سناریوهای پیش‌روی عملیات طوفان‌ الاقصی چیست؟

به گزارش خبر24، صهیونیست‌ها طی چند وقت اخیر یک سلسله اقدامات و تعدی‌ها را انجام داده بودند که مهمترین آنها بحث حمایت از حمله به دانشکده نظامی حمص، حملات به برخی مناطق سوریه و به ویژه در دیرالزور و مرزهای عراق و سوریه، افزایش تحرکات رسانه‌ای و حمایت‌های نهان آنها از جریان‌های معاند جمهوری اسلامی ایران و به ویژه اقدامات وزیر اطلاعات این رژیم و هتک حرمت اخیر شهرک نشینان و شخص بن گویر، وزیر امنیت داخلی در کنار هتک حرمت برخی از بانوان فلسطینی، منجر به این شد که گروه‌های مقاومت، در یک عملیات چند ساعته علاوه بر هدف قراردادن مناطقی از سرزمین‌های اشغالی، برخی پایگاه‌های نظامی شهرک‌های اطراف غزه را نیز به تصرف درآورند.
بنابر برخی آمار تاکنون، نیروهای مقاومت صدها نفر را به اسارت گرفته اند که خود همین تعداد اسیر و تعداد کشته ها و زخمی ها نشان دهنده برتری مقاومت در عرصه عملیاتی است که تاکنون ارتش صهیونیستی نیز اقدام خاصی انجام نداده است.

در بحث اهمیت این عملیات میتوان به طور خاص به چند نکته و گزاره ذیل اشاره کرد:
۱. گروه‌های مقاومت فلسطینی، برای اولین بار یک عملیات ترکیبی دریایی، موشکی، هوایی و زمینی انجام داد. این عملیات‌ها در محدوده وسیعی از سرزمین‌های اشغالی صورت گرفته و صرفاً محدود به اطراف غزه نبوده است.
اما شهرک‌های اطراف غزه همچون سدیروت و عسقلان، با توجه به ورود گروه‌های مقاومت به این شهرک‌ها و دستگیری تعدای از صهیونیست‌ها، در کنار انتقال برخی تجهیزات نظامی آن‌ها به داخل غزه اهمیت فراوانی داشت. علاوه بر عملیات زمینی، گروه‌های مقاومت این گروه‌ها، عملیات‌های مهمی نیز در عرصه هوایی و حتی دریایی از طریق حملات موشکی و راکتی انجام دادند که برآوردهای اولیه فعلاً پرتاب بیش از ۵ هزار موشک و راکت است.
در کنار این مسئله باید به ضعف سامانه‌های پدافندی این رژیم نیز اشاره کرد که علناً علاوه بر گنبد آهنین، سیستم فلاخن داود نیز فاقد کارآیی بود. سیستم فلاخن داود درواقع یک سیستم پشتیبانی از گنبد آهنین است که در صورت عدم کارآیی آن، این سیستم باید فعال شود که علناً در این عملیات‌ها هیچ‌کدام از این سامانه‌ها فعال نشدند و برخی منابع خبری از هک آن‌ها خبر داده بودند. علاوه بر موضوع هک این سامانه‌ها علناً در وقایع گذشته نیز مشاهده می‌شد که سامانه‌های پدافندی رژیم صهیونیستی فاقد کارآیی لازم هستند و این خود را در مواقع و مقاطع مختلفی نشان داده است.

۲. در برخی از عملیات‌های گذشته و به‌ویژه در عملیات اخیر گروه‌های مقاومت در موضع آفندی قرار داشتند. این مسئله نشان می‌دهد که زمین جنگ و مختصات آن را گروه‌های مقاومت تعیین می‌کنند و اسرائیلی‌ها در موضع پدافندی قرارگرفته‌اند؛ به‌گونه‌ای که کابینه نتانیاهو جلسه امنیتی برگزار کرد و خروجی آن عملیات علیه غزه بود. همچنین در یک فرار روبه‌جلو، کالانت، وزیر جنگ صهیونیست‌ها، ایران را به‌عنوان عامل اصلی این حملات اعلام کرد و گفت که به‌زودی عملیات اسرائیل را در ایران خواهید دید و جمهوری اسلامی ضربات دردناکی از ما بابت حمایت از گروه‌های فلسطینی دریافت خواهد کرد. این موضع‌گیری نشان‌دهنده ضعف طرف مقابل است. این رژیم اکنون فقط در یک جبهه و آن‌هم جبهه غزه این‌گونه مستاصل شده است و این‌گونه ایران را تهدید می‌کند، در صورت فعال شدن سایر جبهه‌ها همچون کرانه باختری یا جبهه شمالی، علناً باید نابودی این رژیم را متصور بود.

۳. اهمیت دیگر این عملیات‌ها، بروز ضعف و ناتوانی این رژیم در ابعاد نظامی است که همین مسئله اهمیت عملیات‌های اخیر را به‌وضوح نشان می‌دهد که ارتش به‌اصطلاح پنجم دنیا! اکنون در برابر یک گروه مقاومت، این‌گونه دچار استیصال شده است.

۴. با توجه به ضعف این رژیم در ابعاد نظامی و پاسخ‌گویی به عملیات گروه‌های مقاومت، این مسئله برهمگان روشن شد که هرگونه روابط در قالب عادی‌سازی با این رژیم، محکوم به شکست است. درواقع این عملیات‌ها در پاسخ به مسئله روند عادی‌سازی است که صهیونیست‌ها طی چند وقت اخیر، در سطح منطقه‌ای با حمایت آمریکایی‌ها در حال پیش بردن آن هستند. این عملیات‌ها و ضعف این رژیم نشان داد که عادی‌سازی با این رژیم مصداق کامل قمار بر سر اسب بازنده است.

دستاوردهای مقاومت در عملیات اخیر:

۱: نشان دادن ماهیت پوشالی این رژیم با عملیات اخیر

۲: افزایش تعداد کشته‌ها مجروحین و اسرا، به نسبت سایر جنگ‌های دیگر که تعداد کشته‌ها و زخمی‌ها از ۱۹۷۳ تاکنون بی‌سابقه بوده است.

۳: ایجاد انشقاق و دودستگی در بین مقامات صهیونیستی و قرار گرفتن دولت این رژیم، در معرض فروپاشی، به دو دلیل انتقادها به سمت دولت فعلی نتانیاهو نشانه رفته است:
الف) اقدامات تنش‌زا مقامات این دولت، به‌ویژه بن گویر که اقدامات وی در هتک حرمت مسجدالاقصی را عامل اصلی جنگ فعلی می‌دانند.
ب) عدم پاسخ‌گویی توسط این رژیم در ساعات ابتدایی عملیات

۴. نشان دادن توانایی مقاومت در عملیات ترکیبی و گستردگی مختصات عملیاتی در اقصی نقاط فلسطین اشغالی

۵. استفاده از تجهیزات نظامی به‌روز و نوین، توسط گروه‌های مقاومت در این عملیات

۶. استفاده از پهپادهای مسلح و هدف قرار دادن تجهیزات نظامی اسرائیل، همچون تانک‌های مرکاوا

۷. شکست پروژه عادی‌سازی با این رژیم، توسط برخی کشورهای عربی

۸. پیام به کشورهای منطقه‌ای و حامی اسرائیل مبنی بر، عدم تکیه کردن به این رژیم، به‌عنوان یک رژیم پوشالی

۹. غافلگیری ارتش صهیونیستی در مراحل اولیه و انتقال این پیام، مبنی بر این که هرگونه تعدی یا تجاوز منجر به اقدام غافلگیرانه می‌شود.

۱۰. عدم امن بودن فلسطین اشغالی برای صهیونیست‌ها

سناریوهای پیش رو

در رابطه با افق پیش رو سناریوهای موجود در آینده، می‌توان به سه سناریو محتمل اشاره کرد:

*عدم جنگ: با توجه به اقدامات صورت گرفته، وقوع این سناریو بسیار بعید است و اسرائیلی‌ها اقداماتی ولو به‌صورت محدود انجام خواهند داد.

* جنگ فراگیر: وقوع این سناریو بنا بر دلایل ذیل بعید به نظر می‌رسد
- اسرائیلی‌ها توان جنگ فراگیر ندارند؛
- اسرائیلی‌ها ترس از جنگ چند جبهه‌ای دارند؛
- هزینه‌های این جنگ برای صهیونیست‌ها بسیار بالا خواهد بود.

* جنگ محدود: وقوع این سناریو بنا بر دلایل ذیل محتمل‌تر است:
- اسرائیلی‌ها به یک نوعی پاسخ به افکار عمومی داده‌اند.
- از طریق جنگ محدود، مانع اقدامات چند جبهه‌ای علیه خود خواهند شد.
- در قالب این جنگ، اقدام به ترور هدفمند خواهند کرد.
-  با این نوع جنگ، از وقوع اقدامات امنیتی آتی علیه خود پیشگیری خواهند کرد.

در مجموع باید گفت، اسرائیلی‌ها همواره بر اساس راهبرد بازدارندگی ادعا می‌کردند که قبل از وقوع هر حمله یا تهدیدی، آن را از بین خواهند برد و توان پاسخ به هرگونه تهدید را دارند. اکنون علاوه بر اینکه قدرت بازدارندگی خود را از دست داده‌اند، توان پاسخ‌گویی را نیز ندارند. این وضعیت یک واقعیت مهم را یادآوری می‌کند که وضعیت داخلی این رژیم و چالش‌های آن فراگیر شده و توان عملیاتی آن نیز به‌شدت کاهش پیداکرده است.