
شروعی کوبنده در تلویزیون با «کوچک جنگلی»
وی 4 آبان 35 در تهران به دنیا آمده و از مدرسه عالی سینما و تلویزیون در رشته تدوین فارغالتحصیل شده است. افخمی فعالیت هنری خود را با ساخت فیلمهای کوتاه آغاز کرد و در دهه 60 وارد کار تلویزیون شد و نخستین بار در فیلم زیر باران ساخته زندهیاد سیفالله داد در مقام تدوینگر فعالیت کرد؛ فیلمی با یک پیام اخلاقی روشن که به دلیل ساختار تلویزیونیاش به اکران درنیامد و در یکی از شبهای دهه فجر همان ایام از تلویزیون پخش شد.
در همان ایام پروژه عظیم تلویزیونی کوچک جنگلی به کارگردانی ناصر تقوایی که به دلایل مختلف متوقف شده بود، به افخمی که در آن زمان مدیر گروه فیلم و سریال شبکه یک بود، سپرده شد.
او که با توجه به جوانیاش در آن ایام از تجربه اندکی برخوردار بود، کار فوقالعادهای را ساخت و روانه پخش کرد که هنوز هم پس از گذشت نزدیک به سه دهه، همچنان تازه و با طراوت جلوه میکند. وی که شیفته فیلمهای کارگردانهایی مثل جان فورد بود، در ساخت کوچک جنگلی نیز به شیوه کلاسیک عمل کرد و در بخشهای مختلف کار تسلط خاصی نشان داد که برای مثال میتوان به سکانس ورود میرزا و یارانش به رشت اشاره کرد.
موج نویی به نام «عروس»
افخمی پس از موفقیت همهجانبه کوچک جنگلی به سینما بازگشت و با «عروس» جان تازهای به بدنه سینمای ایران داد و مخاطبان بسیاری را به سالنهای سینما کشاند. یک ملودرام خوش ساخت با ستارههای جوان و تازهکار که هر یک بعدها به ارکان اصلی سینمای ایران تبدیل شدند. فیلم داستان جدیدی نداشته و تکرار همان کلیشه پسر فقیر و دختر پولدار به حساب میآید که عمری همپای عمر سینمای ایران دارد! اما افخمی روایت تازه و جذابی از این داستان قدیمی و کلیشهای ارائه کرد و با استفاده از عناصر جذاب بصری به تزئین آن پرداخت. عروس، علاوه بر رکوردشکنی در گیشه، مورد توجه منتقدان و همچنین داوران جشنواره فجر نیز قرار گرفت که دیپلم افتخار بهترین کارگردانی یکی از آنها محسوب میشود.
افخمی که یکی از شرکای موسسه فیلمسازی مهابفیلم محسوب میشد، پس از کنارهگیری محمدرضا هنرمند از ساخت فیلم «روز فرشته» ادامه آن را در باکو جلوی دوربین برد و برای نخستین بار به موضوع مرگ در قالب کمدی پرداخت. برگ برنده فیلم، بازی شیرین و دلنشین عزتالله انتظامی در نقش اصلی فیلم بود که به تنهایی بار کمدی فیلم را به دوش کشید و در جذب مخاطب فوقالعاده عمل کرد. فروش عالی فیلم جای پای افخمی را در سینمای تجاری ایران محکمتر کرده و نامش را بیش از گذشته بر سر زبانها انداخت.
«روز شیطان» نمونهای جذاب از سینمای جاسوسی
سینمای جاسوسی که ازجمله گونههای سینمایی پرطرفدار به شمار میآید در سینمای ایران چندان مورد توجه نبوده و اغلب فیلمهای تولید شده در آن نیز چندان موفق نبودهاند، اما «روز شیطان» یک استثنا به حساب میآید و افخمی با بهرهگیری از رمان پروتکل چهارم نوشته فردریک فورسایت، بهترین فیلم جاسوسی سینمای ایران را روانه پرده نقرهای کرد. فیلم، داستان گروهی خرابکار است که با پشتیبانی کشورهای غربی قصد بمبگذاری در تهران و نا امن جلوه دادن کشورمان را دارند که در این بین گروهی از ماموران برای خنثیسازی عملیات وارد عمل میشوند. نقطه قوت روز شیطان به شخصیتپردازی آن بازمیگردد که در هر دو قطب مثبت و منفی به درستی صورت گرفته و شخصیتهای امیرمحمد و میشل گنج بخش در هر دو قطب فوقالعاده از کار درآمدهاند. با این حال روز شیطان به دلایل مختلف در نمایش عمومی چندان مورد توجه قرار نگرفت که با توجه به سوژه جذاب و ساختار حرفهایاش عجیب مینمود.
شخصیتهای برجسته تاریخ معاصر از تختی تا امام خمینی(ره)
زندهیاد علی حاتمی در روزهای پایانی عمر خویش آرزویی جز به پایان رساندن فیلم جهان پهلوان تختی نداشت که اجل مهلتش نداد و فیلم در مرحله فیلمبرداری متوقف شد. افخمی به عنوان کارگردان برای این پروژه توسط هدایت فیلم انتخاب شد و روایت خود را از این ماجرا به تصویر کشید. او در این فیلم به سراغ گونه معمایی رفت و فیلمی نوآر با بهرهگیری از اطلاعات موجود در رابطه با مرگ تختی ساخت که پایان باز آن چندان به مذاق تماشاگران خوش نیامد. این فیلم به مانند دیگر آثار افخمی از کارگردانی سنجیدهای برخوردار بود و یکی از بهترین فیلمهای کارنامه سینماییاش محسوب میشود، اما شوکران را میتوان کاملترین اثر سینمایی وی به حساب آورد، چراکه در تک تک جزئیات آن دقت بسیار به کار رفته و اجزای آن به درستی کنار هم قرار گرفتهاند. فیلم درباره مهندس جوانی است که در سفرهای کاری اش به تهران دلبسته پرستاری جوان شده و با او ازدواج میکند. فیلمنامه شوکران را میتوان یکی از بهترین فیلمنامههای نوشته شده در 30 سال اخیر دانست که شخصیتهایش فوقالعاده از کار درآمده و ضعفی در آن به چشم نمیخورد. دیگر نقطه قوت شوکران به بازی بینقص بازیگران اصلیاش (فریبرز عربنیا و هدیه تهرانی) بازمیگردد که در جذب مخاطبان هم تاثیر چشمگیری داشته است. در دهه 80 افخمی کمکارتر از گذشته شد که دلیل اصلی آن هم به پروژه عظیم فرزند صبح که درباره دوران کودکی حضرت امام خمینی(ره) بود، بازمیگشت. ساخت فیلم سینمایی گاوخونی براساس رمانی از جعفر مدرس صادقی یکی دیگر از بلندپروازیهای بازیگوشانه افخمی در سینماست که بسیار کند و کشدار از کار درآمد و جز چند صحنه تماشایی نکتهای مهم و به یادماندنی ندارد.
از کمدی «سن پترزبورگ» تا «جاسوسی روباه»
افخمی در اواخر دهه 80 سن پترزبورگ را در گونه کمدی با بازی پیمان قاسمخانی و محسن تنابنده کارگردانی کرد که فیلم مفرح و جذابی از کار درآمد و در اکران نیز مورد توجه مخاطبان قرار گرفت. این فیلم نشان داد افخمی در صورت تمرکز روی فیلمنامهای کمدی میتواند فیلمهای جذابی را در این باب تولید و روانه اکران کند. اتفاقی که به شکلی دیگر در فیلم آذر، شهدخت، پرویز و دیگران افتاده و فیلم پس از موفقیت در جشنواره فیلم فجر در اکران عمومی هم مورد توجه تماشاگران قرار گرفت. فیلمی که براساس کتابی به همین نام نوشته مرجان شیرمحمدی ساخته شده و به نوعی اقتباس ادبی به حساب میآید که افخمی علاقه خاصی به این گونه اقتباس دارد. البته وی فیلمی به نمایش درنیامده هم به نام بلک نویز با تم آلزایمر و فراموشی دارد که تماما در کانادا و با بازیگرانی غیرایرانی (بجز لوون هفتوان) ساخته شده و تنها نمایشهای اندکی در ایران داشته است. روباه آخرین فیلم اکران شده بهروز افخمی است که دومین تجربه وی در گونه جاسوسی به حساب میآید. قصهای سرراست با محوریت جاسوسی خطرناک و باهوش که برای دولت اسرائیل کار میکند و به قصد خرابکاری وارد ایران شده است. افخمی در کنار قوت بخشیدن به ضدقهرمان خود تلاش کرده قطب مثبت را هم پذیرفتنی و جذاب از کار دربیاورد که در این زمینه هم تا حدود زیادی موفق عمل کرده است.
بازگشت به تلویزیون با «هفت»
افخمی پس از ساخت فیلم جاسوسی روباه که در اکران نوروزی سینماها با استقبال مخاطبان مواجه نشد، یکباره به سمت تلویزیون متمایل شد و تولید سری سوم برنامه پربیننده هفت را به عهده گرفت. برنامهای در رابطه با سینمای ایران که در دو دوره نخست به یک شیوه روایی ثابت رسیده بود، اما افخمی به کل ساختار آن را دگرگون ساخت. در حقیقت او هفت را به سمت نظریههای خود در باب سینما بخصوص سینمای ایران در سالهای اخیر برده و مخاطب محوری را پایه و ستون اصلی آن قرار داده است. موضوعی مهم و کلیدی که افخمی در سالهای اخیر بشدت روی آن پافشاری کرده ونقش بسزایی در شکلگیری آیتمهای مختلف هفت دارد. برای مثال میتوان به بخش نقد فیلم اشاره کرد که برخلاف سریهای قبلی هفت اختصاص به فیلمهایی دارد که یا از روی اکران برداشته شده یا روزهای پایانی آن را سپری میکنند.
آن هم به این خاطر که نقدها روی فروش فیلم تاثیری نگذاشته و لطمهای از این باب به آنها وارد نشود. علاقه افخمی به سینمای کلاسیک هم بخش تازهای به هفت اضافه کرده که وی طی آن بخش کوتاهی از فیلم را به نمایش گذاشته و روی آن نکات فنی و محتوایی فیلم را توضیح میدهد. در عین حال گفتوگوهای افخمی با مهمان برنامه نیز جذابیتهای خاصی دارد که بخش مهمی از آن به وجه کارگردانی خود وی باز میگردد. برای مثال تنها کافی است به گفتوگوی او با مجتهدی در رابطه با فیلم محمد رسول الله(ص) ساخته مصطفی عقاد نگاه کنید یا نگاهی دوباره به گفتوگویش با مهران مدیری بیندازید.
با همه اینها علاقهمنـــدان سینما که خاطــره خوشی از برخی فیلمهای افخمی همچون: شوکران و عروس دارند، علاقه زیادی به بازگشت وی به پرده نقرهای سینما دارند، چراکه تعداد فیلمسازان سینمای ایران که علاوه بر تسلط بر تکنیک به قصهگویی هم علاقه داشته باشند چندان زیاد نیست.
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
محمود قماطی، نائبرئیس شورای سیاسی حزبالله در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم»:
صریح و بیپرده با علیرضا خانی عضو سابق هیأت مدیره استقلال