میسری خاطرنشان کرد که مقامات ارشد نظامی در تاریخ ۱۲می (۲۲ اردیبهشت) مجددا با یکدیگر گفتوگو خواهند کرد. این توافق پس از هفتهها درگیری صورت گرفت که در پی کشتار مسلحانه بیش از ۲۵ گردشگر در ماه گذشته بهدست گروههای وابسته به شبهنظامیان لشکر طیبه شعلهور شد؛ حادثهای که مقامات هندطرف مقابل یعنی اسلامآباد را مقصر آن میدانست. در جریان تنش بین قوای نظامی دهلی و اسلامآباد، دستکم ۴۳نفر روز چهارشنبه درهند وپاکستان کشته شدند. این درگیریها پس از آن آغاز شد که هند روز سهشنبه با حملات موشکی به رقیب دیرینه خود پاسخ داد و این امر به تبادل آتش توپخانهای بین دو کشور منجر شد.درگیریهای اخیر،جدیترین رویارویی نظامی بین دوکشور در دهههای اخیرمحسوب میشودکه شامل حمله موشکی، عملیات پهپادی و تبادل آتش توپخانهای بوده و تلفات غیرنظامیان دو طرف را به دهها کشته افزایش داده است.
موفقیت دیپلماسی
وزیر امور خارجه پاکستان، اسحاق دار در مصاحبه با شبکه جیو نیوز اعلام کردکه حدود۳۰ کشوردردیپلماسی منجربه آتشبس نقش داشتهاند. در همین حال، یک منبع دولت هند تأکید کرد که درباره این آتشبس مستقیما بین اسلامآباد و دهلینو مذاکره شده است.
به گزارش خبرگزاری فرانسه، یک منبع ناشناس خاطرنشان کرد: «توقف آتشبس وعملیات نظامی بین هند وپاکستان، مستقیما و بدون واسطه بین دو کشور به نتیجه رسید.» رئیسجمهور آمریکا، دونالد ترامپ، پیشتر در پلتفرم «تروث سوشال» خود این توافق را اعلام و میانجیگری واشنگتن را عامل پایان درگیریها عنوان کرد. رئیسجمهور جنجالی آمریکا ادامه داد: «به هر دو کشور برای استفاده از عقل سلیم و هوش فوقالعاده تبریک میگویم. از توجه شما به این موضوع متشکرم!»
در همین راستا، به گفته سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا، مارکو روبیو، دیروز با مقامات هندی و ژنرال عاصم منیر، فرمانده ارتش پاکستان گفتوگو کرد و از هر دو طرف خواست راههایی برای کاهش تنش بیابند. روبیو اعلام کرد این توافق آتشبس پس از مذاکراتی حاصل شده که جیدی ونس معاون رئیسجمهور آمریکا، نارندرا مودی نخستوزیر هند و شهباز شریف همتای پاکستانی او در آن مشارکت داشتند.
بازیگران غیردولتی، بلای جان شبهقاره هند
مناقشه کشمیر بهعنوان یک ساختار کلان تاریخی، زمینهساز شکلگیری و تقویت گروههای شبهنظامی مانند لشکر طیبه شده است. این گروه محصول مستقیم گفتمان امنیتی حاکم بر منطقه است که در آن، هر دوکشورهند وپاکستان با اتکا به راهبردهای امنیتی رقابتی، به بازتولید چرخه خشونت دامن زدهاند. در این چهارچوب، اقدامات لشکر طیبه را باید بیش از آنکه به یک دولت خاص منتسب دانست،پیامد طبیعی منطق آنارشیک حاکم برروابط دو کشورتلقی کرد.درتحلیل ساختارگرایانه، گروههایی مانند لشکر طیبه را میتوان بازیگران فرعی درنظرگرفت که درخلأ اعتماد و مکانیسمهای حل مناقشه بین دو دولت اصلی شکل گرفتهاند. این گروهها با سوءاستفاده از شکاف ساختاری در حاکمیت کشمیر، به عاملی برای تداوم بحران تبدیل شدهاند. نقش آنها نه ذاتی، بلکه برآمده از کارکرد سیستم بینالدولی است که اجازه ظهور چنین بازیگرانی را میدهد.موافقت اخیر هند و پاکستان برای آتشبس، اگرچه امیدوارکننده است اما بدون تغییر درساختارهای بنیادین حاکم بر روابط دو کشور(مانند حل مسأله کشمیر، ایجاد مکانیسمهای اعتمادسازوبازتعریف گفتمان امنیتی) تداوم نخواهد یافت.دراین چهارچوب،لشکرطیبه و دیگر شبهنظامیان غیردولتی صرفا علائم بیماری هستند،نه خود بیماری که درمان واقعی مستلزم تحول در سطح کلان سیستم است.
توازن نظامی عامل بازگشت به میز مذاکره
هند و پاکستان با دارا بودن حدود ۳۳۰ کلاهک هستهای، در معادلهای موسوم به «توازن وحشت» قرار دارند. دهلینو از دکترین «عدم استفاده اول» پیروی میکند، درحالی که اسلامآباد با اتکابه دکترین «اولین ضربه هستهای محدود»، بازدارندگی خود را شکل داده است.این موشکهای بالستیک با برد ۲۵۰۰ تا ۵۰۰۰ کیلومتر، تمام خاک دو کشور و بخشهایی از چین و خاورمیانه را تحت پوششدارند.چین با حمایت از پاکستان از طریق پروژههای نظامی مشترک (مانند جنگندههای JF-۱۷) و آمریکا با قراردادهای تسلیحاتی با هند (مانند خرید S-۴۰۰ روسیه)، معادلات امنیتی منطقه را پیچیدهتر کردهاند. سازمانهایی مانند FATF نیز با فشار بر اسلامآباد درباره حمایت از گروههای مسلح، بعد جدیدی به بحران افزودهاند. همکاری امنیتی هند با اسرائیل و پاکستان با ترکیه، نشاندهنده چندقطبی شدن معادلات نظامی در منطقه است. این رقابتها، هرگونه راهحل پایدار را منوط به تغییر در معماری امنیت جمعی آسیای جنوبی کرده است.درهمین راستا،منطقه کشمیر با خط کنترل ۷۴۰ کیلومتری، به کانون درگیریهای متناوب تبدیل شده که تنها درسال ۲۰۲۳ به ۵۰۰۰ نقض آتشبس منجر شده است. دو طرف از توپخانه، پهپادهای نظامی و نیروهای ویژه در این درگیریها استفاده میکنند.
چشمانداز مبهم کشمیر
به نظر میرسد هند و پاکستان در میانمدت به الگوی آشنای «تنش و آتشبسهای موقت» ادامه خواهند داد.دو طرف با وجود ادعاهای تهاجمی، به دلیل ترس ازتصاعد هستهای وفشارهای بینالمللی، ازجنگی تمامعیار اجتناب میکنند. با این حال، رقابت در کشمیر از طریق درگیریهای مرزی محدود وجنگ نیابتی تداوم خواهد یافت. این وضعیت، منطقه را در وضعیت «صلح ناپایدار» نگه میدارد.عواملی مانند حمله تروریستی بزرگ به هند یا بیثباتی سیاسی در پاکستان میتواند این تعادل شکننده را برهم بزند. تغییر در موازنه قدرت منطقهای، بهویژه با نقشآفرینی فزاینده چین، نیز میتواند محاسبات امنیتی دو طرف را دگرگون کند. در چنین سناریویی، خطر اشتباه محاسباتی یا تصاعد غیرعمدی به سطح هستهای جدی خواهد بود. این وضعیت نیازمند مکانیسمهای جدید اعتمادسازیاست.
بحران نظامی؛ اسم رمز بحران اقتصادی
براساس مطالعات بانک جهانی و مؤسسههای بینالمللی، یک جنگ تمامعیار بین هند وپاکستان میتواند بین یک تا سه تریلیون دلار خسارت مستقیم اقتصادی به همراه داشته باشد. این مقدار معادل ۱۰-۱۵٪ از تولید ناخالص داخلی ترکیبی دوکشور است. هزینههای انسانی شامل۲۰تا۵۰میلیون آواره ودو تا ۱۰میلیون کشته دربدبینانهترین سناریوهاپیشبینی میشود.تحریمهای بینالمللی و فروپاشی زنجیرههای تأمین منطقهای نیز میتواندرشد اقتصادی آسیای جنوبی را برای حداقل یک دهه متوقف کند.