مقتول از پنجره افتاد و خفه شد

به گزارش خبرنگار جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از 19 اردیبهشت 93 و به دنبال کشف جسد مردی در خودروی اپتیمایی در فاز 4 اندیشه در غرب تهران آغاز شد. اهالی که به پارک خودروی گرانقیمت در کنار خیابان و به مشام رسیدن بوی تعفن از داخل آن مشکوک شده بودند، با پلیس تماس گرفته و خواستار بررسی موضوع شدند. ماموران با دستور قضایی خودرو را بررسی کرده و با جسد مرد جوانی روبه‌رو شدند که چند روز از مرگش می‌گذشت. با بررسی خودروی اپتیما هویت مالک آن شناسایی شد . حسن در شمال تهران زندگی می‌کرد و خانواده اش فقدان او را گزارش کرده بودند. با تحقیق از خانواده مقتول مشخص شد او در کار خرید و فروش خودروهای لوکس بوده و قربانی گروگانگیری مرگباری شده است.
قربانی گروگانگیری
ماموران به تحقیقات در این باره ادامه دادند تا این‌که ردپای دو مرد در پرونده به دست آمد و آنها در کرج دستگیر شدند. متهمان در ادامه به ربودن حسن و نگهداری او در خانه‌شان اعتراف کردند، اما مدعی شدند مرد جوان قصد فرار از خانه را داشته که از پنجره سقوط کرده و جان باخته است.
یکی از متهمان به نام سعید گفت: برادرزنم با حسن اختلاف حساب داشت و طراح این آدم‌ربایی بود. ما به درخواست او در این ماجرا دخالت کردیم و حسن را به خانه‌مان آوردیم. بعد از این ماجرا برادرزنم سکته کرد و جان باخت.
در حالی که متهمان منکر قتل بودند، پزشکی قانونی در گزارش خود علت مرگ را خفگی اعلام کرد.
پای میز محاکمه
با تکمیل تحقیقات در دادسرا پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان البرز فرستاده شد و متهمان در شعبه یک دادگاه کیفری استان البرز و به ریاست قاضی محمد قیومی و با حضور قاضی فیروز رنجبر پای میز محاکمه قرار گرفتند.
در این جلسه وکیل اولیای‌دم برای متهمان درخواست قصاص کرد و گفت: متهمان در بخشی از اعترافات خود مدعی شدند دست و پای مقتول را به شوفاز بسته بودند. فردی که دست و پایش بسته است چطور می‌تواند از پنجره فرار کند؟ از سوی دیگر پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرده است، چطور فردی براثر سقوط از پنجره‌ای با ارتفاع حدود 12 متر خفه می‌شود؟ با توجه به دلایل موجود در پرونده، اتهام متهمان قتل عمد است و تقاضای قصاص دارم.
ما مقصر مرگش نبودیم
قاضی قیومی سپس با تفهیم اتهام قتل عمدی، آدم‌ربایی و حبس غیرقانونی به سعید از او خواست از خود دفاع کند.
سعید با قبول اتهام آدم‌ربایی و حبس غیرقانونی گفت: اتهام قتل را قبول ندارم . حسن بر اثر سقوط از ارتفاع جان باخت.
متهم به قتل درباره روز حادثه گفت: حسن با برادرزنم و مردی به نام مرتضی اختلاف حساب داشت. روز حادثه او را در تهران دیدند . برادرزنم به من زنگ زد و همراه میثم به آنجا رفتیم. آنها برای وصول طلبشان، حسن را به خانه من در کرج آوردند. من و میثم هم بعد از آنها به خانه رسیدیم. این‌که وکیل می‌گوید دست و پای حسن بسته بود، درست نیست و شب با هم شام خوردیم و خوابیدیم. صبح مرتضی سراغ من آمد و گفت؛ حسن قصد فرار از پنجره را داشته که به داخل پارکینگ سقوط کرده است. او شال زنانه و سرب پرده را به هم بسته بود تا پایین برود که سقوط کرده بود. به پارکینگ رفتیم و او را بالا آوردیم. خودش راه می‌رفت و مشکلی نداشت.
رئیس دادگاه: همسایه‌ها متوجه ماجرا نشدند؟
سعید: قبل از این‌که روی زمین بیفتد روی کولر یکی از همسایه‌ها افتاده بود. این همسایه متوجه شد و به بقیه گفت. من هم به دروغ گفتم برادرزنم است و او را برای ترک به اینجا آورده ام تا به کمپ ببرم.
رئیس دادگاه: بعد چه شد؟
سعید: حدود 11 شب برادرزنم به داخل اتاق رفت تا بالش بیاورد که متوجه مرگ حسن شد. او نفس نمی‌کشید. بدنش سرد شده بود.
رئیس دادگاه: جسد را چه کردید؟
سعید: برادرزنم و مرتضی رفتند. من و میثم هم خانه را ترک کردیم. ساعت 12 که آمدیم، جسد بو گرفته بود. پنجره اتاق را باز کردیم. ساعت 10 شب برادرزنم آمد و با هم جسد را در صندوق عقب اپتیما گذاشتیم و به سمت شهریار رفتیم. در میان راه من پیاده شدم و او خودرو را در محلی رها کرد.
رئیس دادگاه: چرا مرحوم را به‌خاطر سقوط از ارتفاع به مراکز درمانی نبردید؟
سعید: حالش خوب بود و راه می‌رفت.
رئیس دادگاه: پزشکی قانونی علت مرگ را خفگی اعلام کرده، در این باره چه می‌گویید؟
سعید: من واقعیت را گفتم .
در ادامه یکی از وکلای سعید در دفاع از موکلش گفت: آنچه از روز اول به آن توجه نشده حضور فردی به نام مرتضی در ماجراست که هیچ وقت دستگیر نشد و مورد تحقیق قرار نگرفت. در مورد قتل از ابتدا اظهارات موکلم همین بوده که در دادگاه مطرح کرد و هیچ حرف متناقضی ندارد. مرحوم روی کولر افتاده و بعد کف پارکینگ سقوط می‌کند که همین باعث می‌شود شدت ضربه سقوط گرفته شود و زخمی روی بدنش ایجاد نشود. همچنین به‌خاطر این‌که جسد مدتی بعد از مرگ پیدا شد، پزشکی قانونی نتوانسته آثار ظاهری و خونریزی داخلی را مشخص کند.
در ادامه به دلیل عدم حضور وکیل میثم در دادگاه رسیدگی به اتهامات او به روز دیگری موکول شد تا پس از دفاعیات هر دو متهم، قضات برای صدور حکم وارد شور شوند.