به اعتقاد کارشناسان و فعالان زیست‌محیطی به‌رغم طرح قوانین و مقررات ویژه‌ای برای تنظیم تجارت زباله‌های الکترونیکی از سوی برخی دولت‌ها، هنوز هم در کشورهای پرجمعیت که تجارت زباله و بازیافت آن رونق دارد، کارگران زیادی - از جمله کودکان نیازمند ـ به عنوان بخش اصلی نیروی کار صنعت رو به رشد ضایعات الکترونیک ـ با خطرات تماس با قطعات رایانه‌های مستهلک مواجه‌اند. کارگران بخش بازیافت زباله الکترونیک از مشکلات تنفسی همچون آسم و برونشیت رنج می‌برند، در حالی که بخش عمده‌ای از نیروی کار در بخش بازیافت را کودکانی تشکیل می‌دهند که از خطرات بالقوه ضایعات الکترونیک آگاه نیستند و در صورتی که به 35 تا 40 سالگی برسند، قادر به کار کردن نخواهند بود.
کد خبر: ۳۴۳۳۲۱

البته آمارهای معدودی درخصوص صنعت غیررسمی زباله الکترونیک موجود است، اما گزارش سازمان ملل که اوایل سال میلادی جاری منتشر شد، توانسته توصیف مناسبی از این وضعیت منعکس کند؛ این گزارش کوه‌هایی از ضایعات و زباله‌های خطرناک حاصل از محصولات الکترونیک را نشان می‌دهد که به نحوی تصاعدی در کشورهای در حال توسعه رو به رشد هستند. بخش عمده این کوه‌های زباله الکترونیک را رایانه‌ها، چاپگرها، دورنگارها و انواع و اقسام کالاهای الکترونیکی دور انداخته شده از سوی ادارات، دفاتر شرکت‌ها و منازل مردم تشکیل می‌دهد. در همین گزارش آمده است که کشور هند در سال 2020، حدود 500 درصد زباله الکترونیک بیشتری تنها از رایانه‌های کهنه و همچنین 18 برابر زباله الکترونیک بیشتری از تلفن‌های همراه نسبت به سال 2007 خواهد داشت.

به تناسب این آمارهای فزاینده، خطرات احتمالی مطرح شده برای آن دسته از افرادی که به شکل دستی با این حجم زیاد دورانداختنی الکترونیکی سر و کار دارند و همچنین شمار مبتلایان به عوارض این کار نیز مورد مطالعات سازمان ذی‌ربط قرار گرفته‌اند. در همین خصوص مرکز بهداشت کار و محیط در دانشکده پزشکی دهلی نو تحقیقی 12 ماهه را روی 250 نفر از افرادی که در شهر به عنوان کارگر بازیافت‌کننده و اوراق‌کننده قطعات ماشین‌آلات از رده خارج فعالیت می‌کنند، انجام دادند و به این نتیجه کلی رسیدند که تقریبا همگی آنها به مشکلات حاد تنفسی همچون آسم و برونشیت مبتلا هستند. نتایج تحقیقات حاکی از وجود سطوح بالا و مخاطره‌آمیزی ـ 10 تا 20 برابر بیشتر از حد نرمال ـ از سرب، جیوه و کروم در نمونه‌های خون و ادرار افراد بود. پزشکان معتقدند تمام این مواد دارای اثرات زیان‌بخش و دردناکی روی دستگاه تنفسی، کلیه و مجاری ادراری و دستگاه گوارشی بوده و علاوه بر این موجب کاهش شدید نرخ ایمنی بدن و بروز سرطان می‌شوند.

درواقع در خلال فرآیند دشوار و پرزحمت استخراج دستی ضایعات الکترونیکی و زمانی که این وسایل و تجهیزات به شکلی ناشیانه برای جمع‌آوری مقادیر اندکی از فلزات گرانبها دستکاری می‌شوند، مواد سمی و مسمومیت‌زا وارد جریان خون کارگران می‌شود.

در این میان مواد شیمیایی جنبی مورد استفاده در جریان بازیافت نیز به خودی خود بر مخاطرات کار با زباله الکترونیکی می‌افزاید. به نحوی که در فرآیند بازیابی مجدد فلزاتی همچون طلا، پلاتین، مس و سرب از محلول‌های قلیایی شدید مثل سود سوزآور و همچنین اسیدهای غلیظ استفاده می‌شود. کارگران برای ساعات طولانی دست‌هایشان را در این محلول‌های سمی غوطه‌ور می‌کنند، ضمن این که در مجاورت کامل بخارات سمی و خطرناک مواد اسیدی بسیار غلیظ نیز قرار دارند. در این میان استفاده از ابزار و وسایل مخصوصی نظیر دستکش، ماسک صورت و بادبزن‌های تهویه در چنین محیط‌هایی موضوعی واقعا غریب و بی‌سابقه محسوب می‌شود و کارگران که بیشترشان را کودکان تشکیل می‌دهند غالبا تصور درستی از کاری که می‌کنند ندارند.

تحقیقات روی کارگران صنعت نوپای بازیافت زباله الکترونیک نشان می‌دهد تمامی کارگران نمونه‌گیری شده در طرح مزبور نسبت به خطراتی که در معرض آن قرار داشتند بی‌اطلاع بوده‌اند. درواقع این دسته از کارگران افرادی بیسواد و ناامید از یافتن شغل هستند و انتخاب‌شان روشن است: یا مرگ فوری از گرسنگی یا مرگ آهسته از فلزات مسموم‌کننده.

پزشکان درخصوص قرار گرفتن در معرض محصولات جانبی زباله الکترونیک همچون کادمیوم و سرب هشدار جدی می‌دهند، چون که سرانجام آلودگی با چنین موادی مرگ کند و دردناک خواهد بود. افراد آلوده شده در حین فرآیند بازیافت زباله الکترونیک نمی‌توانند مثل گذشته بخوابند یا راه بروند.

در حقیقت آنها تا زمان رسیدن به 35 تا 40 سالگی خود به ضایعاتی انسانی تبدیل شده‌اند و فاقد کارایی جسمی برای کار کردن هستند. با وجود آمارهای تکان‌دهنده درباره مخاطرات جدی کار با مواد شیمیایی و فلزات سمی در جریان فرآیند بازیافت ضایعات الکترونیکی، هیچ برآوردی از تعداد افرادی که از آلودگی و مسمومیت ناشی از زباله الکترونیک می‌میرند وجود ندارد؛ چون عموما کارگران مریض به دلیل ناتوانی در امرار معاش و گذران زندگی راه روستاهایشان را در پیش می‌گیرند.

از طرفی گزارش‌های رسمی گروه‌های زیست‌محیطی فعال در زمینه پخش مواد و آلاینده‌های سمی از این واقعیت طعنه‌آمیز حکایت دارد که مقادیر طلا و پلاتین استخراج شده این افراد مقادیر ناچیزی در حد کسری از میلی‌گرم است. در مقابل رایانه‌ها، تلویزیون‌ها و گوشی‌های تلفن همراه بیشتر از همه خطرناکند، چون که سطوح بالایی از سرب، جیوه و کادمیوم را دارا هستند و از طرفی چون طول عمر کوتاه‌تری دارند و بیشتر از سایر ادوات و وسایل الکترونیکی دور انداخته می‌شوند، آستانه آلایندگی کارگران بازیافت را بالا می‌برند.

با توجه به پیامدهای زیانبار اجتماعی به وجود آمدن نسل بیمار و ناتوانی از کودکان و کارگران جوان شاغل در این بخش و رعایت مقررات مراکز بهداشت محیط و اشتغال، لزوم تدوین قوانین و مقررات جدی در زمینه صنعت نو‌پای بازیافت ضایعات الکترونیکی بویژه در کشورهای در حال توسعه و پرجمعیتی نظیر هندوستان بیش از پیش احساس می‌شود، هرچند تصویب قوانین بازدارنده و محدود‌کننده به نوبه خود چالش‌هایی را به بار خواهد آورد. به عنوان مثال، دولت هندوستان قانونی را برای تنظیم و کنترل تجارت ضایعات الکترونیک پیشنهاد داده است که براساس آن تنها شرکت‌های بزرگ باید به فعالیت‌های بازیافت و اوراق‌سازی مشغول باشند.

با این اوصاف صنعت بازیافت برای دنیای در حال توسعه ما نقش تیغ دولبه را بازی می‌کند. از یک سو شغل فراهم می‌کند و قابلیت دسترسی به رایانه‌ها و دیگر ادوات الکترونیک مستعمل قابل خرید و استفاده را افزایش می‌دهد و از سوی دیگر همین فرآیند در صنایع پشت پرده‌ای انجام می‌گیرد که از فرآیندهای ابتدایی و بدون کنترل‌های زیست‌محیطی بهره می‌برند.

به عنوان مثال بسیاری از رایانه‌ها و سایر لوازم الکترونیکی برای بازیافت به کشورهای در حال توسعه‌ای از جمله اندونزی، چین و هند فرستاده می‌شوند. دستمزد پایین و تقاضای بالا برای محصولات مستعمل و همچنین حفاظت‌های زیست‌محیطی کمتر باعث شده تا این بخش منافع خوبی داشته باشد. اما از سوی دیگر برخی از کارشناسان معتقدند برای برون‌رفت از این وضعیت بغرنج که احتمالا در آینده بدتر هم خواهد شد باید به فکر گزینه‌های جایگزین و مناسب دیگری بود. استفاده صحیح و مناسب از رایانه‌ها و ادوات الکترونیک و کمک به طول عمر بیشتر آنها به معنی محیط سالم‌تر و سلامت بیشتر خواهد بود. وقتی مردم بدانند برای ساخت یک رایانه جدید به 300 کیلوگرم سوخت فسیلی ـ چیزی در حدود 12 برابر وزن آن رایانه ـ احتیاج است، با دغدغه بیشتری می‌توانند به موضوع بازیافت الکترونیک نگاه کنند.

مثلا هم‌اکنون در آمریکا سازمان‌های خیریه‌ای هستند که رایانه و سایر ادوات الکترونیکی کار کرده را قبول کرده و پس از مناسب‌سازی، آنها را به مدارس و سایر افرادی که از آن بی‌بهره‌اند واگذار می‌کنند. به این ترتیب مزیت و منافع زیست‌محیطی این کار بسیار بیشتر از منافع بازیافت این قبیل محصولات خواهد بود.

حوریه هادی / منبع:Discovery/ abc news

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها