گفت‌وگو با دکتر علی شیخ‌الاسلامی درباره سفر و اوقات فراغت

یک روان‌شناس خانواده: خوش باشید حتی با جیب خالی

جام جم سرا- لحظه‌شماری می‌کنند که تعطیلات نوروز برسد و در کنار هم اوقات خوشی را بگذرانند اما همین که سال تمام می‌شود و حتی گاهی یکی دو هفته مانده به تمام شدنش، آسمان زندگی مشترکشان ابری می‌شود. به خیالشان می‌رسد شاید اصلاً با هم تفاهم ندارند و از آنجا که در ایام تعطیل بیشتر در مجاورت یکدیگرند، مشکلاتشان آشکار‌ شده است.
کد خبر: ۷۸۲۸۲۷
یک روان‌شناس خانواده: خوش باشید حتی با جیب خالی

دکتر علی شیخ الاسلامی، روان‌شناس به اتفاق همکارانش تاکنون در مرکزشان، مشکلات صد‌ها زوج را بررسی کرده‌اند و به آن‌ها برای رفع چالش‌هایشان آموزش داده‌اند و حالا حاصل همه این پژوهش‌ها دکتر را متقاعد کرده است که با یک برنامه‌ریزی مناسب برای پر کردن فراغت نوروزی، نه تنها چالش‌های خانوادگی به صفر می‌رسد بلکه پیوند عاطفی اعضای خانواده هم مستحکمتر می‌شود.
شیخ الاسلامی تأکید می‌کند که حتی با جیب خالی هم می‌شود یک فراغت گذرانی لذت بخش را در نوروز تجربه کرد. باور نمی‌کنید؟ این گفت‌وگو را بخوانید.


شما هم زوج‌هایی را دیده‌اید که بیشتر وقتشان در طول تعطیلات نوروز به مشاجره با هم می‌گذرد؟ به نظرتان علت چیست؟
*بله. من هم مشاهده کرده‌ام که برخی زوج‌ها به جای استفاده از تعطیلات نوروز به عنوان فرصتی برای کنار هم بودن و افزایش پیوندهای عاطفی، با هم درگیر می‌شوند و روز‌هایشان در مجاورت هم به تلخی می‌گذرد. علت این است که ما برنامه‌ریزی ضعیفی برای استفاده از اوقات فراغتمان در خانواده داریم. جامعه ما، جامعه‌ای در حال گذار است؛ پس نه کاملاً سنتی است و نه مدرن. در جامعه سنتی، زن و مرد نقش‌هایی جداگانه و تفکیک شده داشتند. در آن جامعه، زن معمولاً تابع شوهرش بود و مرد تصمیمگیری‌های اصلی را انجام می‌داد اما در جامعه ما زن و مرد نقش‌هایی شبیه به هم پیدا کرده‌اند و بسیاری از وظایفشان با یکدیگر همپوشانی دارند به همین علت تعارض‌ها بیشتر به چشم می‌آیند و اگر زن و مرد نظرهای مختلفی داشته باشند و نخواهند این اختلاف را با گذشت و به شکل منطقی حل کنند، درگیر چالش و تنش می‌شوند.
به‌طور کلی علت چنین درگیری‌هایی نداشتن مشارکت برابر در زندگی است. هرکس به دنبال به کرسی نشاندن حرف خودش است و همفکری وجود ندارد. در تعطیلات این مشکل بیشتر می‌شود چون خانواده باید برای چگونگی گذراندن فراغت تصمیم‌گیری کنند پس اگر ما بلد باشیم برای تعطیلاتمان در نوروز، خوب برنامه‌ریزی کنیم مانع درگیری و چالش می‌شویم و از فرصت دو هفته‌ایمان برای رسیدن به شادکامی و ساختن خاطره‌های خوش در کنار اعضای خانواده استفاده می‌کنیم.


در صحبت‌هایتان اشاره کردید که برای فراغت گذرانی خانوادگی، نیاز به برنامه‌ریزی قوی داریم. ویژگی‌های یک برنامه خانوادگی موفق چیست؟
*در یک برنامه‌ریزی موفق خانوادگی، باید شرایط مالی اقتصادی و اجتماعی خانواده در نظر گرفته شود و علاوه بر این اعضا، باید این مراحل را بگذرانند:
اول، باید اهداف مختلفشان را روی کاغذ بیاورند مثلاً خانم خانه می‌نویسد که دلش می‌خواهد در تعطیلات به سفر شمال بروند و آرامش فکری داشته باشند. همسرش می‌نویسد که دید و بازدیدهای عید برایش اهمیت دارند اما دلش یک مسافرت به جنوب هم می‌خواهد.
دوم، زوج تصمیم می‌گیرند که برای رسیدن به اهدافشان چه راه حل‌هایی وجود دارد. خانم خانه معتقد است که بهترین راه این است که از همین حالا ملزومات سفر شمال را فراهم کنند. همسرش فکر می‌کند هم باید برای دید و بازدید حاضر شوند و هم برای سفر به جنوب.
در این مرحله زوج باید هزینه و فایده رسیدن به اهدافشان را در هر مرحله بسنجند. به عنوان مثال خانم حساب و کتاب می‌کند که چقدر هزینه برای سفر شمال لازم است و شوهرش هم هزینه‌های دید و بازدید و سفر جنوب را محاسبه می‌کند.
سوم، آن‌ها نتایج فکریشان را با هم در میان می‌گذارند. بر سر ایده‌های مشترک توافق می‌کنند. نقطه مشترک ایده‌های این خانم و آقا، سفر رفتن است اما بخش‌هایی از خواسته‌های آن‌ها با هم متفاوت است مثل مسأله دید و بازدید و مقصد سفرشان.
وقتی آقا درباره علل رعایت رسم دید و بازدید در فامیل از دیدگاه خودش توضیح می‌دهد خانم این دیدگاه را به شکل منطقی می‌پذیرد و قرار می‌گذارند که بعد از دید و بازدید‌ها به سفر بروند اما آن‌ها هنوز درباره مقصد سفر توافق نکرده‌اند. اگر آن‌ها بخواهند رسم دید و بازدید را به جا بیاورند پس باید هزینه‌ای را صرف خرید ملزومات میهمانی‌های نوروزی کنند. در این قسمت خانم شرح می‌دهد که چون مسلماً در دید و بازدید‌ها بخشی از پس اندازشان را خرج می‌کنند پس بهتر است به سفری ارزان بروند. هزینه سفر به شمال کمتر از سفر به جنوب است پس بهتر است شمال را به عنوان مقصد نهایی انتخاب کنند.
توضیح خانم برای همسرش قانع کننده است و آن‌ها تصمیم می‌گیرند که مسافرت جنوب را به پاییز سال بعد موکول کنند و امسال به شمال بروند.
در این برنامه‌ریزی کسی خودخواهی و تکروی نمی‌کند چون این رفتار‌ها به گارد گرفتن طرف مقابل یا دفاع یا حمله‌اش منجر می‌شود پس همه به نظر هم احترام می‌گذارند و عاقلانه تصمیم می‌گیرند و برای رسیدن به اهدافشان با یکدیگر همفکری و همکاری می‌کنند.


وقتی به خانواده‌ها پیشنهاد می‌کنیم برای فراغتشان برنامه‌ریزی کنند آن‌ها می‌گویند لازمه فراغت گذرانی، داشتن پول فراوان است و آن‌ها نمی‌توانند در نوروز چنین هزینه‌ای را صرف تفریح کنند.
*این ایده درست نیست. به نظرم تعریف ما از فراغت اشکال دارد. وقتی می‌گوییم قرار است در اوقات فراغت تفریح کنیم منظورمان دقیقاً چیست؟ با چه هدفی تفریح می‌کنیم؟ چگونه از وقتمان برای تفریح استفاده می‌کنیم؟ متأسفانه، خیلی وقت‌ها ما پاسخ به این پرسش‌ها را فراموش می‌کنیم. بیشتر مردم خیال می‌کنند برای آنکه تمام و کمال تفریح کنند باید هزینه زیادی بپردازند مثلاً برای سفر باید حتماً با بهترین هواپیما به مقصد برسند، در هتلی ۵ ستاره اقامت کنند، بهترین غذا‌ها رو بخورند و خلاصه حسابی بریز و بپاش کنند. آن‌ها خیال می‌کنند نمی‌توانند از یک مسافرت کوتاه، نقل و انتقال با وسیله نقلیه‌ای ارزان مثل اتوبوس، اقامت در چادر مسافرتی و خوردن غذاهای عادی هم لذت ببرند. همین پیش شرط‌های کلیشه‌ای است که کار را خراب می‌کند و فشار روانی زیادی را به خانواده تحمیل می‌کند و تنش زا می‌شود.


اما برخلاف عقیده آن‌ها، فراغت را می‌شود ارزان و زیبا هم گذراند. آنچه می‌گویم شعار نیست. جالب است بدانید که من و همسرم هم از روش‌هایی مشابه برای فراغت گذرانی آسان و ارزان استفاده کرده‌ایم و از اوقات با هم بودنمان لذت برده‌ایم. چند سال پیش ما برای نوروز به سفری سه روزه رفتیم. روز اول و روز آخر سفر، همه وقتمان در جاده گذشت و آنطور که انتظار داشتیم از سفر لذت نبردیم. این شد که سال بعد برنامه دیگری ریختیم. هدف ما کنار هم بودن و لذت بردن از طبیعت و زیبایی‌های بهار بود پس تصمیم گرفتیم در نوروز به تهرانگردی‌های یک روزه برویم و از جاذبه‌های گردشگری داخل شهر دیدن کردیم.
یک روش برای فراغت گذرانی ارزان قیمت هم، حضور در جمع است. زمانی که کوچک بودیم منزلمان نزدیک منزل پدربزرگ و مادربزرگم بود. خیلی از شب‌ها به خانه آن‌ها می‌رفتیم و ما، نوه‌ها با هم بازی می‌کردیم و بزرگتر‌ها با یکدیگر گپ می‌زدند.
راه دیگر فراغت گذرانی این است که خانواده وعده‌های غذاییشان را در پارک بخورند. حضور در طبیعت، به اعضا آرامش می‌دهد و احساسات منفیشان را می‌کاهد ضمن این‌که با این روش تحرک دارند، پیاده روی کرده‌اند و اوقاتشان را در کنار هم گذرانده‌اند.

شماری از مردم صفای کنار هم بودن را فدای رقابت بر سر تجمل‌گرایی حتی در پذیرایی از میهمان‌ها کرده‌اند و به مرور زمان آنقدر فشار روانی این رفتار بر آن‌ها زیاد می‌شود که لذت دید و بازدید در نظرشان محو می‌شود


چندی پیش پیامکی دریافت کردم که به نظرم بسیار زیبا بود و جان کلام من هم هست. ارزشمند‌ترین چیز‌ها در زندگی ما مجانی‌اند مثل در آغوش گرفتن عزیزانمان، عشق و محبتشان که نثارمان می‌کنند، شادی و خنده، خواب، دوستان خوب، ورزش و تحرک، گوش کردن به موسیقی و.... این‌ها،‌‌ همان ارزش‌هایی هستند که هزینه‌ای صرفشان نمی‌کنیم. اما از آن‌ها لذت می‌بریم و با این حال خیلی وقت‌ها از یاد می‌بریمشان.


به نظرتان چرا ما همیشه فکر می‌کنیم برای یک فراغت گذرانی حسابی باید پول کلان خرج کنیم؟
*چون جزئی از جامعه‌ای هستیم که به سمت مصرف‌گرایی در حرکت است. مردم تحت تأثیر تبلیغات به این نتیجه رسیده‌اند که اگر خرج نکنند نمی‌توانند شاد باشند. در حالی که این تصور غلط است اما سرمایه دار‌ها برای فروش بیشتر، خرج کردن را به عنوان پیش شرط خوشبختی به مردم معرفی می‌کنند. حال آنکه در حقیقت، ممکن است کسانی سر سفره‌ای با ماست و نان حس کنند خوشبخت هستند و دیگرانی سر سفره‌ای با بوقلمون احساس بدبختی کنند.


شما گفتید در جمع بودن بخصوص اگر آن جمع فامیل باشند باعث ایجاد صمیمیت و گذراندن فراغت به شیوه‌ای لذت بخش می‌شود اما قبول دارید که بخشی از دعواهای خانوادگی در نوروز هم در جریان همین رفت و آمد‌ها، چشم و هم‌چشمی‌های فامیلی است؟
*این را قبول دارم. خیلی از ما مسیرمان را گم کرده‌ایم. تقریباً یک دهه پیش، مردم وقتی به خانه هم می‌رفتند بی‌هیچ خجالتی یکدیگر را در خوشی‌های کوچکشان شریک می‌کردند، آن‌ها اگرچه فقیر بودند، با ساده‌ترین امکانات از میهمان‌هایشان پذیرایی می‌کردند. حالا اما روابط به معامله‌های پایاپای تبدیل شده است. برخی مردم می‌خواهند از دیگران اشرافی و خاص پذیرایی کنند و انتظار دارند آن‌ها هم به همین شیوه پاسخ میهمان‌نوازیشان را بدهند و اگر غیر از این باشد گمان می‌کنند به آن‌ها توهین شده است.
در واقع به نظر می‌آید شماری از مردم صفای کنار هم بودن را فدای رقابت بر سر تجمل‌گرایی حتی در پذیرایی از میهمان‌ها کرده‌اند و شک نکنید که به مرور زمان آنقدر فشار روانی این رفتار بر آن‌ها زیاد می‌شود که لذت دید و بازدید در نظرشان محو می‌شود و این کار به یک رفع تکلیف اجباری در زندگیشان تبدیل می‌شود.


برخی زوج‌ها بهانه می‌گیرند که علت دلخوری‌های نوروزیشان از یکدیگر، خستگی ناشی از خانه تکانی و میهمان‌داری است به نظرتان این دلیل قانع کننده است؟
*وقتی زوجی با هم در خانه‌تکانی و پذیرایی از میهمان‌ها و برنامه‌ریزی برای گذران اوقات فراغت شریک باشند هرچقدر هم که کار‌هایشان زیاد و مسئولیت‌هایشان سنگین باشد، احساس خستگی و فرسودگی نمی‌کنند و تنشی بینشان پیش نمی‌آید بلکه از انجام فعالیت‌های مشترک، لذت می‌برند و راضی‌اند. در واقع آنچه برای هر یک از زوجین خستگی ایجاد می‌کند احساس نبود همراهی و مشارکت طرف دیگر در کار‌ها و برنامه‌ریزی‌های خانوادگی است. (آنا اسفندیاری/ایران بانو)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۲
آس و پاس
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۱/۰۷
۰
۰
ای خدا ، مردیم از خوشی
بنده خدا
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۱۱ - ۱۳۹۵/۱۲/۱۳
۰
۰
بنده این مشاور رو اصلا پیشنهاد نمیكنم
اصلا كاری به مشكل شما ندارند و روش خودشونو جلو میرن نصف طول جلسشونم به خاطره و نصحیت و صحبت هایی سیاسی و انتخابات میگذره اخر سرم برای دوتا تست كه تو اینترنت پیدا میشه 180 تومن ازتون میگیره كه با حق المشاوره حدود 260 تومن شد
ولی واقعا ارزش 26 تومنم نداره

نیازمندی ها