این قهرمانها را دارد هم غافل نشوید که تجربه نشان داده است، تاثیر عمیقی در هدف مورد نظرمان دارد.
لالاییهای تأثیرگذار
اما طبق جدیدترین تحقیقات، یکی از اولین اقدامات برای خاطرهسازی از وطن در ذهن کودکان، خواندن نواهای دلنشین و آرام هنگام خواب کودک است؛ نواهایی که آنچنان در ذهن و قلب او میماند که تا مدتها آرامش ناشی از آن کلام را دریافتمیکند.
برای همین است که شاید برخی لالاییهایی که عشق و علاقه به وطن را در خود دارند، نقش مهمی در انتقال حس وطندوستی به کودکان ایفا میکنند. در چنین شرایطی، روانشناسان توصیه میکنند بهدنبال نوا و بهاصطلاح لالاییهایی باشید که در عین اینکه میتواند آرامش آخر شب را انتقال بدهد، کلامی از نام ایران، وطن داشته باشد؛ عبارتهایی که برای کودکان دو سال به بالا، سؤال ایجاد میکند و بدون شک درباره آنها از والدینشان سؤال میپرسند. همین سؤالها میتواند راه را برای اینکه ذهن کودک را درباره چنین مسائلی باز کنیم و نسبت به آن غریبه نباشد، نشان دهد.
وطندوست اما مطالبهگر
چه کسی است منکر این شود که این نوجوانان و این دانشآموزان هستند که مدیریت در نسل بعدی کشور را در دست میگیرند؟ بدون شک قرار نیست چشمبسته و با تعصب، فقط از وطن دفاع کنند و هرچه پیش آمد را خوش بپندارند. پس لازم است بعد از القای حس وطندوستی، راه و رسم داشتن یک وطن مطلوب را هم بدانند و بتوانند آن را بسازند. آنوقت است که وطندوستی به کار میآید و گامی برای آبادی آن برمیدارند. موضوعی که البته به دوره خاصی از نوجوانی تعلق دارد و لازم است حرفهای نوجوان شنیده شود تا این احساس به او دست بدهد که نظراتش برای همه مهم است؛ احساسی که او را در راه حمایت از خوب و بد وطن، مصممتر از همیشهمیکند.
ضمن اینکه در راه رسیدن به چنین هدفی، مدرسه و آموزش و پرورش هم نقش پررنگی دارند. این معلمان و کادر آموزشی هستند که میتوانند فرصت آزادی بیان را به دانشآموزان بدهند و آنها را نسبت به مسائل خوشبین یا بدبین کنند؛ موضوعی که کاش بتوانیم کمی قویتر در آن عمل کنیم.
چشم در چشم با پرچم
دیدهاید در برخی کشورها، هرجا قدم میگذاری و چشم میگردانی، نمادی از پرچم کشورشان دیده میشود. این همان کاری است که برای کودکان و نوجوانان کشور ما هم باید انجام شود، چراکه آنها بهطور ذاتی علاقه دارند نسبت به کشوری، احساس مالکیت داشته باشند و چه بهتر که با روبهرو شدن مداوم آنها با پرچم سه رنگ کشورمان، این احساس مالکیت را به آنها هدیه بدهیم. در واقع هر آنچیزی که چشمهایشان بیشتر با آن برخورد کند، بیشتر در ذهن و مغزشان حک میشود و بیشتر درباره آن سؤال میپرسند؛ سؤالهایی که میتواند زمینهساز هویتی ملی باشد که بعدا به آن افتخار کنند یا خیر.
نرگس خانعلی زاده - روزنامه نگار / ضمیمه چاردیواری روزنامه جام جم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد