
نمایش
همیشه بخش نمایشی جلوه و اثرگذاری بیشتری برای بیننده داشته و دارد. تیم آن سوی داستان هم با توجه به داستانمحور بودن محتوای برنامه، در کنار گفتوگوها -که تنه اصلی برنامه را شکل میدهند- در دو قسمت آغازین و پایانی برنامه، این نمایشها را جانمایی کردهاند که هم به جذب بیشتر مخاطبان و هم کم شدن از بار یکنواختی بخشهای مصاحبهمحور کمک میکند.
بار اجرای بخشهای نمایشی آنسوی داستان را بازیگران تئاتری از جمله فاطمهسادات شاهحسینی، اکبر مولایی، علیرضا دیلمی، معصومه عزیزمحمدی و آرمان غفاریان بر دوش میکشند که با وجود جوان و کمتجربه بودن، حال و هوای جوانان کم سن و سال جبههها را به ذهن متبادر میکنند و چندان دور از واقعیت هم نیستند. یکی از جاذبههای اینگونه نمایش تلویزیونی آن است که جلوههای صوتی مرتبط با ماجرا به نمایش گذاشته شده مثل صدای شلیک، مداحی آهنگران، پخش اذان و مارش نظامی را همزمان با بازی بازیگران میشنویم که به خاطر جنگی بودن گونه داستانها، موجب هر چه واقعیتر از آب در آمدن آنها شده است. البته جلوههای بصری این برنامه هم در کنار دکور ساده آن به یاری دیده شدن بازیها در بخش نمایشی میآیند.
اجرا
علی سلیمانی پیش از این در برنامههای تلویزیونی دیگری هم تجربه اجرا را پشت سر گذاشته که حضور در برنامههای عصر خانواده در شبکه دو و سیاهپوشان در شبکه سه از این جملهاند. وی همچنین از جهت تِم برنامه مناسبتی آن سوی داستان انتخاب مناسبی به نظر میرسد؛ چرا که بخش اعظم کارنامه هنریاش به درونمایه جنگ و دفاع مقدس تعلق دارد که در این بین سابقه کارگردانی مشترک فیلم سینمایی اشنوگل و نیز نقشآفرینی در قالب چند اثر با موضوع مشابه در سینما و تلویزیون همچون تنگه ابوقریب، زخم شانه حوا، قارچ سمی، سفر به چزابه، نجاتیافتگان و وضعیت سفید دیده میشود. با توجه به این سابقه مرتبط با عنوان هفته دفاع مقدس، سلیمانی در این برنامه ارتباط خوبی با ماجراهای از سرگذشته مهمانان برقرار میکند و در اکثر لحظات حضورش، پرهیجان و پرانرژی ظاهر میشود. سبک پرسش و پاسخ او هم جالب توجه است؛ درحین قرائت بخشهایی از کتاب مورد نظر توسط حضار، نکتهای متفاوت و غافلگیرانه را از نویسنده یا مهمانان برنامه میپرسد و از ممتد پیش رفتن روند برنامه جلوگیری میکند. البته از آنجا که از سیاق آنسوی داستان مشخص است، زوایای کمتر پرداخته شده جنگ تحمیلی و رزمندگان را به نمایش میگذارد و با کمی فاصله گرفتن از اتفاقات خط مقدم جبهه، فرماندهان و استراتژیهای جنگی حرفش را میزند، برای همین لحنی عامیانه و خودمانی را در آن شاهدیم. با این حال خوب بود علی سلیمانی سوالات ظریفتر و موشکافانهتری از ماجراهای تشکیل خانواده، بازیها و شوخیهای رایج در میان رزمندگان، جزئیات نگارش کتاب توسط نویسنده و امثالهم را طرح میکرد تا ضمن جلب توجه مخاطبان برای دنبال کردن محتوایی مناسبتی، نسلهای پس از جنگ را با ناگفتههای کلیدی و ارزشآفرین دوران هشت سال دفاع مقدس بیش از این آشنا میکرد.
گفتوگو
در هر قسمت، کتابی شاخص با سوژه دفاع مقدس در نظر گرفته میشود و از نویسنده و قهرمان داستان آن دعوت میکنند به روایت چند و چون نقش و نسبتشان با جنگ ایران و عراق بپردازند. در این چند قسمت از پخش برنامه، شاهد حضور راضیه تجار و دخترش بودیم که همزمان هفت نفر از اعضای درجه یک خانواده خود را در حملات هوایی عراق و انفجار منزل مسکونیشان از دست دادند ولی همچنان راسخ و پایدار به کار و زندگی مشغول هستند.
در قسمت دیگری، حماسه مردان جهادگری از نوع عباسعلی باقری معروف به عباس دست طلا که در بخش فنی ماشینآلات جبههها بیمزد و منت خدمت ارائه کرده و کار جنگ را راه انداختهاند، روایت شد. امیررضا واعظآشتیانی هم یکی دیگر از این مهمانان ویژه بود که به واسطه دوستی و همراهی با شهید حسن قاضی در زمین فوتبال و میدان جنگ به آن سوی داستان دعوت شد تا از باورهای اعتقادی این شهید ورزشکار اصفهانی در کنار اخلاق پهلوانی و روحیه جنگنده وی تعریف کند.
باید مهمترین وجه آن سوی داستان را پرداختن به بخشهای کمتر دیده و شنیده شده دوران دفاع مقدس دانست. پرداختن به جنگ شهری، نگاه به خدمات فنی و مهندسی پشت خط مقدم یا حضور چهرههای ورزشی در لباس رزم، گوشههای در سایه مانده جنگ و آدمهای بزرگ ولی بینام و نشان آنها را برای نسلهای بعد روشن میسازد.
چون در این برنامه، بیان داستان چهرههای دوران دفاع مقدس به دور از آسمانی کردن شخصیتشان مدنظر بوده، به دل بینندگان هم مینشینند و بعد از شنیدن عباراتی چون «سلیمانی: حاجآقا بعد از شهادت فرزندتان، حالا چند پسر دارید؟ باقری: دو پسر داشتم و دارم!»، «بگذارید ماجرای تُرنابازی حاج آقا را هم در دوران جوانی تعریف کنیم»، «سلیمانی: قبل از ازدواج کی همسرتان را دیدید؟ باقری: اصلا ندیدم، آن زمان مثل حالا دختر و پسر بعد چند سال با هم بودن، تصمیم به ازدواج نمیگرفتند!» با خود فکر میکنند، رزمندگان و جنگ دیدهها، آدمهایی از جنس خودشان هستند، با همان شوخیها، سبک زندگی و دغدغهها، پس تلاش میکنند به قدر خود از عقیده و عملکردشان برداشت کنند.
تماشاگران مقابل دوربین
در این برنامه هم مثل بسیاری از برنامهها، حضار در استودیو یک پای ثابت برنامه
آن سوی داستان هستند، با این تفاوت که تنها بیننده و شنونده نیستند بلکه حضور فیزیکی دارند. در بخشهایی از این برنامه تماشاگران حاضر در استودیو بخشی از کتاب مورد بحث را قرائت میکنند. این اقدام، در واقع هم به چند وجهی شدن اجرای برنامه، هم تشویق عملی به مطالعه کتاب میانجامد.
همین طور حضار به نمایندگی از بینندگان در منزل، با وقایع و ماجراجوییهای قهرمان کتاب همراه میشوند و تماشاگران هم خودشان را جای شخصیتهای قصهها میگذارند و شاید تصور کنند اگر آنها جای قهرمان کتاب بودند، چه میکردند. باید گفت این همذاتپنداری و نتیجهگیری، اصلیترین هدف برنامهسازان از تولید چنین محتواهایی است.
سارا صالحی
رسانه
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با سرپرست دانشگاه علوم پزشکی ایران مطرح شد
دکتر امیدعلی مسعودی، استاد ارتباطات در گفتوگو با «جامجم» عنوان کرد
گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با علیرضا نصیری، قهرمان جوانان جهان
سفیر سابق ایران در پاکستان در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد