به گزارش جام جم کلیک،این مسیری است که رسانههای جریان اصلی جهان و حتی فارسی زبان در چند سال گذشته بارها آن را تجربه و محتوای آن را تحلیل کردهاند.
ما این جملههای کوتاه که سیاستمداران در صفحات خود در شبکههای اجتماعی منتشر میکنند، گاهی بدون پاسخ نمیماند.
آنجاست که تایملاین به صحنه نبرد دیپلماسی میان مردان سیاست تبدیل میشود. جوابیهها، واکنشهای تند و انتقادهای صریح که واکنش کاربران عادی این شبکهها را نیز به دنبال دارد.
تمام این رویدادها باعث میشود شبکههای اجتماعی به رسانهای مستقیمتر از رسانههای سنتی تبدیل شوند.
برجام در شبکههای اجتماعی
در هفتههای اخیر و روزهای منتهی به اجرای برجام علاوه بر اینکه صحنه سیاسی کشور شاهد این واقعه مهم بود، جریان دیگری موازی با آن در شبکههای اجتماعی شکل گرفت که در کنار دیگر خبرهای مهم به جریان خبری رسانهها تبدیل شد.
شبکههای اجتماعی با توجه به ماهیتشان خبرساز، جنجالبرانگیز و بهروز هستند. در چنین شرایطی ورود مسائل سیاسی و سیاستمداران به آن نیز امری کاملا اجتنابناپذیر است.
اما مساله زمانی جلوه بیرونی پیدا میکند که شبکهها دیگر تنها ابزاری برای ارتباط نیستند و به وسیلهای برای پیشبرد اهداف سیاسی تبدیل میشوند. این اتفاقی است که جامعه ایران نیز بهصورت جدی آن را لمس کرده است.
توئیت داغ، خبر داغ
دولت یازدهم روی کار آمده و شبکههای اجتماعی هر روز راه خود را به زندگی جامعه ایرانی بازتر میکنند.
همین امر باعث میشود مردان طراز اول سیاسی ایران از رهبر معظم انقلاب تا رئیسجمهور صفحاتی در شبکههای اجتماعی داشته باشند یا پررنگتر از قبل این فضا را دنبال کنند.
با ورود دیگر سیاستمداران به شبکههای اجتماعی واکنشهای مختلفی شکل میگیرد. کاربرانی که دیوار بین خود و دولتمردان را فرو ریخته تصور میکنند، از این حضور آنلاین و بیواسطه استقبال میکنند، اما از طرف دیگر عدهای این اغماض را غیرقابل درک تصور میکنند.
مخالفان و موافقان محدودیتهای شبکههای اجتماعی فریاد و فغان سرمیدهند که اگر بد است پس برای همه بد است.
هجمهها، اعتراضات و حتی ابراز علاقهها به حدی است که بعضی دولتمردان مانند وزیر امور خارجه مجبور میشوند صفحه فیسبوک خود را برای مدتی ببندند.
ورود عرصه سیاست به شبکههای اجتماعی ، نقطه شروع عصر جدید از دیپلماسی در ایران است؛ پدیدهای که جهان از چند سال قبل با آن روبهرو شده بود و با اصطلاح «دیپلماسی جوان» از آن یاد میکرد.
این نوع برخورد مستقیم با مردم که مشابه آن در روم باستان vox populi یا صدای مردم خوانده میشد، امروز به عنوان ابزاری قدرتمند برای دیپلماسی جهانی به نام «تویپلماسی» شناخته میشود که برگرفته از دو کلمه توئیت و دیپلماسی است.
با این حال طول میکشد یک جامعه بتواند خود را با این فضای جدید گفتمان تطبیق دهد. برداشتهای اشتباه از جملات مینیمال، مشخص نبودن لحن و همینطور برخوردهای احساسی از معضلات این نوع دیپلماسی است.
شاید برای همین است که هنوز هم بیشتر امور سیاسی بر پایه دیپلماسی سنتی و با استفاده از ابزارهای جدید جلو میرود. در واقع میتوان گفت دیپلماسی دیجیتال یک وسیله است، نه یک روش.
بایکوت خبری، دیپلماتهای بیپروا
چانهزنیها برای حل تحریمها با گروه 1+5 به اوج خود رسیده است. جلسهها و نشستهای طولانی مدت، درهای بسته و ممنوعیت خبری، خبرنگاران و رسانهها را کلافه کرده است.
تنها راه ارتباطی انگار سرککشیدن به بالکنی است که مذاکرهکنندگان ایرانی هر چندساعت در آن آفتابی میشوند.
بجز بالکن در آن سو مذاکرهکنندگان گاهی در شبکههای اجتماعی چیزهایی مینویسند که بسرعت رصد میشود.
همین نوشتهها در شبکههای اجتماعی باعث میشود رسانهها گمانهزنی کنند، فشارها ببیشتر یا کمتر شود و حتی ورق به نفع یکی از طرفین برگردد.
حضور دیپلماتها در شبکههای اجتماعی امروزه به امری همه گیر تبدیل شده است. بیشتر سیاستمداران جهان از این رسانه شخصی بهعنوان یک راه برای تعامل با کشورهای خارجی و همچنین شهروندان خود استفاده میکنند.
به اعتقاد کارشناسان، محدودیتهای رسانهای، بایکوت خبری و محافظه کار شدن رسانهها باعث به وجود آمدن چنین موجی شده است.
در واقع میتوان گفت رسانه محافظهکار ترجیح میدهد پیامی جنجالی و دردسر ساز را به نقل از صفحه شخصی یک سیاستمدار نقل کند تا آنکه با معرفی کردن خود به عنوان صاحب خبر وارد چالش شود.
این مسیری است که به نوعی از سال 2009 آغاز شده و افرادی مانند سوزان رایس، نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل با حساب کاربری AmbassadorRice و پیتر وستمکت با حساب کاربری PeterWestmacott آن را آغاز کردهاند.
سیاستبازی نرمی که علاوه بر آن که خبر را مستقیم در اختیار مخاطبان قرار میدهد، باعث همسو و همفکرشدن بخشی از مردم نیز با خود میشود.
بازی با واژهها، جنگ کلمات
تویپلماسی جای خود را در مسائل سیاسی و جهانی باز کرده است. حالا دیگر هر کنشی از سوی مردان سیاست در شبکههای اجتماعی با واکنشهایی از طرف رسانهها و دولتمردان دیگر مواجه میشود.
تا جایی که وقتی وزیر امور خارجه در صفحه توئیتر خود مینویسد: «توافق جامع هستهای ممکن است، اما تصاویر غلط باید از بین برود.» دقیقا چند ثانیه بعد خبرگزاری فرانسه نیز در صفحه توئیتر خود به عنوان یک خبر فوری به نقل از وزیر خارجه کشورمان مینویسد:
«محمدجواد ظریف میگوید توافق هستهای ممکن است.» شاید در نگاه اول، محدودیت 140کاراکتری توئیتر برای جنگهای دیپلماتیک چندان کارآمد نباشد، اما به اعتقاد امیر دبیریمهر، مدرس روزنامهنگاری در حال حاضر شبکههای اجتماعی با همین محدودیتهای رسانهای، شاخهای بسیار جدی از دیپلماسی جوان هستند که به آن دیپلماسی دیجیتال میگویند.
آندرآس ساندر در کتابی که با عنوان «توئیتر برای دیپلماتها» منتشر کرده، دقیقا همین پدیده را بررسی کرده است. این ابزار کمک میکند سفرا، وزرای خارجه و دیپلماتها در بحث سیاست خارجی به شکل بهتری به چالشهای جدید بینالمللی پاسخ دهند.
بازی تمام است آقای همسایه
تنها چند روز به اجرای برجام باقی مانده بود که عربستان دست به یک حرکت عجیب زد و رهبر شیعیان کشورش را در حساسترین زمان ممکن اعدام کرد.
بدیهی است نماینده اصلی شیعیان در منطقه یعنی ایران به چنین واقعهای واکنش نشان دهد. تنشهای سفارت عربستان در ایران بهانه را به این کشور داد تا ورق را به سوی خود برگرداند.
این بار وزیر امورخارجه کشور، واکنش در رسانهها را به توئیت ترجیح داد و یادداشتی در نیویورک تایمز نوشت که علاوه بر محکوم کردن رفتارهای عربستان ، آنها را به انتخاب راه عقلانی دعوت میکرد.
این یادداشت واکنش توئیتری وزیر خارجه امارات عربی متحده را در پی داشت که ظریف را به مجادله دعوت میکرد.
اما پاسخ او به حمله تند وزیر امورخارجه امارات ، تنها یک عبارت است:
«دیپلماسی عرصه باتجربههاست نه متکبران تازه به دوران رسیده.» توئیت بعدی او مربوط به آزادی سربازان آمریکایی است تا در کنار پرکاربودن در شبکههای اجتماعی ، آداب سکوت را هم به جا آورد و موضوع را با همان توئیت تمام کند.
سرانجام شب 26 دی آخرین برگ از دیپلماسی دیجیتال در مساله تحریمها رقم خورد؛ یک پیام تبریک در فیسبوک و دیگر بازی تمام است.
دیپلماسی مجازی
این مسائل نشان میدهد باید توئیتر و دیگر ابزارهای دیپلماسی دیجیتال را جدی گرفت. دبیریمهر میگوید کشف ظرفیتهای دیجیتال برای به کار انداختن یک محور اصلی روشی درست است و بنابراین ساخت این دیپلماسی جوان، ابزار فوقالعادهای است که دولتها میتوانند در انجام برنامههای سیاست خارجی و درگیر شدن با جهان در مسائل مختلف از آن استفاده کنند.
شبکههای اجتماعی میتواند اولین گام در رسیدن به دیپلماسی دیجیتال و راهاندازی یک گفتوگوی جهانی باشد، اما دولتمردان در توئیتر، فیسبوک و اقیانوسی از رسانههای اجتماعی باید فرآیند سازگاری با سیاست را طی کنند.
چنین فضایی به درک درست و کنترل قدرت آن نیاز دارد تا نتایج بهتری ایجاد و انتقال دیپلماسی سنتی به فاز جدید ممکن شود.
آرش جهانگیری
ضمیمه کلیک
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد