آیا نباید رئیس‌جمهور ایالات متحده در صف مقدم حمایت از تغییرات دموکراتیک در بی‌ثبات‌ترین منطقه جهان باشد؟

پشتیبانی از فراعنه دیگر بس است

اوباما با امید و وعده تغییر به کاخ سفید آمد اما آیا او از تشکیلات واشنگتن شکست خورده است؟ اوباما سال گذشته سخنرانی سالانه خود را در کنگره آمریکا با این وعده خاتمه داد که در برابر دشواری‌ها و چالش‌ها عقب‌نشینی نکند.اعتراضات دموکراسی که زین‌العابدین بن علی را در تونس از قدرت به زیر کشید حالت ویروسی دارد اما به نظر می‌رسد اوباما و دیگر رهبران غربی نگران آن نیستند.اما واقعیت این است که اوباما و همقطاران او در اروپا از احتمال انفجار قدرت مردم در خاورمیانه و شمال آفریقا همانقدر بیم دارند که رهبران خودکامه خشک و متحجر این منطقه که این اعتراض‌ها علیه آنان صورت می‌گیرد، هراسناک هستند. اماسوال این است: که چرا؟
کد خبر: ۳۸۴۱۰۰

چرا باید اوباما که با سخنرانی مشهور 2009 خود در قاهره کوشید با جهان اسلام همدردی کند، در شرایطی که جوانان منطقه سرانجام می‌کوشند سرنوشت خود را به دست گیرند و به دموکراسی واقعی دست یابند، به آنان پشت می‌کند؟آیا نباید رئیس‌جمهوری ایالات متحده در صف مقدم حمایت از تغییر دموکراتیک بدون خشونت در بی‌ثبات‌ترین منطقه جهان باشد؟

جواب این سوال مانند موارد فراوان دیگری، از انبوه پیوسته در حال افزایش اسناد افشا شده ویکی‌لیکس و منابع دیگری می‌آید که مدارک و شواهد داخلی از نیات و منافع واقعی آمریکا در خاورمیانه را به دست می‌دهند.همچنان که اسناد فلسطینی افشا شده به وسیله شبکه تلویزیونی الجزیره نشان می‌دهد آمریکای تحت کنترل اوباما ـ همچون سلف خود اگر نه بیش از او ـ به حمایت از رهبران خیانتکار کشورهای متحد آمریکا ادامه می‌دهد مشروط بر این‌که خواسته‌های آمریکا را اجرا کنند حتی به قیمت سرکوب خاص شهروندان خود و آسیب رساندن آشکار به منافع آنان.براساس اسناد الجزیره دولت آمریکا حداقل دوبار تهدید کرد کمک به تشکیلات خودگردان فلسطین را قطع خواهد کرد اگر این تشکیلات انتخابات برگزار کند و در آن کسانی غیر از محمود عباس و سلام فاید به قدرت برسند.

همچنین آمریکا فعالانه با سرویس‌های امنیتی اسرائیلی و تشکیلات خودگردان همکاری می‌کند تا مانع از تحقق اراده دموکراتیک مردم فلسطین شود.

پس آنچه آشکار شد این است که اوباما نه فقط وضع موجود را ترجیح می‌دهد بلکه ایالات متحده برای تضمین این که دولت‌های تابع آن در قدرت بمانند فعالانه در دموکراسی اخلال ایجاد خواهد کرد.وقتی دولت آمریکا چنین موضع ضددموکراتیکی با مردم فلسطین در پیش گرفته، تصور کنید درباره اعتراضاتی که مصر را به حالت انفجار درآورده چه خواهد کرد. کشوری که تغییرات دموکراتیک اساسی و وجود دولتی واقعا مردمی در آنجا به هیچ وجه با سیاست‌های آمریکا و هدف‌های استراتژیک رژیم صهیونیستی همخوانی ندارد.

هیچکس در جامعه اطلاعاتی و جاسوسی نیست که این را نداند و همچنان که مکاتبات دیپلماتیک فراوان که به وسیله ویکی‌لیکس افشا شده نشان می‌دهد دیپلمات‌های ما در سراسر منطقه از آثار فرساینده و مخرب فساد رایج دولتی، خشونت و استبداد در این جوامع بخوبی آگاه هستند.

دفاع از وضع موجود تا کی؟

لذا واقعا لازم است این پرسش مطرح شود: وقتی رئیس‌جمهوری چون اوباما با سکوت خود از وضع موجود حمایت می‌کند در حالی که می‌توانست به طور علنی از مردم جهان عرب در شرایطی که سرانجام علیه رهبران خود به پا خاستند، حمایت کند، به نفع چه کسانی خدمت کرده است؟ آیا به نفع شرکت‌هایی مانند لاکهید مارتین، مقاطعه‌کار بزرگ دفاعی خدمت می‌کند که ویلیام هارتونگ در کتاب جدید خود یعنی «پیامبران جنگ: لاکهید مارتین و بافت مجموعه صنعتی نظامی» آن را افشا می‌کند، مقاطعه‌کاری که شاخک‌های خود را در عمق تشکیلات دولتی و حکومتی آمریکا فروبرده است.

نکته: انتفاضه در مصر به انقلابی علیه آمریکا ومبارک تبدیل خواهد شد و عواقب و پیامدهای فراگیر آن تمام جهان اسلام را دربر خواهد گرفت. این کودک تونسی فریاد می زند «مراقب گرسنگی وخشم من باشید»

آیا خدمت او به نفع بانک‌های بزرگ است که در اقتصاد بحران‌زده آمریکا همچنان مشغول پارو کردن سودهای خود هستند و به 2 محور اصلی مجموعه صنعتی نظامی ـ صنایع اسلحه‌سازی و نفت ـ ملحق شده‌اند تا مثلثی تسخیرناپذیر و غیرقابل شکست از قدرت اقتصادی و سیاسی فاسد را تشکیل دهند؟

تصور پیدا کردن عوامل دیگری که از این سیاست سود ببرند در شرایط حاضر دشوار خواهد بود.جهان چنان غرق در سخنرانی سالانه رئیس‌جمهوری آمریکا در کنگره این کشور است که نمی‌تواند به حمایت از جوانانی برخیزد که خطاب به دولت‌های خود و نظام جهانی بزرگ‌تری که این رهبران را از مدت‌ها پیش بر سر کار نگهداشته‌اند می‌گویند: دیگر بس است! این احتمالا درخواست خیلی زیادی است که از اوباما بخواهیم به نیروهایی که تمام افکار مترقیانه او را بشدت مهار کرده‌اند بگوید: بس است؟!

اما چه خوب می‌شد اگر اوباما در آن سخنرانی خود حداقل چند کلمه‌ای در حمایت از مردم تونس و حالا مصر و فردا دیگر کشورهای منطقه که دارند عملا به پیروی از ایالات متحده برای آزادی خود مبارزه می‌کنند، بر زبان می‌آورد.

اوباما در سخنرانی خود اصلا به مصر اشاره نکرد و درباره تونس نیز چنین گفت: «ما تمایل به آزاد بودن را در تونس مشاهده می‌کنیم؛ جایی که اراده مردم ثابت کرد نیرومندتر از فرمان یک دیکتاتور است و امشب، اجازه بدهید صراحتا بگویم: ایالات متحده آمریکا در کنار مردم تونس است و از آرزوهای دموکراتیک همه مردم حمایت می‌کند.»

این احساسات خوبی است؛ اما در مورد تونس دیر بیان می‌شود، چون انقلاب آن موفق شده است. در مورد مصر نیز حیرت‌آور است؛ چون اصلا اشاره‌ای به آن نمی‌شود، آن هم در شرایطی که هنگام سخنرانی اوباما، قاهره در‌ آتش خشم مردم معترض می‌سوخت.

از این بدتر این‌که هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا ساعاتی پیش از سخنرانی اوباما اعلام کرد: «ارزیابی ما این است که دولت مصر باثبات است و دنبال راه‌هایی برای پاسخ به نیازها و منافع مشروع مردم مصر است.» اگر این سیاست رسمی اوباما باشد، در آن صورت انتفاضه در مصر به انقلابی علیه آمریکا و مبارک تبدیل خواهد شد و عواقب و پیامدهای فراگیر آن تمام جهان اسلام را دربر خواهد گرفت.

شبکه الجزیره انگلیسی / مترجم: علی کسمایی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها