در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
میگویند هر کس مقابل شما بنشیند، کم میآورد؟
گفتوگوی ویژه خبری، محل زورآزمایی نیست. رویکرد بنده به عنوان مجری و همچنین فضا و پارادایم حاکم بر مصاحبهها و برنامههای ما نیز این نیست که شیوه هماوردی با مهمان را در پیش گیریم که اگر چنین باشد طبیعی است گاهی پرسشگر دچار مشکل شود و ضعف نشان دهد و گاه طرف مقابل.
گفتوگوی ویژه خبری، صرفا محل پاسخگویی به سوالات مردم، تشریح فعالیت دستگاههای اجرایی و سازمانها و توضیح و بررسی مهمترین وقایع خبری روز در فضایی چالشی و کارشناسی است. هدف ما اطلاعرسانی شفاف، مفید و سودمند و ایجاد زمینه برای تضارب آرا و افکار است و خدای ناکرده به قصد تخریب شخصیت و محکوم کردن و مخدوش کردن آبروی کسی برنامه نمیسازیم. حال اگر مهمانی مشکلی پیدا کند یا به تعبیر شما کم بیاورد، در مقابل سوالهای منطقی و حیطه مسوولیتش کم آورده نه در برابر شخص من.
در گفتوگوهایتان بیشتر طرف مردم را میگیرید یا رسانه؟
حتما طرف مردم را میگیرم. فرض ما بر این است که رسانه متعلق به مردم است، لذا باید در جهت خواست آنها حرکت کند تا حداکثر اعتماد سازی و تفاهم را با هم داشته باشند.یعنی مردم قبول کنند که رسانه متعلق به آنها و به معنی واقعی کلمه رسانه ملی است.
مطمئن هستید شعار نمیدهید؟
من نمیتوانم بگویم صددرصد در جهت برآیند افکار عمومی جامعه حرکت میکنیم، اما همه تلاشمان باید برای رسیدن به این نقطه مطلوب باشد. البته این را نباید از نظر دور داشت که شما به هر ترتیبی هم بخواهید به موضوعی بپردازید علی القاعده ممکن است عدهای موافق باشند و گروهی مخالف. لذا در برنامه مان سعی بر جهتگیری نداریم مگر آن که مطمئن باشیم آحاد جامعه در آن مورد هم نظرند. به هیچ عنوان نباید تلاش کنیم یک مفهوم یا نگاه خاص را به ذهن مخاطب تزریق کنیم. حق نداریم به جای آنها فکرکنیم یا تصمیم بگیریم زیرا دون شأن رسانه، اخلاق، قانون و به دور از وظایف و رسالتهای رسانه ملی است. باید صادقانه اطلاعرسانی و فضایی برای بیان حرفها ایجاد کنیم تا خود مردم در پایان هر بحث به جمعبندی برسند و نتیجهگیری کنند.
پس تا به حال تلاشی برای گل آلود کردن آب و صید ماهی خودتان نداشتهاید؟
تلاش من همواره این بوده که بر مبنای وجدان عمومی وارد برنامه شوم و تمام عقاید شخصیام را بیرون جا بگذارم؛ البته این که تا چه حد موفقبودهام بحث دیگری است. ولی معمولا رویکردی را در پیش میگیرم که حس کنم آحاد جامعه میپذیرند. اگر هم ندانم غلبه با کدام تفکر است یا مثلا چند تفکر جدی درباره آن موضوع وجود داشته باشد، از هیچ کدامشان دفاع نمیکنم.
مصاحبه شونده هم هر کس باشد واقعا برایتان فرقی ندارد؟
هیچ فرقی نمیکند، سران قوا باشندیا مقامات ارشد و میانی یا هر کس دیگر. این برنامه متعلق به مردم است و ما نماینده آنها هستیم. در موضوعاتی که پای مردم و منفعت ملی به مفهوم واقعی ـ نه مانند بعضی افراد که این جور کلمات را مصادره به مطلوب میکنند ـ در میان است تا آنجا که بتوانم دفاع میکنم، حتی اگر ذهنیت خودم مخالف آن مسأله باشد.
اصلا برای رسیدن به تضاد دراماتیکی که لازمه جذابیت برنامههایی نظیر گفتوگوی ویژه خبری است، چقدر نقشِ مدعی العموم را بازی میکنید؟
ما صرفا در جایی میتوانیم نقش مدعیالعموم را بازی کنیم که مطمئن باشیم عموم مردم در این باره ادعا دارند و یک حرف واحد را مطرح میکنند در غیر این صورت چنین حقی نداریم و تنها باید فضا را برای آگاهی بخشی به جامعه فراهم آوریم.
میگویند مصاحبه باید عرق آدم را در بیاورد. از این نوع مصاحبهها داشتهاید؟
گاهی داشتهایم. به هر حال مصاحبه جدی این جنبهها را هم دارد.
عرق شما درآمده یا مهمان؟!
من تا به حال مشکلی نداشتهام. اتفاقا مصاحبههای سخت بشدت مرا به وجد میآورد. از این که فضای مصاحبه سنگین، چالشی و توأم با بحث باشد و کار به جاهای باریک بکشد لذت میبرم. اینها برای مجری خیلی قشنگ است و کمال مطلوب من. بعضی شبها که چنین گفتوگوهایی داشتهام تا صبح خوابم نبرده است، اما مصاحبههای بی روح و تعارفی که به قولی همه چیز آن آرام است حالم را بد میکند و اصلا باب میلم نیست.
جنجالی بودن را دوست دارید که میخواهید کار به جاهای باریک بکشد؟
بله. دقیقا همین طور است، زیرا مخاطب زیادی را جذب میکند.
برای جنجالی و تأثیرگذار بودن حتما باید جا پایمان را روی خط قرمزها محکم کنیم؟
به هیچ وجه. معتقدم در چارچوبهای فعلی هم میتوان کارهای زیادی انجام داد.منتها برخی از ما ظرفیتهای شخصی، ترس، بیدانشی و محافظهکاری خودمان را به پای خط قرمزهای رسانه میگذاریم، در حالی که همین رسانه با خط قرمزهایش در بسیاری از اوقات، برنامههای تأثیرگذار و موفق زیادی داشته است و این یعنی خط قرمزها آنقدرها هم که ما میگوییم دست و پاگیر نیستند. ضعف در برنامهها، بیشتر به خود ما باز میگردد.
با برنامه شما میتوان لابی کرد؟
نمیخواهم نفی کنم، اما تلاش کردهایم این اتفاق نیفتد چون نخواستیم سکوی پرتاب عدهای و ابزاری برای سوءاستفاده گروهی دیگر باشیم. شاید یکی از دلایل نسبتا محبوب بودن برنامه ما در میان مردم دوری از همین فضاها باشد. نگاه مردم برای ما مهم است.
چرا نسبتا محبوب؟
طبیعی است. اغلب امور، نسبیاند لذا به طور مطلق نمیتوانیم بگوییم در این کار موفق بودهایم. ما داریم راجع به 3800 شب برنامه صحبت میکنیم.
در این 3800 شب، مهمان سفارشی هم داشتهاید؟
گاهی بله. به هر حال ممکن است بعضی افراد براساس مناسبات یا ارتباطاتی در برنامه حضور پیدا کنند اما این لزوما به آن معنا نیست که اگر آمدند حتما برنده بیرون بروند. ما تلاش میکنیم مثل آینه باشیم تا افراد، همان شکلی که هستند در نظر مخاطب دیده شوند. به دنبال این نیستیم که چهره گریم شدهای از مهمانانمان را به جامعه نشان دهیم. البته در این مورد هم احتمالا همیشه موفق نبودهایم.
مهمان پولی چطور؟
به هیچ وجه. برنامه ما اصلا پولی نیست. حتی هدیه هم نمیدهیم.
گفتوگوی ویژه خبری، مدل ایرانی کدام الگوی خارجی است؟
واقعا از هیچ جا الگوبرداری نکردیم. ایده گفت وگوی ویژه خبری متعلق به آقای دکتر پیمان جبلی است. زمانی که ایشان سردبیر خبر شبکه دو سیما شدند، پیشنهاد کردند زمان 30 دقیقهای بخش خبری
30/22 به 2 قسمت 15 دقیقهای تقسیم شود و یک ربع خبر پخش کنیم و زمان باقیمانده را به مهمترین اتفاق خبری روز بپردازیم. این زمان بعدها به حدود 50 دقیقه رسید.اصلا الگوبرداری از نمونههای آن ور آب میتواند یک مجری یا برنامه را در مسیر پیشرفت جلو بَرد؟
اگر الگوبرداری به معنای یادگیری باشد بله اما تقلید، هرگز. زیرا اگر شما بخواهید گفتار، رفتار، منش و شیوه یک نفر دیگر را تقلید کنید در بهترین شرایط، تازه میشوید یک نسخه کپی از او که خودش وجود دارد. پس چه در برنامه سازی و چه اجرا باید خودتان باشید.
مقایسه مرتضی حیدری و لری کینگ- فارغ از تفاوتهای اجرا و فضای رسانهای ما و آنها ـ قیاس معالفارق است؟
سالهاست بسیاری از همکاران بخشهای مختلف رسانهای کشورمان این لقب را به بنده دادهاند و خب نظر لطفشان بوده است. به هر حال لری کینگ در کار خودش آدم موفقی بوده و الان هم که بازنشسته شده است یکی از رکوردداران کتاب گینس است، بنابراین افتخار میکنم که چنین قیاسی اتفاق بیفتد. هر چند جنس کار و برنامه ما متفاوت است، اما اگر در آن قد و قواره و اِشل ملی دیده شده باشم برایم باعث خوشحالی است.
مخاطب برنامههایش بودید؟
گاهی اوقات بله. البته فقط آقای لری کینگ نبود. من همواره سعی میکنم برنامههای مجریان موفق دنیا از جنوب شرق آسیا گرفته تا آمریکا، اروپا و... را ببینم.
فکر میکنید بتوانید به رکورد او در گفت وگو دست یابید؟
امیدوارم. شما عدد گفت وگوهایش را میدانید؟
بله، 40 هزار گفت وگو.
40 هزار؟ [با تأکید و تعجب] بعید میدانم. این عدد، غیر عادی است و نباید درست باشد زیرا اگر ایشان هر روز به مدت 40 سال روی آنتن بوده باشد، تعداد تقریبی برنامه هایش به عدد 13 هزار میرسد مگر این که فرض کنیم روزی 3 برنامه طی 40 سال بدون توقف داشته است.
عدد گفتوگوهای ویژه خبریتان را به حافظه سپردهاید؟
11 سال و 4 ماه از عمر گفتوگوی ویژه میگذرد که حدود 84 ماهش را من به تنهایی تقدیم بینندگان کردهام. در آن مدت علاوه بر اجرا، مسوولیت برنامه را هم به عهده داشتم و جانشین سردبیر بودم، اما در این 4 سال و چند ماه اخیر، همکاران دیگری به ما اضافه شدند که البته همچنان آدم ثابتش خودم هستم. بقیه دائم تغییر کرده و رفته و آمدهاند لذا فکر میکنم تا الان چیزی حدود 3500 شب را در گفتوگوی ویژه سپری کرده باشم.
پس باید آرشیو بزرگ و جالبی برای خودتان گردآوری کرده باشید؟
من حتی یک فریم تصویر هم از برنامه هایم آرشیو نکردهام.
چرا؟
قصد دارم در پایان کار همه را یکجا با خود ببرم.
چه جوری است که در همه این سالها فقط مرتضی حیدری، ریگِ تهِ جوی گفتوگوی ویژه خبری مانده و بقیه در آمد و شد بوده اند؟
لطف و اعتماد مردم و مدیران سازمان، اصرار خودم بر این که جز گفتوگوی ویژه خبری به هیچ وجه کار دیگری انجام ندهم و مداومتی که در کارم داشتم، سبب ساز این ماندگاری است که امیدوارم همچنان ادامه یابد.
به قول خواجه نظامالملک «مردی و کاری»! پرداختن به کار دیگر، شما را از هر دو کار باز نمیدارد؟
نه، زیرا گفتوگوی ویژه در حال حاضر هیچ زمانی از من نمیگیرد. قبلا که دربرنامه مسوولیت داشتم تقریبا حدود هفت، هشت ساعت از زمان روزانه من به این برنامه اختصاص مییافت، اما الان شبها میروم و صرفا اجرا میکنم لذا کارهایم تحت تاثیر هم نیستند.
یعنی گفتوگوی ویژه خبری مانند سایر تاکشوهای موفق تلویزیونی جهان بتنهایی برای شما پولساز نیست؟
من و دیگر همکارانم در سازمان تابع نظام پرداخت هماهنگ حقوق کارکنان دولت هستیم و اگر هم اضافه کار کنیم بیشتر حقوق میگیریم.
چرا عطای گویندگی خبر را به لقایش بخشیدید؟
گویندگی خبر را هم دوست دارم، اما همیشه خیلی بیشتر دوست داشتم مجری گفتوگوی ویژه بمانم و سالهای طولانی هم صرفا همین کار را میکردم، اما در دورهای بنا به نیازی که در مجموعه احساس شد، دو سه سال گوینده خبر شدم و الآن بیش از یک سال است که دیگر خبر نمیخوانم. شاید شخصیت من در گفتوگوی ویژه قابل پذیرشتر و بهتر از خبر باشد.
در برنامه اطلاعات محوری مثل گفتوگوی ویژه خبری، مجری کمتر مجال خودنمایی دارد، اما در این مدت شما آنقدر به چشم آمدید که برخی این برنامه را حیدری محور نامیدند. چرا این روند، پایدار نماند؟
اصولا برنامههای گفتوگو محور رادیویی و تلویزیونی در همه جای دنیا به نام مجریشان شناخته میشوند. خیلیها اسم برنامه را نمیدانند، اما مجری اش را میشناسند و حتی میگویند برنامه فلانی. به نظرم هیچ اشکالی هم ندارد و خیلی خوب است، بنابراین در چنین برنامههایی ثبات مجری برای برقراری ارتباط بهتر با مخاطب ضروری است. در مورد گفتوگوی ویژه خبری نیز اگر در سالهای گذشته چنین ذهنیتی در مردم ایجاد شده، به خاطر ظرفی بوده که این برنامه داشته است. وقایع بزرگی از جمله حضور کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری، روسای جمهور وقت، سران قوا، وزیران و مقامات ارشد و نیز پرداختن به موضوعات اساسی و مهم روز باعث شده این برنامه خیلی شناخته شود. همچنین توفیقی که من در تداوم کار با این برنامه داشته ام نیز بی تأثیر نبوده است.
تداوم این وضعیت به نفع شما بود یا رسانه؟
منافع مجری و رسانه، کاملا به هم گره خورده، هم راستا و تقویت کننده یکدیگر است و اصلا در تقابل و تعارض با هم نیست. برای داشتن یک رسانه موفق به مجریان سوپر استار نیاز است. به عبارت دیگر، رسانه نیز مانند سینما از فوق ستارههای خود سود میبرد، زیرا به کمک آنها مخاطبان بیشتری مییابد و اعتمادسازی میکند از سوی دیگر، مشهور شدن یک مجری به پشتوانه رسانهای که در آن کار میکند، احترام اجتماعی خوب و مناسبی را برایش به ارمغان میآورد و به رضایت شغلی وی میانجامد، بنابراین مجری و گوینده باید تلاش کند رسانهاش را به عرش اعلاء برساند و رسانه نیز باید با ارائه مجریان و گویندگان سوپر استار و مهیا کردن فضای لازم برای آنها، ارتباط با مخاطبان را روزبهروز پر رنگتر و محکمتر کند.
شده تا به حال منافع تان را حتی به مقدار کم از رسانه جدا کنید؟
فکر نمیکنم.
خانمها هم میتوانند در اجرای گفتوگوی ویژه موفق باشند؟
بله حتما. چه فرقی میکند؟
اگر فرقی نمیکند پس چرا جایشان خالی است؟
باید فضا را برایشان فراهم کنیم البته چند نفر از همکاران خانم را هم تست زدیم ولی مقبول نیفتاد و اجرایشان خوب در نیامد. اگر موقعیتش پیش بیاید حتما موفق میشوند زیرا در کار ما زن یا مرد بودن مجری مهم نیست.
فکر میکنید هنوز هم مخاطبان شبانگاهی تلویزیون، ساعت
45/22 با اشتیاق روی شبکه 2 زوم میکنند؟گفتوگوی ویژه، همچنان مخاطبان سنتی خودش را دارد، البته گاهی فراز و فرود در برنامه هست، ولی به طور کلی شاید آن جایگاه و موقعیت چند سال قبل را کمتر داشته باشد.
چرا؟
دلایل زیادی دارد. پاسخ به این پرسش، بحثهای فنی و کارشناسی میطلبد که شاید در فرصت این گفتوگو نگنجد اما یکی از دلایل آن، ظهور و بروز برنامهها و شبکههای رقیب در خود سازمان است. زمانی که ما این برنامه را راهاندازی کردیم در نوع خود بینظیر بود و نه تنها در تمام صدا و سیما که در شبکههای ماهوارهای فارسی زبان نیز رقیبی برایش دیده نمیشد. در حال حاضر رقبای داخلی و خارجی، خیلی زیاد شدهاند و به نظر میرسد ما بموقع نجنبیدیم و از قافله عقب افتادیم. کم کاری از خودمان بود.
و جدیترین رقیبتان؟
راستش را بخواهید خیلی کم تلویزیون میبینم (با خنده) با این حال برنامه قابلی که احساس کنم بهتر از گفتوگوی ویژه خبری است، سراغ ندارم.
یک آدم رسانهای که نباید به برنامههای تلویزیون بیمهر باشد؟
اگر برنامه خوبی باشد حتما برای تماشایش وقت میگذارم. این را هم فراموش نکنید که لزوما نمیتوان همه چیز را از تلویزیون یاد گرفت. برای این که آدم رسانهای موفقی باشی و بتوانی برنامه تلویزیونی خوبی ارائه کنی باید مطالعه داشته باشی و تحقیق و بررسی را فراموش نکنی. مجری باید با دانش کافی در برنامهاش حاضر شود. تماشای برنامههای دیگران تا حدی به شما کمک میکند.
با این حال قبول دارید گاهی آنقدر معمولی میشوید که مخاطب، پای برنامهتان به خواب میرود؟
متأسفانه همین طور است. ما باید به عهدی که روز شروع این برنامه با یکدیگر بستیم پایبند باشیم و آن این بود که هر قسمت از گفتوگوی ویژه خبری حتما باید چالشی، خبری و کارشناسی باشد. این 3 مولفه از نظر من
3 تا یک نیستند که با هم جمع شوند؛ 3 تا 10 هستند که در هم ضرب میشوند یعنی اگر هر 3 ویژگی در یک برنامه وجود داشته باشد اهمیت و نمره آن قسمت، 1000 میشود. اگر یکی از آنها نباشد 100؛ 2 تا نباشد 10 و در نهایت اگر هیچ کدام را نداشته باشیم برنامه بیربط خواهد شد.
نمره برنامههای اخیرتان چند است؟
گاهی 10، گاهی 100 و متأسفانه بعضی اوقات هم صفر! بندرت 1000 میشویم.
فاصله از کدام مولفه، صفر و 10 را نصیبتان کرده است؟
با توجه به موضوع، متفاوت است اما به نظرم چالشی بودن برنامهها مهمترین فاکتوری است که از آن فاصله گرفتهایم.
چرا غالب برنامههای گفتوگو محور ما در حوزههای جدی نمیتوانند جذاب باشند؟
برای جلب و جذب مخاطب، رعایت چند اصل ضروری است. نخست، موضوع برنامه است که باید مورد توجه عموم مخاطبان قرار گیرد و برای همه جذاب و مهم باشد. موضوعات خاص، بینندگان مخصوص خود را دارند و باید در برنامههای تخصصی مطرح شوند لذا طرح چنین موضوعاتی در برنامهای نظیر گفتوگوی ویژه خبری اشتباه است. از سوی دیگر، شما حتما باید دیدگاههای متفاوت را درباره آن موضوع مطرح کنید. چون اگر مهم ترین سوژهها راهم یکطرفه بحث کنید بخشی از جامعه را از خودتان دور کردهاید و تازه آن بخشی هم که نظرش با شما هماهنگ است میرود میخوابد، زیرا چیز تازه و جدیدی برایش ندارید، اما وقتی دیدگاههای متضاد را داشته باشید هر دو طیف از بینندگانتان راحفظ خواهید کرد. بحث بعدی، توجه به بُعد کارشناسی برنامه است یعنی طراحی سوال، رویکردها، محورها و جهتی که طی میشود باید دقیق و کارشناسانه باشد. در این صورت برنامه موفق خواهد بود و قالب جذاب خود را تا انتها از دست نمیدهد.
با این تفاسیر به اندازه خودتان بیننده دارید؟
به نظر من ظرفیت گفتوگوی ویژه، فوق العاده بیش از آنی است که اکنون مشاهده میکنید.
شاید مشکل از مرتضی حیدری است؟
بعید نیست. میتواند باشد.
خب رفع مشکل کنید.
در حال حاضر من تنها نیستم و دوستان دیگری هم این برنامه را اجرا میکنند منتها در آن شبها هم اتفاق خاصی نمیافتد.
به هر حال این برنامه یک ظرفیت بالقوه دارد که خیلی با ارزش است اما الان روی شعله کم قرار گرفته است و براحتی میتوان شعله را بالا برد.
براحتی؟
بله. اگر چند اتفاق ساده بیفتد به شما قول میدهم که از دو سه شب دیگر، بینندههای برنامه ما از سریالها و فیلمهای سینمایی تلویزیون و حتی ماهواره هم بیشتر شود.
چه اتفاقی؟
حالا! [میخندد]
پس منتظر باشیم؟
من کارهای نیستم. افراد دیگری باید تصمیم بگیرند.
مردم برای نیازهای تفریحی و خبریشان چه شبکههایی را انتخاب میکنند؟
برای مخاطب اصلا فرقی ندارد که این برنامه را چه کسی پخش میکند، زیرا او به دنبال تأمین نیازهایش است. نیاز مردم برای مراجعه به رسانهها را نیز مواردی از قبیل سرگرمی، اطلاعرسانی، فرهنگسازی و چیزهایی از این دست تشکیل میدهند، بنابراین کسی که امکان انتخاب دارد برنامهای را بر می گزیند که به مذاقش خوش بیاید و نیازهایش را پاسخ دهد یعنی مخاطب، تلویزیونش را روی شبکهای تنظیم میکند که برنامههایش را میپسندد. مردم با شعورندو وقتشان هم کم است، بنابراین کانالی را انتخاب میکنند که بهتر به نیازشان پاسخ دهد.
ما هم میتوانیم آن جذابیت را داشته باشیم؟
بله، براحتی. در مورد اخبار، نکاتی وجود دارد که چیز جدید و عجیب و غریبی هم نیست. همان اصول شناخته شده علمی است و اگر به آن پایبند باشیم قطعا میتوانیم مخاطب زیادی جذب کنیم. مخاطب به دنبال خبر است و یک موضوع وقتی خبر میشود که واجد ارزشهای خبری و امثال آن باشد، لذا ما باید برگردیم و ببینیم با توجه به این پارامترها چقدر خبرهایمان را درست انتخاب و پخش میکنیم.
برگردیم به گفتوگوی ویژه. بیشترین رکورد بیننده در برنامه شما مربوط به کدام گفتوگو بوده است؟
آمار رسمی و دقیق ندارم، اما علیالقاعده باید مربوط به مناظرههایی باشد که در برنامه ما اتفاق افتاد. شاید مناظره آقایان الهام و اعلمی، رهبر و ستاریفر و شریعتمداری و آرمین مخاطب زیادی داشت. اصولا مناظرههای جدی همیشه پربینندهاند.
مناظرههای انتخاباتی سال قبل را دنبال میکردید؟
من همانجا در استودیو بودم.
هنگام پخش مناظرهها لحظهای بود که خودتان را جای مجری تصور کنید و افسوس بخورید که اگر من بودم این را میگفتم یا...؟
این حالت خیلی برایم پیش آمد اگر قرار باشد مجری به معنای واقعی برنامه را اداره کند، هر فردی آرزوی اجرای آن را دارد.
پس حضور شما هم نمیتوانست روند اجرای مناظرهها را به کلی تغییر دهد؟
آقای دکتر پورحسین، استاد بندهاند. ایشان با رتبه دانشیاری، مدرس دانشگاه تهرانند و تخصصشان روانشناسی است. واقعا برای من باعث افتخار است که شاگرد و دوست صمیمی و قدیمی ایشان هستم. من اصلا نمیدانم مصاحبهها در چه شرایطی انجام شد و آقای دکتر چقدر اجازه مانور داشتند، بنابراین نمیتوان گفت اجرای من در آن وضعیت میتوانست تفاوت قابل ملاحظهای با ایشان داشته باشد. از نظر من حتما قابلیتهای آقای دکتر پورحسین با توجه به دانش آکادمیک و تجارب طولانی مدیریت در رسانه بسیار بیش از آن چیزی بود که ما دیدیم.
اگر با همان شرایط، اجرا را به شما میسپردند میپذیرفتید؟
به هر حال ما تعهدی داریم و وقتی سازمان، مأموریتی را محول میکند حتما سعی میکنیم به نحو احسن انجام دهیم، بنابراین اگر در آینده نیز با چنین شرایط و پیشنهادی مواجه شوم میپذیرم.
ضربالمثل تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها را قبول دارید؟
همیشه نه. ما ایرانیها خیلی راحت برای یکدیگر حرف در میآوریم و به نظرم لازم نیست چیزکی باشد تا چیزهاگفته شود.
نمیخواهید برای قلمی کردن و انتشار خاطرات گفتوگوهایتان آستین بالا بزنید؟
جسته و گریخته یادداشتهایی دارم اما مدون نکردهام شاید هم نکنم. فعلا تصمیمی دراینباره ندارم. به نظرم هنوز آنقدر مطلب قابل انتشار نداشته باشم. روحیه من این است که یا کاری را انجام ندهم یا برای آن سنگ تمام بگذارم.
کتاب، شأنی دارد و باید ارزش چاپ شدن داشته باشم تا مردم حاضر شوند بابتش پول بدهند و برای خواندنش زمان صرف کنند. اگر موضوع، صرف نوشتن تنها باشد که هرکسی میتواند صدها کتاب بنویسد. کتاب باید از خودش حرفی برای گفتن داشته باشد نه این که به اعتبار و نشان نویسندهاش عرضه شود.
گفتوگویی که اَبتر ماند و به سرانجام نرسید؟
درگذشته زیاد داشتیم. گاهی اوقات، زمان برنامه تمام میشد و ادامه بحث را به شب بعد موکول میکردیم حتی برخی موضوعات پنج، شش شب با مهمانان مختلف ادامه مییافت. برخی مواقع هم مهمانان چند شب پیاپی ثابت بودند و موضوع تغییر میکرد.
به هر حال این طبیعی است زیرا برخی موضوعات، خیلی بزرگند و شما نمیتوانید یکشبه با آنها به نتیجه برسید مثلا برای مشکل اشتغال، صد شب هم که برنامه بگذاریم آخرش چیزی درنمیآید، بنابراین برنامه ما درچنین شرایطی نقشی روشنگرانه و محرک دارد و اثر خودش را هر چند کم میگذارد. لزوما اصراری برای به سرانجام رساندن همه موضوعات نداریم.
اما سوالات ما به سرانجام رسید.
مصاحبه خوبی بود. هم گفتوگوی ویژه خبری را کالبد شکافی و آسیبشناسی کردید و هم بنده را. یادمان نرود نقدها و صحبتهایی که امروز مطرح میکنیم 10 سال پیش وجود خارجی نداشت و این یعنی ما یک قدم جلو رفتهایم، هر چند این سرعت در عصر پرشتاب تکنولوژی و ارتباطات، خیلی قابل قبول نیست و باید سریعتر بجنبیم.
امیدوارم این گفتوگو، هم برای من و هم آنها که میخوانند، یک گام رو به جلو باشد.
شیما و میلاد کریمی
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد