صنایع دستی چشم‌بادامی‌ها

ساخت چین؛ این از آن عبارت‌هایی است که این روزها خیلی جاها می‌شنویم، روی خیلی از اجناس می‌خوانیم و بدتر از همه این‌که از آن لوازم استفاده می‌کنیم؛ حتی سفال و سفره قلم‌کار و گردوی آن را. جاده‌های چالوس، هراز و فیروزکوه از جمله جاهایی است که بسیاری از ما ایرانیان از آنها خاطره‌ها داریم، لوازم خانگی چوبی کار دست مازندرانی‌ها سال‌ها زینت‌بخش خانه‌هایمان بوده است؛ صنایعی که در همان مسیرها و جاده‌ها می‌خریدیم. میدان امام اصفهان نیز دنیای دیگری است که با زندگی بسیاری از ایرانیان و غیرایرانیان پیوند خورده است؛ سفره‌های قلم‌کار و میناکاری‌های منحصر به فردی که در تاروپود زندگی ما جای داشته و دارد. همدان و سفال آن نیز داستان دیگری است که هزاران هزار علاقه‌مند دارد.
کد خبر: ۴۳۹۵۴۵

اما امروز به بسیاری از فروشگاه‌های صنایع‌دستی که قدم می‌گذاری صنایع چینی اولین چیزی است که توجه‌ات را به خود جلب می‌کند؛ هر چند چشم بادامی‌ها تلاش کرده‌اند تا جایی که می‌توانند زیبایی و ظرافت محصولاتشان را به زیبایی و ظرافت محصولات صاحب‌خانه نزدیک کنند، اما کاملا مشخص است دستی که پشت این صنایع نشسته، دست هنرمند ایرانی نیست؛ شاید دلیلش این باشد که هنرمند ایرانی، هنری دارد که با عشق عجین شده، با ادبیات و عرفان ایرانی پیوند خورده و تمام این معناها در اثر دست او نشسته و می‌نشیند. چیزی که شاید کمتر بتوان در جای دیگری از جمله چین یافت؛ چرا که این کارها برای آنها تجارت است نه هنر.

گردشگری و صنایع‌دستی

گردشگری شامل چند حلقه به هم پیوسته است، حلقه‌هایی که در پیوند با یکدیگر تکمیل می‌شود و صنایع‌دستی یکی از مهم‌ترین این حلقه‌هاست.

صنایع‌دستی از چند جهت در توسعه گردشگری حائز اهمیت است.

نخست این‌که صنایع‌دستی برآیند فرهنگ یک سرزمین است و فرهنگ از مهم‌ترین جاذبه‌های گردشگری هر منطقه محسوب می‌شود. فرش تبریز، سفره قلم‌کار اصفهان، گلاب کاشان و... بخشی از فرهنگ کشور ما و یکی از مهم‌ترین جلوه‌های گردشگری ایران است.

دوم این‌که رونق صنایع‌دستی با ایجاد اشتغال، پیوند‌مستقیم دارد؛ هم در بخش تولید آن و هم در بخش تجارتش. هر چند امروز دیگر رونق سابق را نمی‌توان در‌‌ بازار میدان امام اصفهان دید، اما روزگاری همان مغازه‌ها به صورت مستقیم و غیرمستقیم ابزاری برای تقویت کارگاه‌های صنایع‌دستی به شمار می‌رفتند، کارگاه‌هایی که امروز نفس بسیاری از آنها به شماره افتاده است و این یعنی تهدید حلقه‌ای از حلقه‌های گردشگری. سوم این‌که بخش مهمی از اشتغال ایجاد شده در مشاغل مرتبط با صنایع‌دستی به نیروهای کار در معرض آسیب تعلق دارد. برخی از این شاغلان هیچ آشنایی با صنعت یا هنری جز صنایع‌دستی ندارند و تعطیلی هر کارگاه صنایع‌دستی آنها را وارد گردونه بیکاری و فقر می‌کند. بخش مهمی از این شاغلان نیز زنان هستند که از این راه به بهبود معیشت خانواده خود کمک می‌کنند. قالی دستباف ایرانی مثال خوبی در این مورد است. هر چند صنعت فرش در این سال‌ها آسیب زیادی دیده است، اما هنوز هم در شهرهای زیادی این دار قالی زنان است که معیشت خانواده را می‌چرخاند؛ همین‌طور همگان به خاطر داریم که روزگاری قالی دستباف ایران به تنهایی صدها هزار‌نفر شغل در دل خود ایجاد کرده بود که هم‌اکنون بخش‌هایی از آن آسیب دیده است.

واردات بی‌برنامه، آفت تولید

چندین سال است که آفت واردات بی‌برنامه به جان تولید افتاده است و هر روز یک قربانی می‌گیرد؛ مدت‌ها پیش نوبت به صنایع‌دستی هم رسید تا جایی که متولیان صنایع‌دستی و گردشگری استان‌ها نیز این موضوع را تایید کردند و نسبت به آفات پیش‌روی آن تذکر دادند.بخش مهمی از این مشکل در ورود کالاها از مبادی غیرقانونی نهفته است؛ کالاهای بی‌کیفیتی که به شکل قاچاق وارد کشور می‌شود و به دلیل ارزانی، بازار را به دست می‌گیرد. فراموش نکنیم قاچاق بودن این کالاها یکی از انتقادهایی جدی‌ است که متوجه متولیان امر است، به سبب این‌که اگر بالا بودن واردات رسمی، تولید را با تهدیدی جدی روبه‌رو کرده، واردات کالاهای قاچاق و بی‌کیفیت بنا به حداقل 2 دلیل این‌تهدید را تشدید کرده است. نخست این‌که این کالاها در عمل تبدیل به کالاهای بدون متولی شده‌اند که هیچ واردکننده یا سازمانی در برابر کیفیت آنها پاسخگو نیست و دوم این‌که هیچ نظارتی بر آنها وجود ندارد.

هم‌اکنون طیف متنوعی از کالاها به شکل قاچاق و قانونی وارد کشور می‌شود، اما واردات صنایع‌دستی علاوه بر عوارض بی‌شمار منفی اقتصادی، عوارض اجتماعی و فرهنگی نیز در پی دارد.

راهکار چیست؟

مشکل صنایع‌دستی وارداتی چند سالی است که گریبانگیر این حوزه شده است، اما عمق مشکل تا جایی پیش نرفته که آن را به مشکلی بدون راه‌حل تبدیل کند. در این بین برای حل این مشکل هر سه نهاد دولت، بخش خصوصی و بخش عمومی نقش جدی برعهده دارند. مهم‌ترین نقش دولت در این بین صیانت از بازار داخلی است، عدم ورود کالای قاچاق نخستین گام برای این صیانت است. این کار اگر به صورت اصولی و با برنامه انجام گیرد، در نهایت می‌تواند منجر به سلامت بازار و توسعه این بخش از گردشگری شود.

دومین راهکار در این حوزه به نقش توأمانی دولت و صاحبان کسب و کار صنایع‌دستی بازمی‌گردد. بازآموزی هنرمندان صنایع‌دستی، ایجاد تشکل‌های صنفی و تقویت تشکل‌های موجود صنعتگران این حوزه و همچنین آغاز آموزش با برنامه در بخش‌های تخصصی از جمله مهم‌ترین نیازها محسوب می‌شود. در نهایت در تمام این ابعاد سازمان‌های مردم‌نهاد و بخش‌های عمومی مانند شهرداری‌ها نیز نقشی جدی برعهده دارند، زیرا شکستن این حلقه بسته، بیش از هر چیز نیاز به مساعدت و تشریک‌ مساعی دارد. این همگامی می‌تواند هر سدی را از سر راه بردارد.

فقط یک نکته را نباید فراموش کنیم، این‌که: «چینی‌ها پشت در بازار صنایع‌دستی ایران ایستاده‌اند.» بازاری که حفظ و صیانت از آن برعهده همه ماست.

مریم چهاربالش

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها