اعتراف به‌ قتل مدیرعامل سابق باشگاه مس سرچشمه

به گزارش جام‌جم، شامگاه 14 تیر امسال مردی هنگام عبور از مقابل باغی در اطراف منطقه سرچشمه شهرستان رفسنجان با جسد مردی میانسال روبه‌رو شد که بر اثر شلیک گلوله از پای در آمده بود. ماموران با اطلاع از این موضوع و حضور در محل مشاهده کردند ساعتی از مرگ مرد میانسال می‌گذرد و به نظر می‌رسد با شلیک سلاح شکاری از پای درآمده است.

با گزارش این جنایت به بازپرس کشیک قتل دادسرای رفسنجان و هماهنگی قضایی، جسد او به پزشکی قانونی منتقل شد.

شناسایی هویت مقتول

تحقیقات در این زمینه ادامه داشت تا این که خانواده مردی با حضوردر پلیس آگاهی شهرستان رفسنجان از ناپدید شدن او خبردادند. با تحقیق از این خانواده معلوم شد حسین منصوری که مدیرعامل سابق باشگاه مس سرچشمه بوده پس از خروج از خانه دیگر به منزل بازنگشته و تلفن همراهش نیز خاموش است .

در ادامه تحقیقات از این خانواده معلوم شد مشخصات این مرد با جسد مجهول‌الهویه مطابقت دارد. با مشخص شدن این موضوع، روند رسیدگی به این پرونده وارد مرحله‌ای جدید شد.

ماموران تحقیقات برای رازگشایی از قتل او را آغاز کردند و افرادی که با وی اختلاف داشتند را برای ادامه تحقیقات به پلیس آگاهی فراخواندند.

ماموران از آنها بازجویی کردند اما معلوم شد این افراد در مرگ مدیرعامل سابق باشگاه مس سرچشمه نقشی نداشته‌اند و آزاد شدند.

ماموران پلیس همچنان در جست‌وجوی عامل این جنایت بودند تا این که با گذشت حدود دو ماه از این جنایت ماموران ردپای زنی 31 ساله را که با این مرد آشنایی داشت، در قتل به دست آوردند. او با دستور قضایی تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و دو روز پیش دستگیر شد .

متهم زن با انتقال به پلیس آگاهی شهرستان رفسنجان بازجویی شد و ابتدا اظهارات ضد و نقیضی را بیان کرد و مدعی شد مقتول را نمی‌شناخته و اشتباهی دستگیر شده است. در ادامه تحقیقات زمانی که با مدارک پلیسی روبه‌رو شد، قفل سکوت خود را شکست و به قتل مدیرعامل سابق باشگاه مس سرچشمه اعتراف کرد.

قتل با انگیزه اختلاف قدیمی

متهم به افسر تحقیق گفت: در شهر دیگری زندگی می‌کنم. با مقتول چندی پیش برای پیگیری کاری آشنا شدم. مدتی بعد با وی اختلاف‌هایی پیدا کردم. او از من خواست برای حل این اختلافات با هم ملاقات کنیم. قرارمان باغی در اطراف منطقه سرچشمه شهرستان رفسنجان بود. با خودم سلاح شکاری برداشتم تا با بالا گرفتن در گیری او را بکشم. زمانی که به ملاقاتش در آن باغ رفتم، با هم مشاجره کردیم و درگیری‌مان بالا گرفت.

همان موقع سلاح را به سمتش گرفتم و در جریان درگیری‌مان به او شلیک کردم. زمانی که او فوت کرد، ترسیدم جسد را همانجا رها کرده و متواری شدم. چند بار خواستم خود را به پلیس معرفی کنم ولی ترسیدم تا اینکه ماموران مرا شناسایی کرده و درخانه‌ام دستگیر کردند.

متهم به قتل در حال حاضر در بازداشت به سر می‌برد تا بزودی صحنه جنایت را بازسازی کرده و روانه زندان شود. پس از تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به دادگاه ارسال می‌شود.