سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
جدا از آنونس تبلیغاتی یک فیلم مسائل دیگری هم در انتخاب فیلمها برای تماشا کردن تاثیرگذارند، از تبلیغات روزنامهای و هفته نامهای گرفته تا مصاحبههای گوناگون عوامل یک فیلم. به همه اینها البته میتوانید یکفرمول قدیمی را اضافه کنید که هنوز جواب میدهد؛ «توقیفی بودن فیلم.» راستش را بخواهید دلیل اصلی من برای تماشای فیلم «دو خواهر» همینها بود.
نام فیلم دوخواهر وقتی سر زبانها افتاد که خبر رسید محمدرضا گلزار دیگر نمیتواند در سینمای ایران فعالیت کند و جلو دوربین برود. این مساله که از سال گذشته آغاز شده بود تا همین هفتههای اخیر هم حواشیاش ادامه داشت و حتی باعث شد گلزار دیدارهایی را هم با مسوولان سیاسی داشته باشد و بعد هم همه چیز ختم به خیر شود.
آن موقع گفته میشد دلیل ممنوع شدن فعالیت گلزار در سینما دستمزد بالای او بوده و همین چند هفته پیش هم خبر رسید که گلزار برای 3 روز بازی در یک فیلم قراردادی 90میلیون تومانی بسته است. دوخواهر دقیقا در چنین فضایی اکران شد و همین باعث شدن تا خیلیها وسوسه شوند و آخرین کار آقای بازیگر را ببینند.
باندراس وطنی
این روزها دیگر خیلی عجیب نیست که یک کارگردان ایرانی بیاید و یک فیلم خارجی یا یکی از فیلمهای قبل از انقلاب را نما به نما بسازد.این اتفاقی است که در فیلم دو خواهر هم رخداده و کسانی که فیلم «دو تا هم زیاده» کار فرناندو تروبا را دیده باشند، میدانند که فیلم دو خواهر کپی فیلمی است که در اواخر دهه 90 در هالیود ساخته شده است.
کارگردان فیلم برای این که همه چیز را مطابق فیلم اصلی جلو ببرد این بار محمدرضا گلزار را با هیبتی تازه جلو دوربین برده تا ظاهر این بازیگر هم شبیه ظاهر بازیگر نقش اول فیلم دو تا هم زیاده یعنی آنتونیو باندراس شود.
البته در دنیای سینما بازسازی یا اقتباس امری مرسوم است و در همه جای جهان هم دیده میشود. اما این کار قواعد خاص خود را دارد و با کپیبرداری (آن هم در حد پلان به پلان) کاملا فرق دارد. تازه در فیلمهای اقتباسی معمولا اول فیلم اعلام میشود که این فیلم اقتباسی است از فلان اثر یا بازسازی دوباره فیلم بهمان است. اما در سینمای ما این امر هم به بوته فراموشی سپرده میشود تا خود مخاطب برود دنبال نسخه اصلی و بفهمد ماجرا از چه قرار است.
دوخواهر، کپی فیلم دوتا هم زیاده است و در این مسیر بدون هیچ گونه خلاقیت یا نوآوری شخصیتهای آن فیلم با شخصیتهای وطنی جایشان عوض میشود تا دو خواهر روی پرده سینماهای ایران برود.
فقط نامها
فیلمنامهنویس و کارگردان فیلم به حدی سرگرم کپیبرداری است که اصلا یادش میرود که در فرهنگ ما برای خیلی از امور حساسیتهایی وجود دارد که به آنها توجه میشود. مثلا در ایران نمیشود خانوادهای را پیدا کرد که دختر خود را به عقد پسری درآورد، بدون این که در مورد او کوچکترین اطلاعی داشته باشند (حتی در این حد که آیا او برادری دوقلو دارد یا نه؟) آیا یک استاد دانشگاه که اتفاقا فرد باشعوری هم به حساب میآید متوجه دغل بازیهای امیر نمیشود؟ البته به این ضعف عمده شخصیتپردازی بسیار ضعیف و اتفاقات و حوادث غیرقابل باور دیگر را هم اضافه کنید و در این میان از عنصر مهمی به اسم شانس در فیلم و تصادف- نه یک رویداد منطقی و قابل باور در فیلمنامه هم غافل نشوید. وجود زاید بسیاری از افراد که بودن یا نبودنشان در فیلم یکسان است (دوستان پدر، جوانک نقاش، دکتر روان پزشک و...) و گنگ و مبهم بودن روابط بسیاری از افراد با شخصیتهای دیگر داستان (ستاره با امیر، بهروز با ستاره و...) باعث میشود بیننده دچار سردرگمی شود و از سوی دیگر طولانی بودن فیلم از نظر زمانی هم باعث میشود حوصله تماشاگر سر برود!
بازی در سطح
در فیلم دوخواهر بسیاری از ستارههای فعلی سینمای ایران مقابل دوربین رفتهاند، اما بازی بسیاری از آنها بد و سطحی است. الناز شاکردوست با صدای بد و فن بیان ضعیف تلاش کرده با یک بازی بیرونی و اغراقآمیز (به ویژه در حرکات دست) لوس و ننر بودن مینا را به تصویر بکشد، اما چون این حرکات بیشتر از روی اداست تا حس، به دل نمینشیند.
درباره بازی محمدرضا گلزار و حامد کمیلی هم راستش نمیدانم چه باید گفت، جز اینکه یکی حرکات صورتش به جای اینکه به کمک نقش بیاید، آن را غیر قابل تحمل کرده و دیگری صدا و نوع خاص حرف زدنش. راستش را بخواهید بعد از دیدن فیلم نفهمیدم نیکی کریمی چرا این نقش (که احتمالا از روی فیلمنامه هم میشود حدس زد در نهایت چگونه خواهد شد) را پذیرفته و بازی کرده است.
در این میان اما بازی دو نفر به کمک فیلم آمده است و به جرات میشود گفت تا دو سوم ابتدایی فیلم به مدد حضور این دو قابل تحمل است و تا حد بسیار زیادی به فضای کمدی- که قرار بوده فیلم در قالب آن باشد- نزدیک میشود. بهنوش بختیاری و هوشنگ حریرچیان هردو با یک بازی بیرونی و حرکات حساب شده آنچنان این دو نقش را پررنگ کردهاند که در خاطر بیننده باقی میماند.
دست خالی
این که چرا وضعیت سینمای ما به جایی رسیده که بخش عمدهای از اکران سینماها را چنین فیلمهایی پر میکنند چندان به این نوشتار ربطی ندارد،اما به هر حال این مساله میتواند زنگ خطری باشد برای سینمایی که زمانی وجه جهانیاش بسیار پر رنگ تر از حالا بود.از طرف دیگر شاید وقت آن رسیده که جدا از توجه به دستمزد بازیگران به کپی کردن فیلمهای سینمایی خارجی و داخلی توجه کنیم و متر و معیارهایی را برای این مهم در نظر بگیریم. حداقل گروه سازنده را مجبور کنیم که اول فیلمش (به احترام تماشاگری که این روزها به فیلمهای روز دنیا دسترسی دارد و میتواند آنها را ببیند) منبع الهامشان را درج کنند.
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
دانشیار حقوق بینالملل دانشگاه تهران در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
یک پژوهشگر روابط بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
فرزاد آشوبی در گفتوگو با «جامجم» مطرح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با نماینده ولیفقیه در بنیاد شهید و امور ایثارگران عنوان شد