در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
اگر مردم حدود صد سال پیش از نمایش رادیویی جنگ ستارگان ترسیدند، نه به این خاطر بود که سادهلوح و کمدانش بودند، بلکه دلیل اصلیاش این بود که رادیو، این پدیده سحرانگیز را از آن نظر که نوظهور بود، خوب نمیشناختند و نمیدانستند رسانهای متولد شده که میتوانند با آن همزادپنداری کنند.
شاید همه ما در کودکی پرسیدهایم آدمهایی که از رادیو حرف میزنند چگونه در این جعبه جادویی قرار گرفتهاند. خلاصه، این پدیده سحرانگیز در کشور ما هم به قدر خود هیاهو در پی داشت.
رادیو وقتی به ایران آمد بهسرعت نام پدیدهای وارداتی را از خود دور کرد و به رسانه فرهنگ و هنر ایران تبدیل شد. ما قرار است درباره نمایش رادیو صحبت کنیم که عمر آن را به اندازه عمر رادیو دانستهاند.
در ایران دو سال بعد از تولد رادیو، نمایش رادیویی ظهور کرد. در واقع دو سال پس از افتتاح رادیو و به استناد کنداکتور برنامههای رادیو در خرداد ۱۳۲۱ بخشی به نام نمایش به فهرست برنامهها اضافه شد البته نمایشهای آن دوران به سبک و سیاق امروز نبود و در سالهای متوالی، نمایش رادیو تغییرات زیادی تجربه کرد.
در آن سالها نمایش رادیو محدود بود به تکگوییهای هنرمندان. به این صورت که هنرمندی قصه میخواند و به جای شخصیتهای متعدد داستان، تکههای نمایشی را اجرا میکرد. در آن سالها از افکت و موسیقی خبری نبود. اغلب نمایشهای رادیو هم تئاترهای روی صحنه همان زمان بودند.
این روال ادامه داشت تا این که گروهی از هنرمندان تئاتر به رادیو دعوت شدند تا واحد تولید نمایش رادیو را در کنار دیگر واحدهای تولید راهاندازی کنند.
ژاله علو، مهین دیهیم، محتشم، صادق بهرامی و بعدها توران مهرزاد ازجمله اولین هنرمندانی بودند که وارد رادیو شدند. این افراد هم گروهی از دوستان و همکاران خود را به رادیو دعوت کردند و خلاصه نمایش رادیو به رونق رسید.
با ورود هنرمندان جدید در دهه 30 رادیو به سیستم ضبط مجهز شد و از آن به بعد بود که نمایشهای رادیویی ضبط هم شدند. شاید بتوان گفت از همین دوران به بعد بود که نمایش رادیویی وارد عرصه حرفهای شد.
البته حرفهای بودن به معنای امروزی را نمیتوان به نمایشهای آن روزگار اطلاق کرد، چراکه هنوز نمایشهای رادیویی صاحب نویسنده نشده بودند و نمایشنامهها اغلب با حذف پارهای توضیحات صحنهای ازجمله نور، دکور و حرکت و برخی پیرایهها مانند لباس و گریم و ماسک دقیقا در رادیو ضبط و پخش میشدند.
صدرالدین شجره در کتاب «شناختنامه اکبر رادی» نمایش رادیویی را به سه دوره مشخص تقسیم میکند: «اولین دوره، دوره آغازگران است.
نمایشهای رادیویی این دوره از نظر موضوعی بیشتر اخلاقی، اجتماعی و تفریحی هستند و در حوزه اجتماعی هم بسیار کمرنگ و بیشتر در محدوده سنتها و آیینهای ایرانی و بویژه تهرانی عمل میکردند.
این نمایشنامهها در ساختار نمایشی و شخصیتسازی بسیار ساده و ابتدایی و تا حدودی روایی نوشته بودند و چندان از اصول و قواعد نمایشنامهنویسی برخوردار نبودند.»
شجره دوره دوم را هم متعلق به زمانی میداند که تعدادی نویسنده، مترجم و بازیگر تحصیلکرده به جمع هنرمندان رادیو میپیوندند و با ترجمه آثار نمایشی معتبر جهان، تحولی در ساختار نمایشی و تنوعی از نظر مضمون ایجاد میکنند: «من این نسل را نسل میانه میدانم که نیروهای آن توانستند در نگارش نمایشنامه رادیویی با مشارکت کارگردانها و بازیگران خردمندی مانند اکبر مشکین، رامین فرزاد، پرویز بهرام، ثریا قاسمی، بیژن مفید، هوشنگ بهشتی و... تحولی بنیادی، هم از جنبه ساختاری و هم از وجه نوشتاری در نمایش رادیو ایجاد کنند.»
دوره سوم را هم که خود صدرالدین شجره یکی از آنهاست، نسلی تشکیل میدهد که از آنها به عنوان نسل پیشرو نمایش رادیویی یاد میشود: «نویسندگان و بازیگرانی مانند بهزاد فراهانی، خسرو فرخزادی و مهین نثری در این دوره به رادیو پیوستند. یکی از برجستهترین ویژگیهای این دوره حضور عوامل تحصیلکرده تئاتر در رادیوست که منشأ تحولی جدی در همه وجوه نمایشی این رسانه و پیدایش پدیدهای با عنوان تنظیم نمایش شد».
از این دوران بود که آثار برجسته ادبیات جهان نه در قالب یک برنامه بلکه به شکل نمایشی و در آغاز بدون حضور راوی برای رادیو تنظیم و نوشته شد و به مرحله اجرا درآمد.
البته از این دوران بود که آثار نمایشی برجسته درامنویسان ایرانی هم جایی برای خود باز کرد. نمایشنامه «سنگ و سرنا» نوشته بهزاد فراهانی، «سماور ندیدهها»ی نویدی و «مرگ در پاییز» اکبر رادی ازجمله این آثار بودند.
از این دوره نمایش رادیویی میان مردم محبوبیت و جایگاه ویژهای پیدا کرد. هنوز هم آنها که دهه 60 و70 زندگی خود را سپری میکنند خاطره آن نمایشها را به خاطر دارند.
نمایشهای سریالی دراین میان برای خود پادشاهی میکردند و کلی طرفدار داشتند و معروفترین آنها هم که بسیار از آن یاد میشود «جانی دالر» با هنرمندی مرحومان حمید عاملی و حیدر صارمی بود.
مرحوم حمید عاملی را هم میتوان در ردیف همان نسل پیشرو یا سوم دانست. او که به قصه و نمایش رادیو به قدر توان خود معنا بخشید و جریانساز بود در 17 سالگی وارد رادیو شد، آن هم به عنوان تنظیم کننده نمایش یا قصه رادیو.
معرف حمید عاملی به رادیو، تاجی احمدی و محسن فرید، زن و شوهر هنرمندی بودند که در رادیو نیرو هوایی، قصههای هزار و یک شب را به شیوه نمایشی روایت میکردند.
حمید عاملی متون آنها را برای رادیو پالایش میکرد. او بعدها کنار حیدر صارمی و دیگر هنرمندان عرصه نمایش رادیو، سریال رادیویی جانی دالر را بازی کرد. البته کارهای او و حیدرصارمی در این عرصه بیشمارند.
خلاصه این که نمایش رادیویی همچنان به حیات خود ادامه میداد و تا سالها سلطان بلامنازع هنرهای قصهگو بود تا این که نمایش رادیو از حالت یک واحد تولیدی صرف خارج شد و به هیات ادارهای مجهزتر درآمد. این اتفاق بعد از انقلاب اسلامی محقق شد.
با توسعه شبکههای رادیو، وظیفه اداره کل نمایش رادیو این بود که نمایشهایی تولید کند و در اختیار شبکههایی مثل ایران، جوان و فرهنگ بگذارد تا پخش شود.
حالا وظیفه رادیو نمایش این بوده و هست که نبض هنرهای نمایشی کشور اعم از سینما، تئاتر و تلویزیون را در دست بگیرد و وظیفه مرکز هنرهای نمایش هم این است که علاوه بر تولید نمایش برای شبکههای مختلف، متناسب با مأموریت آنها در عرصه هنرهای نمایشی کشور جریانساز باشد.
بویژه که این شبکه در آستانه یک سالگی به صورت 24 ساعته هم در آمد. جالب است بدانید در ردهبندی برنامه های رادیویی، نمایش (که میتوان از آن به عنوان فرزند خلف رادیو نام برد) تنها قالبی است که رتبه «الف» میگیرد.
پرنیان تفکر و تخیل
بعد از دهه 60 و در سالهای آغازین دهه 70 نمایش رادیویی رونق گذشته خود را از دست داد. دلیلش هم ظهور رسانههای تصویری و توسعه شبکهها و ساعات پخش تلویزیون بود.
اگرچه این کمرنگ شدن هرگز به معنای خاموششدن چراغ نمایش در رادیو نبود، اما به هر حال به نظر میرسید نمایش رادیو برای حیات دوباره به دگردیسی جدی نیاز دارد. این اتفاق سال 87 افتاد، وقتی نمایشهای رادیو از هیات اداره کل درآمدند و مرکزهنرهای نمایشی رادیو اعلام حضور کرد.
در شکل و شیوه جدید وظیفه هنرمندان نمایش رادیو، تولید صرف نمایش برای شبکههای مختلف نبود. آنها باید در قالب مرکزهنرهای نمایشی رادیو و به عنوان بزرگترین مجموعه نمایشی کشور جریانساز میشدند.
قرار شد رادیو نمایش به عنوان زیرمجموعه این مرکز راهاندازی شود. با اندکی تأخیر رادیو نمایش سال 90 با شعار پرنیان تفکر و تخیل افتتاح شد.(جام جم - ضمیمه قاب کوچک)
فاطمه رحیمی
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در واکنش به حمله رژیم صهیونیستی به ایران مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رییس مرکز جوانی جمعیت وزارت بهداشت در گفتگو با جام جم آنلاین:
گفتوگوی «جامجم» با سیده عذرا موسوی، نویسنده کتاب «فصل توتهای سفید»
یک نماینده مجلس:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»: