کسب و کار‌های روستایی به حمایت بیشتری نیاز دارند

چگونه با رویداد زنان تاثیر گذار استان البرز آشنا شدید؟
از طرف فرمانداری دعوت کردند و اطلاع دادند که چنین همایشی قرار است در استان البرز برگزار شود و من هم مدارک را ارسال کردم و در بخش اقتصاد و کارآفرینی حضور پیدا کردم.
در مورد حوزه فعالیت کارآفرینی که دارید توضیح می‌دهید؟
یک کارگاه کوچک تولیدی عرقیات گیاهی دارم که حدود ۱۵ سال در این حیطه فعالیت دارم، با توجه به اینکه امکانات و زیرساخت‌ها در محور کرج و کندوان خیلی ضعیفه، اما برعکس ساکنان بسیار پرتلاش و ساعی در این محور و روستا‌های این محور زندگی می‌کنند با توجه به روحیه و شرایطی که داشتم این کارگاه را راه اندازی کردم.
چه شد که وارد این رشته از فعالیت اقتصادی شدید؟
مادرم هم در این زمینه فعال بود و زمینه کاری داشتم، اما من برای اینکه مهارت بیشتری کسب کنم دوره‌های این حرفه را گذراندم.
تحصیلات شما در چه زمینه‌ای است؟
لیسانس مدیریت دارم، فعالیتی که انجام می‌دهم زیاد با رشته تحصیلی که دارم همسو نیست، اما به نوعی نیز می‌تواند مرتبط باشد، من به طور ناگهانی وسط این کار و فعالیت پرتاب شدم که در طول گفتگو عرض می‌کنم.
در فرایند کاری کمک کار هم دارید؟
بله چند سالی است که بانوان روستا‌های مجاور هم و روستای خودم برای من گل‌های مختلف جمع آوری می‌کنند که از آن‌ها خریداری می‌کنم، علاوه بر این برای پر کردن بطری‌ها هم خانم‌ها روستا فعال هستند، ممکن است عده این کار را مردانه بدانند، اما من به شدت علاقه مندم و درآمدزایی که از این کار داشتم تلنگری به سایرین داشت.
به صورت مستمر در مکان فعلی زندگی می‌کنید؟
خیر حول و حوش۱۵ سال برای تحصیل فرزندان در کرج بودم که بعد از اتمام درس و دانشگاه و استقلالی که به دست آوردند دوباره به ولایت رود برگشتیم.
در چه سن و سالی ازدواج کردید؟
در سن ۱۶ سالگی ازدواج کردم با یک قهرمان وفعال ورزش اسکی ازدواج کردم که نتیجه این ازدواج این شد که خودم و فرزندانم هم به رشته اسکی جذب شویم و فعالیت داشته باشیم و هر کدام بتوانیم عناوینی را کسب کنیم.
داشتید در این مورد توضیح می‌دادی که چه جوری شد وارد این حرفه شدید؟
هر از چند گاهی با همسرم کوهنوردی می‌کردیم اغلب گیاه‌ها رو جمع آوری می‌کردم و برای خانواده خودم و یا مهمانانی که داشتیم دمنوش پونه، آویشن، شاتره و سایر گیاه‌هایی که جمع آوری می‌کردم دم می‌کردم همین کار انگیزه‌ای شد که این کار را آغاز و توسعه دهم، همسایه‌ها هم که مهارت من را دیدند سفارش می‌دادند به تدیج یک کسب و کار ساده روستایی راه اندازی شد تا اینکه در بخشداری آسارا نمایشگاهی از فعالیت‌های ساکنان محور کرج به کندوان برپا شد و از من درخواست کردند تا در این نمایشگاه حضور پیدا کنم در آن زمان محصولات مختلفی در نمایشگاه حضور داشتند که غرفه من حائز رتبه برتر شد و در آن سال مبلغ ۴۰ هزار تومان به من جایزه دادند که هنوز آن مبلغ را دست نخورده نگه داشته ام.
چه وقت به دانشگاه رفتید؟
در سن ۱۶ سالگی ازدواج کردم، دیپلم نگرفتم که زدواج کردم، با همسرم زندگی خود را در روستا آغاز کردیم خدا به ما دو تا پسر داد، پسر بزرگم اسکی باز بود ما به خاطر پسرم که در رشته اسکی فعال بود تو روستا ماندگار شدیم بچه‌ها که به سن دبیرستان رسیدند به کرج آمدیم همزمان با درس و مشق پسر‌ها من هم دوباره بعد از ۱۵ تا ۱۶ سال تحصیل را در منزل آغاز کردم و با تشویق اطرافیان به ویژه همسرم عزم خود را برای ادامه تحصیل جزم کردم و تا مقطع دانشگاه ادامه دادم بعد از پایان تحصیلات خودم و فرزندان دوباره به ولایت رود برگشتیم.
بعد از برگشت بود که این فعالیت کسب و کار راه اندازی شد؟
بله نخست داخل منزل بود، اما وقتی دیدم که کار توسعه پیدا کرده و متقاضی زیاد است یک مغازه کوچک سر خیابان اصلی اجاره کردم و به کارم توسعه دادم و به تدریج توسعه پیدا کرد و حوالی روستای امام چشمه یک کارگاه دایر کردم که حول و حوش ۵ سال در حال فعالیت به صورت تولیدی هستم.
چند نفر برای شما کار می‌کنند؟
به صورت مستقیم فردی برای من کار نمی‌کند، اما به صورت غیر مستقیم برای ۵ تا ۶ نفر اشتغالزایی ایجاد شده است من گل و گیاهی که آنان جمع آوری می‌کنند را خریداری می‌کنم، مضاف بر این در چیدن گل و گیاه از کمک همسر و دو پسرم هم بهره‌مند هستم تلاش می‌کنیم تا به صورت حرفه‌ای برداشت داشته باشیم برخی از طبیعت گرد‌ها این گیاهان را کر میراث آیندگان است از ریشه در می‌آورند که از یان فرصت استفاده می‌کنم و از همه انان درخواست دارم تا ریشه را داخل زمین نگه بدارند و این گیاهان ارزشمند را از ریشه قطع نکنند، به دلیل ناآگاهی برخی از افراد خیلی از گیاهان کوهی که پیش از این بوده اند الان ریشه کن شده است که ریواس مثال ملموس آن است.
پیشنهاد شما به عنوان کسی که بومی منطقه هستید و نسبت به این موضوع علم دارید برای حفظ این پوشش گیاهی چیست؟
به کسایی که وارد طبیعت می‌شوند در همان بدو ورود اطلاع رسانی کنند تا آن فرد بداند که پا بر روی چه گیاهان ارزشمندی می‌گذارد، با آمدن هیچ فردی به طبیت زیبای مسیر کرج به کندوان هیچ مخالفتی ندارم، اما اعتقاد دارم این بخش از زمین میراث جهانیان است و باید از آن محافظت کرد، کوهستان محور کرج به کندوان منبع غنی گیاهان دارویی و منبع تامین آب شرب تهران و کرجاست از این قسمت خیلی باید مراقبت کنیم، گروه‌های همیار طبیعت و محیط زیست راه اندازی شود. سالی یک بار تو همین روستا‌ها همین بومی‌ها رو جمع کنند و اطلاع رسانی کنند.
شما از کوچکترین و با کمترین امکانات آغاز کردید چه توصیه‌ای به افرادی که می‌خواهند کسب و کار راه اندازی کنند دارید؟
من از سن ۱۶ سالگی شروع کردم، زندگی خانوادگی، فرزندآوری، تربیت فرزند و نقش همسری و مادری همه را در جایگاه خود حفظ کرده و به آن توجه داشته ام، کانون خانواده برای من خیلی مهم بود برای تحصیل بچه‌ها به کرج آمدیم دوباره برگشتیم همه این موفقیت‌ها در سایه صبر و بردباری حاصل شده و می‌شود. به عنوان مثال از پدرم زمین و باغی بایر به من ارث رسید من خودم رفتم هفتصد تا هشتصد بوته گل محمدی خریدم و گلستان راه اندازی کردم، موفقیت یک شبه به دست نمی‌آید و باید برای رسیدن به آن هدف تلاش کرد، بار‌ها شکست خوردم، خیلی‌ها به من گفتن وای ولش کن حتی از اقوام نزدیک خودم به من گفتن خواهر برادر ولش کن، اما من معتقدم این راه نشد یه راه دیگر امتحان می‌کنم تا موفق شوم.
هیچ حمایتی از طرف ارگان‌های دولتی از شما شد؟
خیر حمایت نشدم و به دلیل قوانین دست و پاگیر هم با درخواست‌هایی که دارم موافقت نمی‌شود، کسب و کار روستایی باید قوانین خاص خود را داشته باشد، تا یک روستایی بتواند با کمترین امکانات خود و محدوده خود را با اشتغالزایی که می‌کند رونق ببخشد.