نقدی بر سریال «با من بمان»

داستانی جدید قوام یافته است . نوع شخصیت پردازی در مقایسه با آثار قبلی حمید لبخنده پخته تر شده و قوام یافته است و شخصیت ها گسترش یافته اند. شخصیت اصلی ، زن ایده آلی است که ما فکر می کنیم باید این طور باشد؛ شخصیت محکم و پیچیده ای که از زمانه خود جلوتر حرکت می کند و در طول داستان رشد می کند و گره های شخصیتی اش گشوده می شود. ریتم داستان در سریال «با من بمان» دو مرحله دارد: مرحله اول که در قسمتهای آغازین آن جلوه می کند، بسرعت اتفاق می افتد و آن با حضور پرسوناژهای جوان شکل می گیرد. وقتی داستان قوام پیدا کرد و روی خط سیر اصلی خود افتاد و چالشها ایجاد شد، شخصیت اصلی پررنگ تر می شود و در نتیجه کم کم داستان توسعه یافته و ریتم هم در طول زمان روایت داستان ، کندتر می شود. البته این روند در نحوه تدوین فیلم شکل می گیرد. موسیقی فیلم تمی تراژیک دارد و ملودی ها رمانتیک ، محزون و در عین حال ثقیل است و چون با موضوع فیلم همخوانی دارد ، موفق تر از فرمهای دیگر خواهد بود. تصویربرداری و صحنه پردازی ، قابل اعتناست . مجموعه داستانی «با من بمان» داستان زندگی دختر خبرنگاری است که در یک مجله زنانه جسورانه به کنکاش در زندگی زنان بی سرپرست می پردازد. مینا به دلیل مشکلاتی که در گذشته داشته است ، دچار حوادث امروز خاصی می شود که زندگی جدیدش را تهدید می کند. سریال لحنی زنانه دارد و این نکته مثبتی به حساب نمی آید؛ زیرا جدا ساختن مضامین زنانه و مردانه در جامعه ای که همواره در این جداسازی با مشکل روبه روست ، زیاد جالب نیست . مضمون سریال ، اجتماعی است و معضلات موجود در جامعه را در رابطه با نسل جوان و بانوان بررسی و واقعیات آن را تحلیل می کند. بیشترین بار گره گشایی بر دوش دیالوگ هایی است که بازیگران به زبان می آورند و این نشان می دهد که از طرفی دیالوگ ها ساده و بی تکلف است و از طرفی ساختار، غیرقابل دسترسی و تصنعی است ، تا حدی که عمل گره گشایی در طول داستان بخوبی قابل دریافت نیست . همیشه شخصیت ها در فیلمها و مجموعه های تلویزیونی و حتی نمایش و تله تئاتر، مهمترین جایگاه را دارند. انتخاب مناسب بازیگران در نقشهای متفاوتی که در داستان وجود دارد، از نکات بسیار مهمی است که گاهی نادیده گرفته می شود. در سیما سنگین ترین وظیفه در اکثر مواقع به عهده بازیگر گذاشته می شود؛ زیرا مخاطبان صدا و سیما عموما افرادی هستند که بازیگران خاصی را در سیما می بینند و به آنها عادت می کنند. از طرفی قرار دادن بازیگران حرفه ای و پیشکسوت در کنار بازیگران جوانتر باعث نوعی پویایی و زنده بودن نقش ها می شود. در سریال «با من بمان» این نکته رعایت شده و اتفاقا باعث انتقال مفهوم تفاوت نسلها و اختلاف تجربیات آنها و انعکاس آن در زندگی شان شده است . این مسائل باعث می شود که واقعیات را بهتر قبول کنیم . سوژه داستان ، تکراری است ، روال داستان ، ساده است ؛ ولی گاهی طبق اصول قصه پردازی و فیلمسازی ، اوج و فرود و تعلیق نیز دارد. انتخاب نماهای باز در سریال هر چند اطلاعات بیشتری به مخاطب در طول نما می دهد، اما از سویی بسیار ساده و راحت فیلم را تمام می کند و زحمت دکوپاژ خاص تر را از گروه کارگردانی می گیرد و گویی دوربینی را در جایی کاشته اند تا یک نمای باز بگیرد و چند دیالوگ میان بازیگران رد و بدل شود؛ چون آنچه در «با من بمان» بسیار کم است ، حرکت و پویایی در نماهاست .