آداب و رسوم سفر حج از گذشته تا امروز

پله پله تا ملاقات خدا

رفتن به حج به‌ویژه حج واجب از جمله آرزوهایی است که کمتر مسلمانی یافت می‌شود در دل خود آن را نپروراند. آرزویی که پیر و جوان و مرد و زن هم نمی‌شناسد و همه طلب دیدن خانه خدا از نزدیک را می‌کنند، اما رفتن به مکه و مدینه از گذشته تا امروز با فراز و فرودهایی همراه بوده است که همین فراز و فرودها به ایجاد آداب و رسومی منجر شده که برخی از آنها به باد فراموشی سپرده شده و برخی دیگر همچنان به روال گذشته باقی مانده‌اند. در گذشته رفتن به حج کار آسانی نبود، هم از نظر مالی و هم از نظر زمانی. برای همین شاید هرکس نمی‌توانست به آرزوی رفتن‌اش به خانه خدا برسد. تا 40-30 سال پیش شاید تنها کسانی می‌توانستند عازم سفر به خانه خدا شوند که اول از همه از نظر مالی به قول معروف دست‌شان به دهان‌شان می‌رسید و حاجی می‌شدند و دوم این‌که دیگر سن و سالی ازشان گذشته بود و شاید سفر به عربستان آخرین سفر عمرشان به حساب می‌آمد و دیگر عمری برای رفتن به سفرهای دیگر نداشتند.
کد خبر: ۱۲۱۹۴۲۴

نوشتن وصیت‌نامه
همین سن بالا داشتن از یک سو و از سوی دیگر دشوار بودن مسیر سفر به دلیل نبودن وسایل حمل‌ونقل راحت‌تر موجب می‌شد تا بسیاری از کسانی که عازم سفر خانه خدا هستند وصیت کنند. وصیت خود را نوشته و سپس آن را به فرد معتمدی می‌دادند تا در صورت بروز حادثه در زمان سفر و برنگشتن او به وصیت‌اش عمل کنند. نوشتن وصیت‌نامه قبل از رفتن به سفر حج تا حدودی همچنان پابرجاست، اما از آنجا که از یک طرف این سفر مانند سایر سفرها با هواپیما و امکانات مناسب صورت می‌گیرد و از طرف دیگر چون دیگر مانند گذشته حاجی‌ها تنها کسانی که سن بالایی دارند نیستند برای همین به جدیت گذشته صورت نمی‌گیرد.

پرداخت خمس و زکات
موضوع دیگری که قبل از رفتن به حج مورد توجه مسافران خانه خدا بوده، این است که تمام و کمال خمس و زکات خود را پرداخت کرده و بدون آ‌ن‌که در این زمینه هم دینی به گردنش باقی مانده باشد، سبک بال راهی خانه خدا شود. چون خمس و زکات نیز مانند نماز و روزه جزو واجباتی است که یک‌مومن مسلمان باید به آن پایبند بوده و اجرا کند. اما باز هم جای تاسف دارد که در سال‌های اخیر توجه به موضوع خمس و زکات کمتر بوده و این موضوع موجب شده شامل حال کسانی که به مکه و مدینه می‌روند برای انجام مراسم حج نیز شود. برخی مسافران خانه خدا دیگر کمتر به این موضوع توجه می‌کنند و ساک خود را بسته و عازم سفر می‌شوند و تازه آنجا یاد دین‌های ادا نشده خود می‌افتند!

مراسم بدرقه کردن حاجی
بدرقه کردن رسم دیگری است که هنوز هم کم‌و‌بیش در گوشه و کنار شهرهای گوناگون انجام می‌گیرد، اما به طور کلی آن روشی که در بیشتر شهرها به صورت معمول مرسوم بود این است که وقتی مسافر حج یک ماه قبل از سفرش به دیدار آشنایان و اقوام به منظور خداحافظی و طلب حلالیت می‌رود، اطرافیان نیز زمان شروع سفر مسافر، زائر را تا مسیری بدرقه کرده و برای او هدایا و مواد غذایی و... می‌آورند. این رسم هم به این خاطر شکل گرفت چون مسیر حج مسیر طولانی و ناامنی بوده به همین دلیل هم برخی این وظیفه را به عنوان بدرقه کننده در خود می‌دیدند تا به نوعی مراقب و محافظ کسی باشند که می‌خواهد خانه خدا را از نزدیک ببیند. در سال‌های اخیر هم کسانی که همچنان به مراسم بدرقه پایبند هستند زائر را تا فرودگاه و محلی که می‌خواهد سفر خود را به مکه و مدینه آغاز کند بدرقه می‌کنند و برای او آرزوی سلامت، سفر خوش و بازگشت باعزت می‌کنند.

استقبال کردن از مسافر حج رفته
مراسم بدرقه با استقبال از زائری که از سفر برگشته است تکمیل می‌شود. به این صورت که اقوام، اطرافیان و آشنایان زمانی که مسافرشان از سفر برمی‌گردد به فرودگاه رفته و از کسی که به دلیل رفتن به خانه خدا دیگر پاک شده است و حالا دارای لقب حاج آقا و حاجیه خانم هستند استقبال به عمل می‌آورند. به همین منظور هم ابتدا کسانی به استقبال حاجی تازه می‌رفتند که حاجی قدیمی بوده و به او خوشامد می‌گفتند. حاجی تازه از سفر‌آمده هم از او با آب زمزم تشکر می‌کرد.
استقبال این روزها هم انجام می‌گیرد؛ اما نه آن‌قدر با آب و تاب‌هایی که در قدیم صورت می‌گرفت. بیشتر استقبال را در این روزها می‌توان با بنرها، پلاکارد‌هایی دید که زمان ورود حاجی بر سردر خانه، محل کار و... می‌زنند و این‌طور اعلام می‌کنند مسافر از حج برگشته‌ای دارند. کاری که به دلیل اسراف و آسیب به محیط‌زیست مورد انتقاد بسیاری است، اما چون به صورت یک رسم درآمده کمتر کسی است که آن را کنار بگذارد و به قول معروف حرف مردم برایش اهمیت بیشتری دارد.

ولیمه دادن
ولیمه از جمله رسم‌هایی است که متاسفانه این روزها بیشتر به یک آداب و رسوم چشم و هم‌چشمی و پرخرج بدل شده است. در صورتی که در گذشته حاجی برای این ولیمه می‌داده تا از استقبال‌کننده‌ها و کسانی که برای او هدیه آورده‌اند تشکر کند. همچنین در روزهای نخست سفره‌ای پهن می‌کرده که غریبه و آشنا، فقیر و غنی روی آن سفره جای داشتند و می‌توانستند سهمی از این شادی داشته باشند. اما متاسفانه در ولیمه‌های امروزی تا حدود زیادی توجه به فقرا کاسته شده و بیشتر به این سمت رفته تا تدارک ولیمه برای آشنایان و اطرافیان به بهترین شکل ممکن صورت گیرد.

سوغاتی
بخش شیرین سوغاتی از جمله رسم‌هایی است که همه دوست داریم. رسمی که از همان ابتدا وجود داشته و این روزها به دلایل گوناگون تا حدودی دشوار شده و نمی‌توان چندان از کسی انتظار سوغاتی داشت، اما در گذشته وقتی حاجی‌ها از سفر حج برمی‌گشتند کسانی که به دیدار و استقبال آنها می‌رفتند برای خوش‌آمدگویی هدیه‌ای می‌آوردند. حاجی هم برای تشکر به او سوغاتی را که از خانه خدا آورده بود به او هدیه می‌داد، اما در سال‌های اخیر به دلیل مشکلات سیاسی که بین ایران و عربستان وجود دارد و همچنین به دلیل آ‌ن‌که تمام بازار مکه و مدینه را کالاهای چینی گرفته بسیاری اعتراض می‌کنند چرا باید با ارز کشور کالاهای چینی به عنوان سوغاتی وارد کشور شود؟ برای همین هم بسیاری به نشانه اعتراض سوغاتی نمی‌آورند. با وجود این، این رسم از آن رسم‌هایی بود که همه دوست داشتیم و این حواشی باعث شد تا کم رنگ شود.

طلب حلالیت از اطرافیان
منو ببخش

چون در گذشته ارتباطات بین مردم بیشتر به‌صورت دهان به دهان، حضوری و کلامی انجام می‌گرفت کسی که قصد سفر به خانه خدا داشت به جای آ‌ن‌که گوشی هوشمند خود را به دست گیرد و یک گروه بزند و همه را در آن عضو و سپس اعلام کند عازم سفر و رفتن به خانه خداست؛ یک ماه قبل از آ‌ن‌که عازم سفر شود به خانه تک تک اطرافیان، دوستان، اقوام، همسایگان و... می‌رفت تا این‌که به آنها اطلاع دهد عازم سفری است که همه آرزوی آن را دارند و حالا نصیب او شده است؛ سفری که لازم است وقتی به آنجا می‌رود حق‌الناسی به گردن کسی نداشته باشد و از همه کسانی که خواسته و ناخواسته به آنها بدی کرده است طلب مغفرت، بخشش و حلالیت کند. گرفتن حلالیت از همه به‌ویژه کسانی که زائر احتمالا به آنها ظلمی روا داشته، غیبتی کرده، حقوقی از آنها پایمال کرده، روابط غیرصمیمانه با آنان داشته، ناسزا و دشنام داده موضوع مهمی بوده که در قدیم برای آن بسیار ارزش و اهمیت قائل بودند. این حلالیت‌طلبیدن موجب می‌شد مسافر‌خانه خدا با دلی سبک به سفر برود و این اطمینان را داشته باشد که دینی به گردنش نیست و برای همین برای کسانی که او را حلال کرده‌اند دعای خیر کند.
با وجود بودن چنین رسم زیبایی اما در چند سال اخیر به نظر می‌رسد برخی زائران به این سنت دیرینه توجه لازم را نداشته باشند و حتی در برخی موارد پیش آمده اطرافیان برای خداحافظی و طلب دعا و آمرزش سراغ زائر می‌روند و با او خداحافظی می‌کنند. در صورتی که باورها در اصل به این سمت بوده زائر زمانی که نزد خدا می‌رود از هر نظر پاک باشد. مانند کسی که از مادر تازه متولد شده، در این شرایط است که او پس از بازگشت از خانه خدا می‌تواند زندگی‌اش را از نو و به صورتی که عاری از هرگونه گناه است ادامه دهد.

تغییر در رفتار و ظاهر حاجی
تحول اخلاقی

در گذشته کسی که به مشهد، کربلا و مکه سفر می‌کرد قبل از اسمش دارای لقب مشهدی، کربلایی و حاجی می‌شد. لقبی که نشان می‌داد او این سفرها را رفته و از نزدیک به زیارت آنها پرداخته. کسانی که به مکه می‌رفتند بعد از آ‌ن‌که از مکه برمی‌گشتند برای آ‌ن‌که با علامتی این موضوع را نشان‌دهند کلاه سفید یا عرقچین به سر می‌گذاشتند. این خود نشانه‌ای بود که این فرد از مکه آمده است. همچنین دیگر در میان جمع به عنوان بزرگ خاندان، آب دیده، باتجربه و کسی که توانایی امر به معروف و نهی از منکر دارد و می‌تواند تصمیمات درستی بگیرد شناخته می‌شد. برای همین هم کسی که حاجی می‌شد تلاش می‌کرد بتواند رفتاری بهتر و درست‌تر از گذشته داشته باشد و پختگی را در رفتار خود در معرض نمایش قرار دهد. اما به نظر می‌رسد در این سال‌ها بعضی از کسانی که به خانه خدا می‌روند بعد از آ‌ن‌که از سفر برمی‌گردند و روزهای ولیمه دادن‌شان به پایان می‌رسد باز هم همان روال گذشته‌شان را پیش می‌گیرند؛ بدون آ‌ن‌که به این موضوع توجه کنند که به خانه خدا رفته‌اند تا فرصتی به دست آورند که از نو متولد شوند و با دل و روحی پاک باقی زندگی خود را بگذرانند.

آزاده باقری
روزنامه‌نگار

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها