روشنگری‌های سریال قرآنی حضرت موسی (ع) و آشفتگی روانی صهیونیست‌ها

قصه‌های قرآنی درباره یهود عنود، آکنده از ماهیت موذی، بهانه‌جو، عیب‌جو، فرافکن، منحرف، نفاق‌اندیش، خیانت‌پیشه، توجیه‌گر، غیرقابل اعتماد، پیمان‌شکن، حقیقت‌گریز، حق‌ستیز، مدعی، جرم‌پیشه، شبهه‌افزا، جاعل، فتنه‌گر، پلید، خبیث، دروغگو، تهمت افزا، متوهم و پیامبرکش و نیز در یک جمع‌بندی جامع، مرکز ثقل جوامع هدف نزول بلا‌های الهی است.

مبدأ و متن انحرافات جوامع بشری در نگاه قرآن به نحو مستقیم یا غیرمستقیم به این اقوام برمی‌گردد و علاوه بر داستان‌های مستقل، اقوام بنی‌اسرائیل از زمان حضرت موسی (ع) و ازمنه پس از آن در صدر اسلام و تا‌کنون نیز همواره اقلیت‌های فتنه‌گر جوامع مختلف تلقی شده و می‌شوند.

نکته جالب توجه این که صهیونیست‌ها همواره از خود مراقبت رسانه‌ای کرده و تلاش مضاعفی برای برائت خویش از اتهامات، جرایم و جنایات مرتکب شده به عمل آورده و با استفاده از مکانیزم انکار و فرافکنی و امثالهم، همواره خود را حق به جانب معرفی کرده و می‌کند.

 سخن ما در این یادداشت با یهودیانی نیست که پیرو واقعی شریعت حضرت موسی (ع) هستند، چون اسلام، شریعت یهود را شریعت الهی و حضرت موسی (ع) را یکی از پیامبران بزرگ می‌داند، همان‌گونه که امام خمینی (ره) نیز فرموده بود «ما حساب جامعه یهود را از حساب صهیونیزم و صهیونیست‌ها جدا می‌دانیم، آن‌ها اهل مذهب نیستند... آن‌ها یهودی نیستند، آن‌ها یک مردم سیاسی هستند که به اسم یهود کار‌هایی را می‌کنند و یهودی‌ها هم از آن‌ها متنفر هستند و همه انسا‌ن‌ها از آن‌ها باید متنفر باشند.» به همین دلیل مقصود یهودیان عنودی هستند که با نام صهیونیسم همه نوع فجایع، فساد و جنایات را علیه بشریت مرتکب می‌شوند، کسانی که از دین یهود، مسلکی به نام صهیونیسم را منشعب کردند و با سیستم‌های اطلاعاتی قوی و سرمایه‌های نامشروع می‌خواهند نبض سیاست دنیا را در دست بگیرند و سیاسیون و سردمداران دنیا را کورکورانه دنبال خود بکشانند.

قبل از این‌که به آثار وسیع و آینده‌نگرانه سریال قرآنی حضرت موسی (ع) و حجم گسترده مقابله امنیتی و فرهنگی تحت پوشش صهیونیست‌ها با این سریال فاخر بپردازیم، لازم است به گذشته نه‌چندان دور یعنی زمان و پشت پرده ساخت فیلم سینمایی محمد رسول‌ا... یا الرساله اشاره کنم که مصطفی عقاد، کارگردان سوری ـــ آمریکایی این فیلم در خاطراتش اشاره می‌کند که هالیوودی‌ها، سرمایه‌گذاری برای ساخت این فیلم را منوط به حذف جنگ‌های پیامبر (ص) با یهودی‌ها و هرگونه ادبیات ضدیهود کرده بودند تا جایی که حتی اثری از جنگ خیبر که جنگ اسلام با یهود است در آن مشاهده نمی‌شود و علاوه بر آن هیچ اشاره‌ای به خیانت قوم بنی‌قریظه در جریان جنگ احزاب (خندق) و نقض معاهده خود با پیامبر (ص) که منجر به گردن زدن همه مردان آن قبیله به حکم پیامبر (ص) شده بود و نیز اشاره‌ای به جریان مسموم شدن پیامبر (ص) توسط یک‌زن یهودی و حساس‌تر از همه نقش پشت صحنه‌ای یهود در جنگ‌های مشرکین با پیامبر (ص) هم نمی‌شود.

بی‌جهت نیست که بین‌المللی‌ترین خبرگزاری‌ها و رسانه‌های جهانی در انحصار سرمایه‌گذاران صهیونیست مانند مرداک قرار دارند که به‌طور پیوسته هدایت افکار عمومی را در دست دارند.

دقیقا با استناد به همین رفتار هدفمند صهیونیست‌ها، مخالفت‌های پنهان، کارشکنی‌ها و حتی اتفاقات مشکوک مثل مرگ ناگهانی مرحوم سلحشور، کارگردان خوشنام سریال حضرت موسی (ع) که قبلا در جریان کارگردانی فیلم‌های حضرت یوسف و مردان آنجلس در جهان اسلام بسیار خوش درخشیده بود و نیز بیماری غیرمنتظره جمال شورجه که پس از فوت مشکوک به مرگ بیوتروریستی مرحوم سلحشور، کارگردانی این سریال را به‌عهده گرفته بود، نمی‌توان دست پنهان موساد و سایر مؤسسات فتنه افروز صهیونیستی را در حذف فیزیکی کارگردانان گذشته، جوسازی علیه تهیه کننده کنونی، انتشار اخبار جعلی در خصوص بودجه ۲۰۰۰ میلیارد تومانی این سریال و ... جهت تشویش افکار عمومی و تهییج اصحاب رسانه در مخالفت با ساخت آن را نادیده انگاشت.

صهیونیست‌ها با انکار تمام مستندات صحیح تاریخی، اقدام به جعل تاریخ یا همان تاریخ سازی دروغین کرده تا ضمن زمینه سازی برای تایید و تثبیت دولت جعلی اسرائیل و توجیه غصب و اشغالگری خود در سرزمین فلسطین، خودشان را قوم برتر نیز تلقی کرده و برای خودشان حق توسعه یافتن در جهان اسلام با شعار از نیل تا فرات یا حتی تحقق جغرافیای موسع مورد اشاره در خاورمیانه جدید (بزرگ) قائل شوند!

مشکل بزرگ فرهنگی جوامع بشری و مشخصا جهان اسلام، عدم شناخت ماهیت جنایتکار صهیونیست‌ها و نظام سرمایه‌داری حامی آنهاست که با استفاده از همین عنصر ناآگاهی یا شناخت جعلی، رژیم اشغالگر قدس می‌تواند:
۱. فلسطین را اشغال کرده و در سرزمین ملتی دیگر، دولت جعلی، ملت جعلی، پرچم جعلی، تاریخ جعلی، کتابی جعلی و ادعا‌های جعلی را مستقر کند.
۲. در تکاپوی اشغال سایر کشور‌های خط مقدم و نیز فراتر از آن برآمده و رسما در سرود ملی‌اش، مدعی تأسیس کشور اسرائیل با وسعت از نیل تا فرات شود.
۳. با شکست مفتضحانه چهار کشور خط مقدم مصر، لبنان، سوریه و اردن در جریان جنگ شش روزه، بخش‌هایی از این کشور‌ها را نیز به اشغال خود درآورد.
۴. از طریق داعش، بزرگ‌ترین و طولانی‌ترین جنگ نیابتی را به‌نام اسلام، اما علیه جهان اسلام راه انداخته و با ترویج تفکرات پلید سلفی و تکفیری، گسترده‌ترین برادرکشی را به مسلمان‌ها تحمیل کرده و حاکمیت صهیونیست‌ها را توسعه دهد.
۵. ایران هراسی را با اسرائیل هراسی، اسلام هراسی را با یهودهراسی و شیعه هراسی را با صهیونیست هراسی جابه‌جا نموده و اولویت مخالفت و مبارزه با پدیده جعلی اسرائیل را با ایران ستیزی تغییر دهد.
۶. با خیانت سران سرسپرده، عادی سازی و علنی سازی روابط دیپلماتیک بین رژیم اشغالگر قدس و کشور‌های اسلامی را کلید زده و اقدام به افتتاح سفارتخانه‌ها و کنسولگری‌های متقابل کند.
۷. سلب کننده امنیت جهان اسلام یعنی رژیم اشغالگر قدس خودش را تأمین کننده امنیت کشور‌های اسلامی جا بزند.
۸. برای قتل عام و نسل‌کشی و پاکسازی قومی در غزه، خود را مظلوم و صاحب حق دفاع جلوه داده و حماس را ظالم و تروریست معرفی کرده و با اتکا به حمایت ابرقدرت‌های زورگو، وقعی به اعتراضات مردمی بیش از ۱۰۰ کشور جهان ننهد.

عدم انجام فعالیت‌های فرهنگی و هنری، منجر به بروز دیدگاه‌های خطرناکی از سوی جریان روشنفکری بیمار در خصوص این رژیم جعلی شده که این مسأله امروز به بی‌سواد‌های مدعی در قالب سلبریتی‌های هنری و ورزشی و حتی قلم فروش‌های فضای مجازی کشیده شده تا توجیه‌گر بقای این رژیم نامشروع باشند و بیچاره هوادار‌ها و دنبال‌کننده‌هایی که با تقلید طوطی‌وار از الگو‌های بی‌مقدارشان، جملات جعلی یا همان اسرائیلیات رسانه‌ای را نشخوار می‌کنند و استقلال و آزادمنشی ملت‌های مخالف با اسرائیل ازجمله ملت شریف ایران را زیر سؤال برده و با شیب نرم می‌خواهند عملیات نجات صهیونیست‌ها را از روند رو به زوال‌شان رقم بزنند.

یکی می‌گوید:مگر اسرائیل عضو سازمان ملل نیست؟! اگر هست ما چرا نباید اسرائیل را به رسمیت بشناسیم؟!
دیگری می‌گوید: چرا ورزشکاران ما در اوج آمادگی حق مصاف با اسرائیلی‌ها را ندارند و حق‌شان ضایع و از جدول مسابقات حذف می‌شوند؟!
یکی هم می‌گوید: ما در کنار ملت اسرائیل هستیم و... 
و این روز‌ها یکی می‌گوید: با اسرائیلی که بیش از ۱۰۰ بمب هسته‌ای دارد، درگیر نشوید!

این جملات و ده‌ها جمله چندش‌آور دیگر که بعضا امنیت‌ستیز و حیثیت‌شکن نیز است، اگر از روی جاسوسی و مزدوری هم نباشد، قطعا از روی جهالت و فقدان شناخت بیان می‌شود، چون کمترین شناخت کافی است که به آن‌ها بفهماند صهیونیست‌ها دارای خوی تجاوزگری هستند و اگر به اقتدار برسند، متتظر جنگ لفظی ما نمی‌مانند و رأسا به ما حمله می‌کنند، همان‌گونه که به فلسطین، لبنان، مصر و ... تجاوز کرده و می‌کنند.

قرآن معتبرترین سند برای جهاد تبیین علیه صهیونیست‌ها و هنر سینما و تلویزیون، مدرن‌ترین ابزار برای تشریح و ترویج ماهیت پلید و تفکر متکبرانه صهیونیست‌هاست. سریال حضرت موسی (ع) پرده‌برداری از ماهیت فتنه‌افروزانه صهیونیست‌ها و ایجاد قدرت مصداق‌یابی در نگاه مردم امروز، تحت‌تأثیر روایت‌های قرآنی و سرنوشت‌های شوم تاریخی یهودی‌هاست که حتی خداوند را نیز به غضب آورده و می‌آورند.

دکتر جبلی ریاست رسانه‌ملی، سریال حضرت موسی (ع) به کارگردانی ابراهیم حاتمی‌کیا را انقلابی در صنعت سریال‌سازی تلویزیونی دانسته و پس از سریال حضرت یوسف، آن را فاخرترین سریال رسانه‌ملی در دو دهه اخیر تلقی کرد.

سریال حضرت موسی (ع) با توجه به برخورداری از کارگردان نام‌آور ایرانی و به‌کارگیری هنرپیشه‌های فرا‌وان از چندین ملیت و در رأس آن‌ها هنرپیشه‌های توانمند ایرانی و نیز در صف انتظار خرید بودن بسیاری از کشور‌ها براساس تجربه‌های مشابه، باتوجه به عمق مفاهیم دیالوگ‌ها در قالب یک سناریوی جامع با ادبیات تأثیرگذار تاریخی، قطعا یکی از قوی‌ترین و پراستقبال‌ترین سریال‌های جریان‌ساز اجتماعی خواهد بود که به افکار عمومی جهان ارائه می‌شود.

در فراز پایانی تأکید می‌کنم که با ساخت سریال فاخر حضرت موسی (ع)، هم یک کار معارفی در معرفی بخش‌هایی از فرهنگ قرآن انجام می‌پذیرد و در اصل یک مقابله هنری و فرهنگی با پدیده سیاسی قرآن‌سوزی‌های اخیر در اروپاست که نافی جنگ غلط سیاست با فرهنگ است و هم با روشنگری‌های این سریال، ساده‌لوحی مخاطبان در حوزه فرهنگ و رسانه در پذیرش ادعا‌های کاذب صهیونیست‌ها ازجمله مظلوم نمایی اخیر و سیاه‌نمایی‌ها علیه حماس و فلسطینی و به بوته فراموشی سپردن اشغال ۷۵ ساله فلسطین به بصیرت و ذکاوت سیاسی و تاریخی تغییر وضعیت داده و بیداری سیاسی و تاریخی تقویت خواهد شد.

در پایان باید اضافه کنم که اذیت و آزار توسط صهیونیست‌ها نه‌فقط محدود به جهان اسلام نیست، بلکه حتی مسیحیان هم از آن‌ها عذاب می‌کشند. هولوکاست و سایر ادعا‌های غیرمستند صهیونیست‌ها در باجگیری از مسیحی‌ها ... نمونه‌هایی از همین آزارهاست و در همین فلسطین اشغالی هم شاهد آزار مسیحیان فلسطینی و پیروان سایر ادیان و حتی نارضایتی یهودی‌های غیرصهیونیست از صهیونیست‌ها هستیم.

یادمان نرود که به‌راه انداختن حرفه‌ای‌ترین تشکیلات در حیفا و سایر شهرهای‌شان برای فرقه بازی‌های بهایی‌ها و وهابی‌ها و دراویش، خبرسازی، جعل احادیث و تخریب زیرساخت‌های اسلامی، فتنه‌افروزی و شورش‌افزایی در کشور‌های مسلمان، شبهه‌افکنی، شایعه‌سازی، جوسازی، پروژه‌سازی و بازی دادن افکار عمومی از طریق رسانه‌های غول‌پیکر و نیز تحریک و به‌کارگیری محافل حقوقی علیه اهداف خاص، همه و همه از شگرد‌های جاریه صهیونیست‌هاست که اگر زیرساخت‌های شناخت جامعه جهانی و جهان اسلام از یهود عنود، مستند به روایت‌های قرآنی در سریال فاخر حضرت موسی (ع) مصرح باشد، قطعا ثبات جعلی رژیم صهیونیستی دچار طوفان و تلاطم‌های گسترده و بنیان برانداز خواهد شد.

یقین دارم که سریال قرآنی حضرت موسی (ع) به‌عنوان فرهنگی‌ترین عملیات علیه صهیونیست‌ها، پایان جعلیات خودساخته صهیونیست‌ها و اعتبار کاذب آن‌ها را رقم خواهد زد.