نامزد جمهوریخواهان هنوز برای مردم آمریکا ناشناخته است‌

دوچهره از ‌مک‌کین

روزی بود که او باید پدرش را به خاک می‌سپرد. بامداد روز جمعه 27 مارس 1981 سرگرد جان سیدنی مک‌کین از نیروی دریایی ارتش ایالات‌متحده از خواب برخاست، یونیفورم آبی‌رنگ خود را تن کرد و هنوز ساعت 10 صبح نشده بود که خود را به محوطه کلیسای قدیمی فورت‌مایر در مجاورت گورستان عمومی شهر آرلینگتون ایالت ویرجینیا رساند. پدر او یکشنبه قبل از روز خاکسپاری در پروازی فرااقیانوسی جان خود را از دست داده بود. مراسم خاکسپاری او شلوغ و مملو از چهره‌های برجسته بود. نانسی ریگان، بانوی اول وقت آمریکا و کاسپار واین برگر، وزیر دفاع دولت ریگان همراه فرماندهان سه نیروی ارتش و تعداد قابل توجهی از همکاران او در دوره خدمتش برای شرکت در این مراسم به آرلینگتون آمده بودند.
کد خبر: ۲۰۰۰۸۳

یکی از چیزهایی که در مورد حوادث آن روز هرگز از خاطر جان مک‌کین، نامزد حزب جمهوریخواهان در انتخابات ریاست‌جمهوری نوامبر امسال پاک نمی‌شود رفتار برادرش جو در آن روز است. جو در حالی که می‌گریست به نقل از پدرش می‌گفت زندگی همیشه به کام قماربازان است نه آنان که برای هر چیز تحلیلی دارند.

به اعتقاد مک‌کین این قاعده یکی از موارد فراموش شده مهم در حوزه سیاست خارجی است. او اعتقاد دارد اگر به دلیل ترس از آنچه ممکن است به وقوع بپیوندد از حرکت باز بمانید، دقیقا همان چیزی که از آن وحشت دارید به سرتان خواهد آمد.

خاطرات پدر آن روز در ذهن مک کین مرور می‌شد. پس از برگزاری آیین وداع، جسد مک‌کین پدر به سوی آرامگاه ابدی‌اش هدایت شد. کالبد او در حالی که دسته موسیقی ارتش مارش نظامی را می‌نواخت در گور قرار گرفت. حاضران به بستگان متوفی تسلیت گفتند و مراسم تدفین به پایان رسید. آشنایان و نزدیکان طی روزهای بعد به اقامتگاه خانوادگی آدمیرال درگذشته در خیابان کانتیکات واقع در مجاورت منطقه دیپلماتیک واشنگتن‌دی‌سی، پایتخت سر می‌زدند تا بازماندگان او را تسلی دهند.

درست در ضمن همان مراسم تدفین بود که جان مک‌کین به خیلی چیزها فکر می‌کرد. او نه به گذشته که در حال اندیشیدن به آینده بود. ذهنش دچار پریشانی بود. پس از پایان مراسم و رانندگی فاصله بین آرلینگتون و پوتوماک  جایی که یکی از بزرگ‌ترین پایگاه‌های نیروی دریایی در ساحل شرقی آمریکا را در خود جای داده است  بود که ورقه‌های استعفا از ارتش را امضا کرد.

آن روز را با مرور خاطرات پدران خود و وداع با پدر درگذشته‌اش شروع کرده بود و با استعفا از ارتش و خرید بلیتی به مقصد فونیکس به پایان برد.

مک‌کین از نگاه هواداران‌

هواداران مک‌کین از او به عنوان مردی شجاع یاد می‌کنند؛ مردی از نسل قهرمانان که زندگی خود را وقف خدمت کرده و به همین دلیل فردی مناسب برای به دست گرفتن سکان هدایت آمریکا، مبارزه با تروریست‌ها و مقاومت در برابر مشکلات است اما در مقابل مخالفان از او به عنوان کسی که دوره‌اش گذشته یاد می‌کنند و اعتقاد دارند در عصر نو جایی برای مک‌کین و امثال او وجود ندارد.

با این حال مک‌کین نه آن آدم کوچکی است که مخالفانش در حزب دموکرات می‌گویند و او را به خاطر این که ثروتمندی بی‌درد است که حتی شمار خانه‌هایی که در تملک دارد را نمی‌داند، استفاده از پست الکترونیک و اینترنت را بلد نیست و دائم با لحن وو وز مانندی جمله <ایران را بمباران می‌کنم> را تکرار می‌کند به باد انتقاد می‌گیرند و نه آن آدم بی‌عیب و نقص و اسطوره مانند به گونه‌ای است که هوادارانش او را به تصویر می‌کشند.

روسای جمهوری از جنس آمریکایی‌

کسانی که در آمریکا به قدرت می‌رسند را به 2 دسته می‌توان تقسیم کرد. برخی چون آندرو جکسون، جرالد فورد و بیل کلینتون از خانواده‌های ناشناخته به راس هرم قدرت رسیدند و عده‌ای چون آدامزها، کندی‌ها و بوش‌ها همیشه خانواده‌های مشهور بوده‌اند.

باراک اوباما، نامزد انتخاباتی دموکرات‌ها به دسته اول تعلق دارد. او فرزند پدری است که فقط یک بار ملاقاتش کرد اما خاستگاه مک‌کین دسته دوم است. او بی‌شک با الهام گرفتن از پدربزرگ و پدرش پا به راهروهای شهرت و قدرت گذاشت. با این حال پدر او همان چیزی نبود که در نگاه اول به نظر می‌رسید.

پیشینه مک‌کین به همان اندازه که شفاف و واضح است در هاله‌ای از ابهام قرار داد. اولین کتاب مک‌کین با عنوان «باور اجداد من» نتیجه جمع‌بندی بخش شفاف ماجراست. او زیر سایه پدرش که زندگی خود را بین جنگ و صلح تقسیم کرده بود، رشد‌‌یافت.

با این حال وقتی خبرنگاری مدتی قبل در مسیر عزیمت از اورلاندو به آتلانتا برای شرکت در همایشی انتخاباتی از مک‌کین پرسید تا چه حد تحت نفوذ پدرش بوده است او در میان حیرت حاضران گفت: مادرم به همان اندازه که روی پدرم نفوذ داشت من و برادرم را هم تحت سیطره خود داشت. او افزود: وقتی 7 یا 8 ساله بودم اولین بار متوجه شدم پدرم همیشه با خودش دچار چالش است. او الکلی بود و چون فردی به غایت مذهبی بود همیشه درگیری درونی داشت.

شاید هم ناکامی پدر بود که موجب شد مک‌کین سعی کند فردی قوی باشد و از ضعف‌ها و مشکلاتش فرار نکند. جایی که پدر شکست می‌خورد پسر در تلاش است تا پیروز شود و این قاعده‌ای است که مک‌کین همیشه سعی داشته از آن پیروی کند.

مک‌کین‌ها خاند‌انی کهن در آمریکا هستند. اجداد او در طول جنگ‌های داخلی آمریکا جنگیدند و بعدها به صف نیروهای هوادار استقلال در جنگ‌های داخلی پوستند. پدر او در جنگ اول جهانی در ارتش خدمت کرد و او در جنگ ویتنام جنگید. جان و برادرش جو هم به ارتش پیوستند. پسران او هم در خدمت ارتش هستند. یکی در حال پشت سر گذاشتن دوره افسری در دانشکده نظامی آناپولیس و دیگری که افسر نیروی دریایی است بتازگی از عراق بازگشته است.

گذشته پرفراز و نشیب‌

جان وقتی پدرش دوران خدمت برون مرزی را در پایگاه ارتش آمریکا در پاناما سر می‌کرد، به دنیا آمد. پس از پایان دوران تحصیل به ارتش پیوست و در نیروی دریایی خلبان شد. زندگی او وقتی روز 26 اکتبر 1967 میلادی ویت‌کنگ‌ها هواپیمایش را بر فراز هانوی، پایتخت ویتنام ساقط کردند وارد دوران جدیدی شد.

او 5سال را در اسارت گذراند و به آمریکا بازگشت تا به عنوان قهرمان جنگ وارد فعالیت‌های سیاسی شود. او که اولین بار در سال 1986 به سنا راه یافت در ابتدای دهه 1990 میلادی برای احیای روابط ویتنام و ایالات‌متحده پیشگام شد.

منبع: نیوزویک‌

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها