نامرد نیستم که برای استان دیگری پارو بزنم!

واقعا قهر کرده‌ای؟

به شما بی‌توجهی می‌کردند چه کار می‌کردید؟

شایعه شده با نام یک استان دیگر در رقابت‌های قهرمانی کشور شرکت می‌کنید؟

من نامرد نیستم و از این کارها نمی‌کنم. برای استان مازندران پارو می‌زنم و تا آخر هم همین کار را می‌کنم. چرا من از استان خودم بروم؟ آن‌قدر صبر می‌کنم تا یک اتفاق جدید بیفتد.

مثلا؟

صبر می‌کنم تا هیات استانم درست شود. من به استانم عرق دارم. مگر می‌شود استانی که در آن به دنیا آمده‌ام را کنار بگذارم؟ من مسابقه به نام استانم را ترجیح می‌دهم. مگر این‌که خیلی اذیتم کنند و آن وقت تصمیم جدیدی می‌گیرم.

دلیل این‌که در این رقابت‌ها شرکت نکردی چه بود؟ نمی‌شود که فقط بی‌توجهی‌ها باشد.

غیبتم به خاطر اعتراض بود، اما نه اعتراض به برنامه فدراسیون، بلکه اعتراض به هیات استانم.این قضیه هم داستان دارد. داستانی که از پارسال و قبل از بازی‌های آسیایی جاکارتا شروع شد. قبل از بازی‌های آسیایی وقتی دیدم هیات سراغی از ما نمی‌گیرد، من با رئیس هیات تماس گرفتم و به او گفتم انتظار داشتم حالی از من بپرسی. او هم گفت حالا که زنگ نزدم که چی؟ من هم گفتم کسی که ادعایش می‌شود تحصیلکرده است و مدیر دانشگاه باید سراغی از ورزشکارش بگیرد. او گفت مگر رئیس فدراسیون هر روز از بچه‌ها سراغ می‌گیرد؟ گفتم آقای امینی هر روز حال بچه‌ها را می‌پرسد و حتی اگر شرایط عوض نشود، اما از ما می‌پرسد. تو هم وظیفه داشتی از من سراغی بگیری. حالا خودت نه دبیری، مشاوری. من ورزشکار خام شدم و به تو رای دادم.

فکر نمی‌کنی کمی تند رفتی و...

او با توپ پر حرف زد. به او گفتم من 14 سال زحمت کشیده‌ام و نتیجه ‌اش 12 مدال است. او هم گفت من 20 میلیون تومان هزینه کرده‌ام. تو هر وقت یاد گرفتی با من چطور صحبت کنی تماس بگیر. بعد هم من با مدیر‌کل ورزش استان مازندران تماس گرفتم و جریان را گفتم که گفت وظیفه رئیس هیات است از قهرمانان سراغ بگیرد و من پیگیری می‌کنم.

البته شما که قبل از بازی‌های آسیایی با هم آشتی کرده بودید.

او در مراسم بدرقه از من عذرخواهی کرد، اما من گفتم دیگر کاری با استان ندارم. شرایط حالا طوری شده که تیم ما بعد از خوزستان و همدان در قهرمانی کشور پنجم شد.