نگاهی به کیفیت تیتراژ‌ها در مجموعه‌های تلویزیونی (از گذشته تا حال)‌

تیتراژ؛ حقیقتی‌ گمشده‌

از زمانی که تلویزیون تنها به 2 شبکه یعنی یک و دو معطوف شده بود، سال‌های زیادی می‌گذرد و در این گذر چندین ساله اتفاقات زیادی در این رسانه به وجود آمده است. مثلا خیلی از چیزهایی که قبلا اهمیت چندانی نداشتند، حالا پراهمیت شده‌اند و حتی از آنها به عنوان یک بخش خاص یا ویژه یاد می‌شود.
کد خبر: ۲۰۷۹۸۲

در این مورد می‌توان به تیتراژ سریال‌ها و فیلم‌هایی که از تلویزیون پخش می‌شوند اشاره کرد. تیتراژ طی این سال‌ها هم رشد قابل توجهی داشته و هم به عنوان یک بخش تخصصی شناخته شده است.

تیتراژ شاید یک نشانه...

تیتراژ هر برنامه معرف و ویترین برنامه بوده و از این رو اهمیت فوق‌العاده‌ای دارد. اولین حلقه ارتباطی هر برنامه با مخاطب تیتراژ آن است. مخاطب برنامه را از طریق تیتراژش می‌شناسد و این باور ضمنی را دارد که کیفیت تیتراژ نماد و نشانه‌ای از کلیت یک برنامه است که به این سبب بیشتر برنامه‌ها در اجزای خود جایی را به تیتراژ اختصاص می‌دهند و در حقیقت برنامه بدون تیتراژ معنا ندارد.

البته این را هم نباید نادیده گرفت که در هر تیتراژ، شاخصه‌های خاص دیگری هم وجود دارد، مانند نوع تدوین، گرافیک، تصویربرداری و موسیقی که هر کدام از اینها به نوبه خود سهم بسزایی در این مساله دارند و روی کیفیت تیتراژ اثر می‌گذارند.

تیتراژهای سریال‌های گذشته چگونه ساخته می‌شدند؟

سریال‌های پیش از انقلاب تیتراژهای قابل توجه و خوبی نداشتند. با نگاهی به تیتراژ سریال‌های خانه به دوش و دایی جان ناپلئون می‌توان به این مساله پی برد. نهایت تیتراژ این بود که اسم‌ها با رنگی سفید روی صفحه‌ای سیاه نقش می‌بستند و موسیقی ضعیفی هم روی آن گذاشته شده بود.

ضمن این که اسم عوامل مثل امروز نوشته نمی‌شد. مثلا به جای فیلمنامه‌نویس یا نویسنده می‌نوشتند سناریست یا به جای تصویربردار نوشته می‌شد دوربین‌ها یا از صدابردار به عنوان مهندس صدا یاد می‌شد بنابراین تیتراژهای گذشته آن چنان در خور توجه و به اندازه خود سریال‌ها، ماندگار نبودند. زیرا دست‌اندرکاران دغدغه خاصی در این خصوص نداشتند و این مساله برایشان مهم نبود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی، تحول خاص و مثبتی در این بخش صورت گرفت.

تولدی دیگر برای تیتراژ...

بد از انقلاب و با تدد شبکه‌ها و برنامه‌های تلویزیون، تیتراژ به عنوان یک بخش مهم و اساسی توانست جایگاه خودش را بین برنامه‌سازان پیدا کند. برای مثال در تیتراژ سریال‌های سربداران و دلیران تنگستان، ما با اتفاقات خوبی روبه‌رو بودیم.

در تیتراژ این سریال‌ها هم به خوبی عوامل معرفی شده بودند و هم تیتراژ در خدمت خود کار و قصه بود. یکی از تیتراژهای ماندگار مجموعه‌های تلویزیونی سلطان و شبان است که می‌توان همیشه از دیدن آن لذت برد.

در ابتدا کتابی قدیمی مقابل دوربین قرار گرفته است که روی آن نوشته شده قصه‌های سلطان و شبان، سپس این کتاب روی صفحه‌ای می‌چرخد و بعد از چند ثانیه باز می‌شود، روی برگ‌های چرمی این کتاب نوشته شده، قصه سلطان و شبان به روایت داریوش فرهنگ و مهدی هاشمی و سپس تصویر هر کدام از بازیگران به صورت نقاشی مینیاتوری دیده می‌شود. این تیتراژ، یکی از بهترین و زیباترین کارهایی است که در این زمینه ساخته شده است ساخت این اثر متعلق به اصغر بهمن‌زاده است.

نگاهی به تیتراژ‌های ماندگار سیما

درخصوص تیتراژ‌های ماندگار، ما با‌ آثار قابل‌توجهی روبه‌رو هستیم. تیتراژ خیلی از سریال‌ها و برنامه‌های سینما به دلیل خوش ساخت بودن آنها و حس نوستالژی که نسبت به آنها داریم، هنوز در خاطراتمان وجود دارند.

مثلا تیتراژ برنامه کودک را که در دهه 60 به این طرف پخش می‌شد، به خاطر دارید؟

پسر بچه کوچکی در کنار پرده‌ای قرمز قدم می‌زند و انتظار می‌کشد در این حین کبوتر سفیدی از گوشه کادر وارد شده و پرده را کنار می‌زند. پسرک با دیدن عبارت برنامه کودک و نوجوان خوشحال شده و بالا و پایین می‌‌پرد.

این تیتراژ برنامه کودک بین سال‌های 63 تا 73 پخش می‌شد.

و از عوامل تولید آن می‌توان به ابوالقاسم نظرپور (کارگردان، تصویربردار و انیماتور)‌ ساسان لیاقت، جواد کاظمی و مریم مرتضوی (طراحان)‌ اشاره کرد. جالب است بدانید این تیتراژ در مرکز سیمای فارس ساخته شده بود.

به هر حال کمتر کسی است که این تیتراژ سال‌های گذشته را به یاد نیاورد و با آن کودکی‌اش را سپری نکرده باشد.

چرا تیتراژها ضعیف شدند؟

درست است که در این سال‌ها با تیتراژ‌های خوبی در برنامه‌های سیما روبه‌رو بودیم اما تعدد برنامه‌ها موجب شده است که تیتراژها کیفیت سابق را نداشته باشند و با افت شدیدی روبه‌رو شوند.

توجه به پاره‌ای از جزییات می‌‌تواند در بهبود کیفی تیتراژ برنامه‌ها موثر واقع شود. اصلی‌ترین آسیب موجود در تیتراژ برنامه‌ها از نوع نگرش به این شاخص نشات می‌گیرد. متاسفانه نگرش متداول به تیتراژ این است که تیتراژ تنها باید انتقال‌دهنده کمی موضوع برنامه باشد و بس.

به زبان ساده‌تر تصور می‌شود مثلا دریک برنامه ورزشی باید تیتراژ تشکیل شده باشد از چند تصویر ورزشی یا در تیتراژ یک برنامه کشاورزی کافی است ما تصاویری از زمین‌های زراعی داشته باشیم که از این جهت تیتراژها بیشتر به سمت مکانیکی بودن می‌روند تا محتوا محور.

باید این مساله را در نظر گرفت که تیتراژ یک شاخص فنی فرم‌محور (شکل‌محور)‌ است و متاسفانه ساختار تیتراژ، زمان تیتراژ و کارکرد تیتراژ اجازه نمی‌دهد که دغدغه‌های محتوایی برآورده شود.

گرافیک پایین، تدوین‌ نامناسب، نداشتن ایده‌ای مشخص و واضع از اصلی‌ترین ضعف‌های تیتراژ برنامه‌هاست. در بسیاری از موارد دیده می‌شود نحوه انتخاب فونت خوب نیست یا در بخش تدوین فید تیتراژ به برنامه اصلی نمی‌خورد.

یکی دیگر از ابزارهای حیاتی یک تیتراژ برای جذب مخاطب موسیقی آن است. در واقع اولین حلقه ارتباطی تیتراژ یک برنامه به موسیقی آن مربوط می‌شود. به زبان ساده اول صدای یک تیتراژ برای مخاطب جلب‌توجه می‌کند، بعد او به تصویر نگاه می‌کند.

متاسفانه استفاده از موسیقی‌های بشدت تکراری، تخریب‌کننده جدی این حلقه ارتباطی است. یعنی مخاطب با شنیدن آهنگ‌های تکراری رغبتی به مشاهده نخواهد داشت. ضمن این‌که شنیدن صدای یک خواننده خاص اول و آخر هر تیتراژی حالا به صورت یک مد یا شاید هم یک سنت درآمده است و مخاطب با دیدن تیتراژ بخصوص مجموعه ‌های تلویزیونی منتظر است تا صدای خواننده‌‌ای را بشنود که اغلب هم ترانه آن تیتراژ در یک زمان خاص و معینی مورد توجه قرار می‌گیرد و بعضا به عنوان زنگ تلفنهای همراه هم استفاده می‌شود.

برای نمونه می‌توان به ترانه مجموعه طنز باغ مظفر که توسط مهران مدیری خوانده می‌شد اشاره کرد یا ترانه میوه ممنوعه که احسان خواجه‌امیری آن را ساخته و خوانده بود.

تیتراژها در خدمت قصه نیستند

ساسان توکلی فارسانی، از جمله تیتراژ‌سازانی است که طی سال‌های اخیر کارهای بسیاری را ساخته است. از آن جمله می‌‌توان به تیتراژ مجموعه‌های هتل، شمسی و مادام و اغماء‌ اشاره کرد. فارسانی بر این عقیده است تیتراژ از زمانی با تغییر اساسی مواجه شد که رایانه به ایران آمد که این مساله به سال‌های 75 - 74 برمی‌گردد. وی معتقد است تیتراژ در این سال‌ها یک مقدار از مسیر خود دور شده و خیلی در خدمت قصه و کار نیست.

فارسانی از پر تعداد بودن اسامی در تیتراژها به عنوان یک ضعف یاد می‌کند و می‌گوید: واقعا وجود این همه اسم در تیتراژ بخصوص اول لازم نیست و هر چه تایم تیتراژ کمتر باشد، جذاب‌تر خواهد بود.

فارسانی که در این سال‌ها تیتراژ‌های زیادی ساخته است، بر این باور است که چون دیگر در این زمینه فکر نمی‌شود و کارها شتاب‌زده ساخته می‌شوند و سپس روی آنتن می‌روند، کارها با استقبال کمتری مواجه می‌شوند و مانند تیتراژهای سلطان و شبان، آینه و آژانس دوستی دیگر ماندگار نیستند.

مثلا تیتراژ زمانی ساخته می‌شود که تنها 4 یا 5 روز به پخش آن برنامه باقی مانده است که از این نظر تیتراژ لطمه زیادی می‌خورد.

فارسانی از عباس کیارستمی به عنوان یکی از بهترین تیتراژ سازها یاد می‌کند و می‌گوید: کیارستمی بخوبی از عهده این کار برآمده است برای مثال تیتراژ فیلم قیصر از بهترین کارهای او در این زمینه محسوب می‌شود.

آغازی نو برای تجربه‌هایی پویاتر

بیشتر اوقات در تیتراژ ابتدایی شاهد نشان گرافیکی مرتبط با متن هستیم، اما در تیتراژ پایانی، نام‌ها معمولا به شکل ساده‌ای دیده می‌شوند. چه خوب است در تیتراژهای پایانی هم به فکر ایده بصری جذابی باشیم. به نظر می‌رسد ساخت یک تیتراژ خوب می‌تواند آغاز خوبی برای یک برنامه باشد.

در هر حال با دقت و علاقه‌مندی و بهره‌گیری از نیروهای خلاق می‌توان نسبت به ارتقای کیفی این برنامه‌ها امیدوار بود.

محبوبه ریاستی‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها