جامعه شناسی دلار بمثابه ترفند(از منظر جنگ‌نرم فرهنگی)

موضوع نه تنها از نظر جنگ اقتصادی  مطرح و مهم بلکه جنگ نرم فرهنگی و جامعه شناسی ی گیم مذاکره و شگردهای دشمن بسیار قابل تفکر و معرفت آموزی است . از منظر جنگ‌ نرم اگر قرار است شالوده های عمل و کنش جهان سلطه و یا اذناب شان‌را در کشورهای پیرامونی یا قشرهای آویران به  بت سرمایه سالاری انحصار طلب  غرب بشناسیم   چاره ای نداریم جز آن که به آًثار برجسته ترین تئوریسین های شان‌رجوع کنیم. 

 آنتونی گیدنز Anthony Giddens یکی از انگشت شماران نظریه‌ پردازی است که در عالیترین سطوح کنش حکمرانی انگلیس و آمریکا به او رجوع شده است. او بی تردید در  راُس نظریه اجتماعی نو جا دارد و برجسته ترین نظریه پردازی است که آرای ابتکاری او در تشربح نکات دشوار امر اجتماعی امروزین ، توانایی خلاق ویژه ای را بیان می کند .

 

Philip Cassell فیلیپ کسل  در مروری بر آثار آنتونی گیدنز    موضوع تناظر بین معرفت اجتماعی و کنترل اجتماع را مطرح می کند . رویای عصر روسنگری و قرن نوزده این کنترل دقیق بود اما گیدنر  زاویه دید پبچیده ای را مطرح می سازد. بررسی  نقد گیدنز  در باره سنت های کلاسیک و نسل های بعدی نظریه پردازان  ابن حوزه بسیار  روشنگر است،  بدیهی است که اصلا  در این نوشته مرور و حتی معرفی آرای گیدنز در خصوص کلاسیک هاو نسل های بعدی  امکان پذیر نیست و فضای موسعی  احتیاج دارد . اجمالا بگویم این نسل ها شامل این دوره هاست :

 

 کلاسیکها   یعنی مارکس ، دورکیم و وبر ، و سپس نسل دوم نظریه پردازان اجتماعی ،  کسانی است که گیدنز به اسم اجماع ارتدوکس  از آن ها نام می برد .آنان روحیه علوم اجتماعی  بعد از جنگ جهانی دوم را بازتاب می دادند .و در ماهیت  و وظایف علوم اجتماعی  اجماع وسیع داشتند .و در آن‌جامعه شناسی آمریکایی و خصوصا نظریه تالکوت پارسونز اجماع وسبع را بازتاب می داد . کارکرد گرایان بعد نظریه های مارکسی ،  کار کردگرایی مابعد پارسونزی  یعنی آرای  نیکلاس لومان و جفری آلکساندر  که تحولی در  اجماع ارتدوکس پدید آورد هم مورد نقد گیدنز واقع شد . و نسل سوم که نظریه پردازان تحت تاثیر پدیده شناسی هستند ، که از ۱۹۷۰ توسعه یافت و دارای تنوع و عدم وحدت و یگانگی است . نظریه انتقادی و اتنو متدولوژی ، کنش متقابل نمادین ، ساختارگرایی ، پساساختارگرایی ،  آرای منبعث از هرمنوتیک نوبن و فلسفه زبان و ساختارزدایی را در بر می گیرد والبته گیدنز از هریک  وجهی را کسب کرده است، مهمترین آرای این دوره به موضوع سبمو لاکروم و وانمودگرایی و استفاده از آن در گیم تئوری ربط دارد . چیزی که مستقیما به بحث ما و بازی دلار و نقش آن در طرح آمریکا برای غلبه به ایران در یک جنگ نرم ترکیبی مفام کانونی داده است  همین نظریه گیم و پیاده کردنش در مذاکره است .. اگر دستگاه  های مربوط به حفظ انقلاب اسلامی و تبعبت از سیاست کلی ولی فقبه در این ۴۶سال و دستگاه سیاست خارجی  و حفظ هوبت و منافع ملی،  دهه ها بر روی عملکرد آمریکا مستقلا و نه تحت تاثیر راهی که غرب در دانشگاه هایش می آموزد مطالعه می کردند و مبنای هدایت قرآن را در درک تسویل و وانمودگری و ترفتدهای شیطانی آمریکا محکم و استوار بکار می گرفتند امروز نظریه ایرانی  اتنو متدولوژی در فهم سیاست آمریکا می توانست شاخه میتقل دانش غرب شناسی را تشکیل دهد . و اگر همچنان متفکران و رهبران سیاسی ما ، برخلاف هدایت ولی فقیه ، ساده لوحی کنند و به عمق نظری و طراحی گیم آمریکا و سرمایه داری بهودی جهانی ، عمیقا نیاندیشند و به مسیری که گیم انان در رابطه با استحاله انقلاب اسلامی طی می کند احاطه نداشته باشند ، بردی و غلبه ای بر سیاست سلطه در میان‌نخواهد بود . و ابزار بازی سرمایه جهانی در تغییری خواهیم بود که خود ظهور ترامپ جزیی از این بازی جهانی سازی نظم نو و چند جانبه گرایی جدید،  با دادن نقش ‌جدید به ایران برای استحاله و مهار انقلاب و تبدیلش به جزیی از نظام جائر جهانی  بوده است و به نحو پیچیده ای سرمایه  جهانی یهود در آن  نوزایی کنونی و تغییر امرو ی نقش ایفا می کند چنان که در رنسانس و سپس در مدرنیته و پسامدرنیته این نقش دین زدایی جانی را یهودیت سامری به وجه احسن ایفا کرد.

 

در اینجا مهمترین بهره ام از شناخت نظربه های اجتماعی و نقد گیدنز  در ارتباط با تلاش برای  فهم  موضوع  زنده  و زندگی جهان ما ، قسمت بحث" مسئله نظم" فیلیپ کسل در خصوص آثار گیدتز است 

 

اول بگویم که زاویه دیدمن در مورد مسئله نظم   زاویه دید گیدنز تیست که‌مسئله اش از این فراتر رفت  که  حیوانی بنام انسان    چگونه تن به نظم می دهد ، و به این  پرسش  پرداخت که ماهیت تکرار شوندگی و متداول بودن کرد و کارهای اجتماعی را چگونه باید تبیین کرد ؟ این پرسش با پرسش دیگری در می آمیزد که مورد توجه من در فهم گیم نرخ دلار به ما کمک‌ می کند یعنی "کنش" و "سپهر امر اجتماعی"  را چگونه باید مفهوم ساخت . این همان جایی است که تئوری بازی و وانموده ها و امر قدرت و کنش ، معنا می گیرد و به ما کلیدی برای درک بازی بالا و پائین رفتن نرخ دلار و شرطی کردن جامعه با وانموده راه حل تسلیم به نظام جهانی سرمایه،  بدست مان می دهد . نظر من به انسان نه همچون حیوان ناطق بلکه موجود زنده ای که با دمیدن روح الهی در او در چهار ماهگی درون رهدان به احسن الخالقین بدل می شود  و دارای کرامت ذاتی است  ، بستگی دارد. چیزی که به او امکان استقامت برابر گیم شیطان و مکر الهی علیه مکر شیطانی را می دهد.

تا از عبودیت ، عقل ، و کرامت و آزادگی  و جود بکه اش دفاع کند و ذلت نپذیرد .

 

بحث آن که چرا امروز ، پرسش قدیمی که چرا جامعه در حال نظم است و دچار  بی نظمی نیست و نیز تصور نظم طبیعی داروینی برای آن و اوهام ماتریالیستی نظم انسان  _حیوان  ، غلط است  در درک بازی شیطانی قدرت جهانی سرمایه حریص ارزشی اصلی دارد 

و  با دوره متاخر سرمایه سالاری  معلوم می شود تا کجا بازی قدرت در امر اجتماعی دخالت می کند  و طبیعت مناسبات آزاد را و امر طبیعی را درهم می ریزد ." اگر روش های پیشین مطرح ساختن " مسئله نظم"دچار اشتباهات فاحشی  و گرفتار ثنویت غیر قابل دفاعی بوده است ، این سئوال پیش می آید که آیا اصولا راه حلی برای این مسئله وجود دارد ،کسل می گوید 

گیدنز پاسخ خود را با نفی تصورات "مرکز گریزانه " از کرد و کار جهان اجتماعی آغاز می کند .دغدغه اصلی ما نباید کشف این راز باشد که چگونه حیوانی بنام انسان _که موجودی ضد اجتماعی فرض می شود _تن به پذیرش بار زندگی در جامعه ای منظم می دهد . در عوض گیدنز با این فرض آغاز می کند که کنشگران دلبستگی تعمیم یافته ای به خصلت روال مند  زندگی اجتماعی دارند . از نظر گیدتز اعمال اجتماعی متداول و تکرار شونده واحد اساسی تحلیل است .....

اما من اثبات کرده ام این روال مندی بویژه در تجربه ما یک افسانه نظم سرمایه داری جهانی است و مدام مداخله و گیم قدرت سبب برهم زدن "روال " و تحمیل بازی های ترکیب سده و حتی در سطح جهانی هم مداخله قدرت در تغییرات  متفرعن دلخواه مشاهده می شود و تنها نظم الهی که مکر و تدبیرش قادر مطلق در برهم زدن این بازی شیطانی است روال مند است نه نظم داروینی و یا ولونتاریستی سرمایه انحصارگر جهانی . سرمایه جهانی امروز حکم یک بازی اغتشاش آفرین و لهو و لعب ویرانگر را دارد که هرچه بر نظمش می افزاید ، بیشتر دچار دیکتاتوری تکنولوژیک و ضدیت با سرشت انسانی جامعه و عامل بحران زایی  و مفسده می گردد .

 

آن چه در گیم‌تئوری اساس است پذیرفتن عمل اجتماعی به صورت نتابج بک‌ تجربه طی بازی هایی است که ساخت قدرت به درون ساخت رقیب یا یک ملت و مردم ‌ جاری می سازد  و آنان را اسیر می کند .و با وانمود ها نجربه زیستی بوجود می آورد که اجبارا هربار در برابر هر کنش ، نتایجی تکرار شونده‌حاصل می آید .

خوب من می خواهم این سازمایه ی تکرار شوندگی و تداول کرد و کارهای معین را از نظر پدیده شناسی و نتایج هستی شناسی پذیرش نطم موجود در نگاه مرعوب سازی و نپذیرفتن معنای انتزاعی بازی و تشخیص اغراض آن در نظام تفکر دینی و عبودیت پروردگار یگانه و تفاوت شان را تاکید کنم تا در بازی دلار بجای برخورد منفعل به ابژه اجتماعی  در مقام فاعل اجتماعی متکی به هدایت قرآن کنش آگاهانه خود را داشته باشیم. 

پیداست درست اینجا شالوده تحلیل ما با دانشمندان غرب و گسسته از خدا   در تلقی منفی ما نسبت به انسان چون‌حیوان و آن هم موجودی ضد اجتماعی ریشه دارد . هستی شناسی اسلامی به ما اجازه چنین تلقی نمی دهد . 

انسان حیوان ناطق نیست حیوان تبدیل شده به موجود زنده روحمند است ‌ و می تواند با عقل برابر شرطی شدن وعادت و تکرار شوندگی بازی  شیطانی  کنش آگاه و فعال و مقاومی داشته باشد و استقامت ورزد . البته بشرط بندگی خالص.

در این مورد و در ارتباط با مصداق گیم دلار کمی بیشتر تعمق کنیم .

 

نظام سلطه جهانی و نولیبرال های  داخلی همچون لدامه کنش نظام سلطه درون جامعه و حتی درون حکومت،  در پی مهار و محو حقیقت  اسلام و انقلاب اسلامی هستند این همان راه شی۶زان ، فرعون ،  سقیفه بنی امیه  ، بنی عباس و  یلزنتها و رنسانس و مدرنیته وسلطه گری سرمایه جهانی کنونی است  . و شیطان بزرگ و اذناب ،اروپایی و داخلی شان،   از روز اول انقلاب ۵۷ هم و بلکه پیش از پیروزی  انقلاب از گوادولوپ و‌پیشتر از  طرح کسینجر در باره خاورمیانه بزرگ در دهه ۷۰ میلادی در همین مسیر حرکت کردند و بعد هم کوشیدند با تحریف و استحاله و  استفاده از انقلاب اسلامی به سود خود طراحی دقیق و علمی شان را با اسلام ستیزی و یک جهان  یکپارچه بیدین و با خدای به قتل رسیده و الحادی ، سیطره ابلیسی شان پیش ببرند . 

موضوع در سال۱۹۷۸ ، راه انداختن یک تغییر برای سوار شدن بر انقلاب جهت مقابله با شوروی و رفع خطر انقلاب مستقل اسلامی و  استفاده از انقلاب اسلامی برای کسب آبروی بر باد رفته آمریکا طی جنایات متعدد و کودتاها و دفاع از حکومت های وحشی و راه انداختن یک سلسله تحولات ظاهرا انقلابی برای تغییر در آسیای غربی و نیز پیشبرد اسلام ستیزی و طرح کسینجر برای خاورمیانه بزرگ و سلطه صهیونیسم بر کشورهای اسلامی بود که تا امروز ادامه یافته است  و هر بار با ایجاد رعب بر واقعیات سوار شدند و بنظرم حتی در آینده با قربانی کردن اسرائیل هم شده  به سودجهانی سازی سرمایه یهود پیش خواهند  رفت . چنان که آپارتاید آفریقای حنوبیرقربانی شد . در این میان انقلاب اسلامی ناگهان بجای انقلاب مهار شده با لیبرال های داخلی به بک موج احیای توحید و استقامت بر حق بدل شد و ماجرای تازه ای ایجاد کرد .اما این روند که بحث تحلیلی اش یک کتاب سند و مدرک همراه و نباز دارد،  به وضع بازی  امروزی ،   بازی وانموده ی  بالا و پائین بردن ارزش دلار متناسب با درجه تسلیم  دلار برای شرطی کردن ملت ایران رسیده و بحث ما همین است . توجه به حقیقت این بازی و اهداف آن و گول نخوردن .. خود مذاکره بهانه است ‌اصل ترویج این نتیجه و حک کردن آن در ذهن ملت است که اگر تسلیم آمریکا شوید مشکلاتتان حل می شود . چگونه؟ خواهم گفت.

 

واقعیت اقتصاد نفتی ایران ، واقعیت عدم پیشرفت اقتصاد تولیدی مستقل ، واقعیت سلطه نیروهای نولیبرال بر برنامه ریزی اقتصادی و بانکها و عدم کنترل انقلابی ارز و چاپ اسکناس و مسئله نقدینگی ، واقعیت محاصره اقتصادی ، واقعیت همدستی قشر نولیبرال و  صاحب سرمایه ی دلالی و انواع باندهای مافیایی با عناصری از درون حکمرانی و واقعیت نقش بی مهار قاچاق و فساد های گوناگون ‌با ریشه در درون نظام حکمرانی ، واقعیت ارتباط بانک مرکزی با نیروهای انحصارگر مافبایی در بارار ارز و مافیای ارز و نقش بانک‌مرکزی در دنباله روی از سیاستگذاری مافبای ارز ، و.......

این امر به معنی استفاده های گوناگون از اهرم نرخ دلار است . در حقیقت تغییر نرخ دلار نه حاصل مناسبات تولیدی و منطق عرضه و تقاضای طبیعی جهان رقابت آراد بلکه تصمیم گیریهای اقتصادی و سیاسی قشر دلارخوار و مافبای دلار است  وابسته به سیاست سلطه جهانی است..

و در غیاب کنترل قوی حکومت ، کار به  دست انحصارگرایان وابسته به غرب  افتاده و ازسقف واقعی قیمت دلار ، دور شده و بدلخواه ارقام حیرت انگیز برای ارزش دلار  اعلام می کنند .

خوب جریان غربی سازی نظام ایران و اذناب ، با گران کردن مصنوعی و سی درصد بالاتر ازقیمت واقعی دلار و پائین آوردن  آن همزمان با مذاکرات و تکرار این بازی و بالابردن ارزش دلار در زمان‌زیر بار نرفتن ایران ملت را شرطی کرده و نتایج تبعی ضد مقاومت را می پراکنند . ابن وضع برای  دوست گرامی دکتر مقدم یاد آور سیاست عمروعاصی است . خریدن بره برای کودکان و تبلیغ  شیرین به نام معاویه به عنوان هدیه کننده بره  و پس از مدتی گرفتن بره از کودک و گناه را به گردن علی انداختن و...

اکنون هم با الگوی بالا پائین بردن نرخ ارز ، همه ضعف و فشار  و گرانی  نرخ ارز  و بی ارزشی ریال بپای ولی فقیه نوشته می شود که با تسلیم به آمریکا و پذیرش فرامین شیطان بزرگ مخالفت می ورزد. و با هر فعل و انفعال منفی گناه  همه مشکلات را بدوش رهبری ایران می اندازند .

 

اما این نوسان نه از قانون واقعی جامعه و اقتصاد  پیروی می کند و نه طبیعی است ، بلکه محصول همسازی خرابکاری استکباری آمریکا و مداخلات غیر طبیعی در روال توسعه اقتصاد ایران   و نیز کنش  نولیبرال های چپ و رایت  مدافع چپاول ضد مردمی و  تسلیم و جریان مافیای ارز است که هر دو نیروی اخیر در درون و بیرون دولت  ابزار پیشبرد سیاست سلطه شیطان یرمایه ی جهانی  هستند. و همدست آمریکا .

 

کسانی که ارز را پیش از شروع مذاکرات و در زمان نهی مقام معزز رهبری مصنوعا و فراتر از نرخ طبیعی هفتاد درصد که آقای همتی هم ان را تایید کرد بالا کشیدند  و نرخ ارز را به ۹۰ هزار ریال رساندند و بعد هم صدو اندی هزار تومان و سپس  هم با شروع مذاکرات به سرعت سیر ارزش ریال را بالا بردند ، تنها طراح یک توطئه و وانموده برای فریب و اغوای مردم و ایجاد فشار جهل برای تسلیم گام به گام به آمریکا بوده اند .  نه مببن روال مندی گیدنزی.

 

البته ایران در کره دیگر زندگی نمی کند و در کره ارض سیطره استکبار خارج از اراده و عزم مومنان شرایطی را پدید می آورد که اهل ایمان و عبودیت با کاربرد عقل و اتکال به خدا و پذیرش آگاهی ها و رهنمود های قرآن  و عترت قادرند راه استقامت علیه ذلت و تکالیف الهی خود را پیدا کنند  و آزادگی خویش را حفظ نمایند . هرچند آگاهی ناب و حقیقت طلب خوب می داند نقشه سرمایه سالاری یهودیت صهیونی جهان و جهانی سازی و تحولات و تغییرات نظام جهانی و چند جانبه گرایی تحت هدایت قدرت استکبار چه مسیری را طراحی کرده است . و فریب نمی خورد . همان طور که طرح گوادولوپ و برداشتن شاه و تصور امکان تسلط بر انقلاب از طریق انواع لیبرال های ایرانی و  جاسوسان درون نظام و غربگراهای سازمان یافته و مرتبط به سیا و سفارت آمریکا ،  از دوران دولت موقت تا امروز سبب فریب دو  امام  انقلاب نشد و انقلاب به طور غیر مترقبه نقشه سلطه جدید آمریکا را با اشغال سفارت بر باد داد ، امروز هم طراحی و گیم آمریکا و بازی ترامپ‌هم به مدد و اذن الهی بوسیله دستان با کفایت سید علی خامنه ای دامت برکاته ، ولی فقیه ، نقش برآب خواهد شد و حرکت مستقل و الهی و صادقانه ایران برای استقلال و آزادی و عدالت و پیشرفت پیش خواهد رفت و استحاله انقلاب تحقق نخواهد یافت .

 

و کیان  تشبع حفظ خواهد شد که این‌مشیت  الهی و وعده حفظ اسلام ناب محمدی  وعده خداست . و وسیله با کفابت نظام جمهوری اسلامی است  که رهبری مومن آن بی تردید پیرو پیام قرآن و عقل عترت ، خاندان وحی محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین است و به تکلیف عمل می کند .

 

ترفند جامعه شناسانه بازی با دلار هرگز اهل ایمان و اولیای خدا و ولی فقیه عاقل و عالم ربانی و شجاع و مدبّر را گول نخواد زد . و کار ان شاء الله در روال الهی رهبری خواهد شد زیرا بصیرت در خصوص همه گیم شیطان نزد اهل ایمان است و باید مطلقا به ولی فقیه اعتماد کرد و پشتیبانش بود. . والسلام .