ابرقهرمان‌ها‌ آمریکا را به خود آوردند

در مقابل همه این قهرمان بازی‌ها، پلیس و نیروهای نظامی نظاره‌گر آرتیست‌بازی‌هایش، تنها برایش دست می‌زنند و هورا می‌کشند! این قسمت اسپایدرمن یا مرد عنکبوتی بعد از چند فیلم که توبی مک‌گوایر، اندرو گارفیلد و تام هالند نقش اسپایدرمن را بازی کردند، در واقع دنباله یک انیمیشن به نام درون دنیای عنکبوتی محسوب شده که فعلا طی این یک هفته نمایش، کلی رکوردهای فروش و استقبال مخاطبان را شکسته است.

سوپر هیروها یا ابرقهرمان‌ها از کجا آمدند؟
در واقع این ابرقهرمانان خیالی و به اصطلاح سوپر هیروها، توسط اشراف یهود مهاجر به آمریکا و از اسطوره‌ها وافسانه‌های عهد عتیق گرفته شدند. مانند سوپرمن که از دنیایی دیگر آمده و به سان یهودیان جامعه آمریکای اوایل قرن بیستم، عنصری بیگانه و غریبه به حساب می‌آمد ولی در نقش یک منجی دنیا را از نابودی نجات می‌بخشید یا مانند بتمن و اسپایدرمن و آیرون‌من و...که مقابل دشمنان بشریت می‌ایستادند و دنیا را از شرشان خلاص می‌کردند. شخصیت سوپرمن در سال ۱۹۳۳ به صورت داستان مصور (کمیک استریپ) توسط دو جوان یهودی به نام‌های جری سیگل و جو شوستر براساس اسطوره‌های عهد عتیق خلق شد. سوپرمن در واقع نشانه رویاهای آمریکای جدید بود که توسط اشراف یهود شکل می‌گرفت و به جامعه سنتی آمریکا القاء می‌شد که آنها نیاز به قهرمانانی خارج از اجتماع خود دارند، قهرمانانی که از دنیای دیگر آمده‌اند. سوپرمن نیز (آنگونه که بنیانگذاران معروف به مغول‌های هالیوود ادعا کردند) مانند حضرت موسی (علیه‌السلام) از دنیایی دیگر در قد و قواره کودکی معصوم به دنیای آدم‌ها می‌آمد و منجی آینده تیره و تاریک این بشر می‌شد. بعد از آن، در ۱۹۶۰ دو یهودی دیگر به نام‌های استنلی مارتین لیبر (بعدا به استن لی شهرت یافت) و جیکوب کرتزبرگ (مشهور به جک کربی) با نشریه‌ای به نام تایم لی، شروع به خلق سوپرهیرو یا فوق قهرمان‌هایی در قالب انتشار داستان‌های مصور یا کمیک بوک کردند و با موفقیت این کمیک بوک‌ها، نام نشریه تایم لی به مارول کمیکس تغییر یافت که بعدا کمپانی مارول بر همین اساس شکل گرفت و خیل عظیم کمیک استریپ‌ها یا انیمیشن و کارتون و سپس فیلم‌ها و سریال‌های متعدد از آن شخصیت‌های سوپر هیرو یا ابر‌قهرمان تولید شدند؛ شخصیت‌هایی مانند اسپایدرمن (مرد عنکبوتی)، بلک پنتر (پلنگ سیاه)، هالک، آیرون من (مرد آهنی)، ایکس من (مردان ایکس)، کاپیتان آمریکا و اونجرز (انتقام‌جویان) در همین مسیر و توسط استن لی و جک کربی به وجود آمدند و براساس آنها، داستان‌ها و فیلم‌های بسیاری تولید شد. دو یهودی دیگر به اسامی رابرت کان (مشهور به باب کین) و بیل فینگر در کنار جری رابینسون هم شخصیت بتمن (مرد خفاشی) را تولید کردند.

چرا یهودیان مهاجر سوپر هیروها را خلق کردند؟
روزنامه اسرائیلی هاآرتص در سال ۲۰۰۹ به بهانه برپایی دو نمایشگاه در دانشگاه براون آمریکا درباره نقش یهودیان در گونه کتاب‌های مصور (کمیک بوک) و ابرقهرمان‌ها (سوپر هیروها) مطلبی پژوهشی به چاپ رساند که در آن به ایدئولوژیک بودن این قهرمان‌ها با آرمان‌های صهیونی اشاره داشت. در آن مطلب آمده بود: «هیچ‌یک از این قهرمان‌ها چهره یهودی ندارند ولی خلق و خوی و اعتقادات خالقان خود را به ارث برده‌اند».
نمایشگاه‌های یاد شده با هدف بررسی نقش مهم و بنیادی یهودیان مهاجر به آمریکا، در تولید کارتون (کاریکاتور و کمیک استریپ) برپا شده بود. در همان زمان یک مجله تخصصی به نام Mad Magazin از نشریات معروف کارتونی در غرب نوشت: «یهودیان در طراحی شخصیت‌های سوپرمن، اسپایدرمن، هالک، بتمن و کاپیتان آمریکا، نقش کلیدی داشتند. کارتونیست‌ها اغلب یهودیان مهاجر بودند و این کارتون‌ها در واقع آرزوهای آنان را به نمایش می‌گذارند».
اما این آرزوها که یهودیان مهاجر آمریکا در سر داشتند، چه بودند که برای نمایش آنها، اقدام به تولید داستان و کارتون و فیلم و انیمیشن از شخصیت‌های خیالی در حد و قواره سوپرهیروها یا ابرقهرمان‌ها کردند؟ روزنامه هاآرتص در همان مطلب پژوهشی، این سؤال را با یک جمله کلیدی پاسخ داد: «تلاش برای بازگرداندن آمریکا به مسیر اصلی خود» واقعا آن مسیر اصلی چه بود که خالقان ابرقهرمان‌ها یا سوپرهیروها یعنی همان یهودیان مهاجر، سعی داشتند با فیلم‌ها و داستان‌ها و کارتون‌های خود، آمریکا را به آن بازگردانند؟

ماموریت آخرالزمانی آمریکا
اسناد پیوریتن‌های مهاجر به قاره نو در قرون ۱۷ و ۱۸ و همچنین یهودیان مهاجر نشان می‌دهد آنها برای تبدیل آمریکا به پایگاهی برای برپایی اسرائیل بزرگ و راه‌اندازی جنگ آخرالزمان یا آرماگدون و به قول خودشان نجات جهان به آمریکا مهاجرت کردند. در واقع آنها برای آمریکا یک ماموریت آخرالزمانی قائل بودند و آن را منجی دنیا به شمار می‌آوردند. پس از جنگ جهانی اول خصوصا در دهه‌های ۳۰ و ۴۰ میلادی و بروز بحران‌های اقتصادی در آمریکا، دیگر سران این کشور، موقعیت مناسبی برای ایفای نقش ژاندارمی آمریکا در جهان نمی‌دیدند ولی تولید فیلم‌های سوپرهیرویی خصوصا در این دو دهه، مجدد آمریکا را به نقش به اصطلاح منجی‌گرایانه‌اش در جنگ دوم جهانی بازگرداند.اوج‌گیری مجدد این نوع آثار در دهه ۶۰، آمریکا را با ورود به جنگ ویتنام و حضور مداخله‌جویانه در آسیای جنوب شرقی به نقش ژاندارمی‌اش در دنیا برگشت داد. پس از ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱، اوج‌گیری تولید مجدد آثار سوپر هیرویی، تاکید بسیار جدی بر ایفای نقش آخرالزمانی داشت که با اشغال دو کشور عراق و افغانستان شدت گرفت.از همین رو در اولین تابستان بعد از حادثه ۱۱سپتامبر بود که نخستین اسپایدرمن جدید به کارگردانی سام ریمی و با بازی توبی مگوایر و کریستین دانست روی پرده سینماها رفت و دومین قسمت در سال ۲۰۰۴ با همان گروه سازنده تولید شد.سال بعد، بتمن با روایت داستان آغازینش تحت عنوان «بتمن آغاز می‌کند» به کارگردانی کریستوفر نولان به میدان آمد. این بتمن دیگر علنا در مقابل تروریست‌هایی که از شرق به گاتهام سیتی هجوم آورده بودند تا به قول خودشان آن شهر گناه و فساد را نابود کنند، می‌ایستاد.سال بعد نیز به‌رغم درگذشت کریستوفر ریو (بازیگر اصلی نقش سوپرمن) بالاخره صاحبان کمپانی برادران وارنر پس از دو دهه، یک سوپرمن جدید و تازه نفس از قوطی خود بیرون آورده و تحت عنوان «سوپرمن بازمی‌گردد» در سال ۲۰۰۶ روانه پرده سینماها کردند. این سوپرمن نیز به شکل مضحکی سعی داشت دنیا را یک‌تنه از شر آدم بدها خلاص کند و این مضحکه آن‌قدر شور بود که بارها در جدی‌ترین صحنه‌های آن، صدای خنده تماشاگران، سالن را پر می‌کرد.

سوپرمن پسر یهودی از بروکلین نیویورک
روزنامه اسرائیلی هاآرتص در همان مقاله تحقیقی سال ۲۰۰۹، پاسخ یک جمله‌ای خود را درباره سوپرهیروها یا فوق قهرمان‌ها و آرزوهای خالقان آنها این‌گونه تشریح کرد: «این قهرمان‌ها بسیار نیرومند بودند با قدرت‌های استثنایی. این قهرمان‌ها، افرادی بیگانه بوده یا مثل سوپرمن از فضا آمده بودند و تلاش می‌کردند آمریکا را به مسیر اصلی خود برگردانند. آنچه مفسران آن را با وضعیت مهاجران آن زمان مرتبط می‌دانند».هاآرتص به داستان نشریه Mad Magazin درباره سوپرمن اشاره کرده و با این جملات مطلب خود را تکمیل کرده که: «داستانی در این مجله مربوطه به سال ۱۹۹۴ چاپ شده که سوپرمن را به‌عنوان پسر یهودی هیمن و دوریس فیلدستین از منطقه بروکلین نیویورک معرفی کرده که حتی روی لباسش، ستاره شش پر داوود (نشان صهیونیست‌ها) نقش بسته است».