قنبریمهر، آخرین بازمانده مکتب ابوالحسن صبا بود و خودش مکتبی به راه انداخت که بعد از او علاقهمندان به ساختن ساز راهش را ادامه بدهند. بنیاد قنبریمهر به همت دخترش مرجان قنبریمهر که از استادان و نوازندگان به نام رشته ویلون و ویولاست، تاسیس شده و خدمات متعددی در زمینه ساز ارائه میکند، از جمله تشخیص اصالت سازها و تداوم راه استاد ابراهیم قنبریمهر در زمینه ساخت انواع سازها. اما این همه آنچیزی نیست که استاد ابراهیم قنبریمهر را که ۲۱ مرداد ماه از میان ما کوچید، یگانه و منحصربهفرد کرده است. درباره دلایل اهمیت او در تاریخ موسیقی ایران، با میرعلیرضا میرعلینقی، پژوهشگر تاریخ موسیقی ایران گفتگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
شما زندگی استاد ابوالحسن صبا را به دقت بررسی کردهاید. آیا در میان شاگردان ایشان، استاد قنبریمهر ویژگی ممتازی داشته است؟
استاد قنبریمهر تنها شاگرد ابوالحسن صبا بود که به سازسازی روی آورد. شاگردان صبا هرکدام بخشی از هنر و دانش صبا را شکوفا کردند و به نمایش گذاشتند. مثلا استاد تهرانی، سبک تنبکنوازیاش را از صبا دارد یا استاد کسایی بارها گفته که در نوازندگی نی، خودش را شاگرد صبا میداند نه استاد نوایی. فرامرز پایور هم ازجمله شاگردان صبا بوده و اگر در زمینه سنتورنوازی به استادی رسیده، در واقع دانش و اطلاعات صبا را در هنر نوازندگیاش به کار گرفته است. استاد صبا نوازنده توانای سنتور نبوده، اما اطلاعاتی داشته که آنها را دراختیار فرامرز پایور قرار داده است و پایور بر مبنای این اطلاعات توانست به استاد مسلم سنتورنوازی بدل شود. در واقع استاد ابوالحسن صبا تواناییها و ایدههای زیادی در زمینه موسیقی داشته که آنها را در شاگردانش متجلی کرده و هرکدام از آنها در یکی از زمینهها درخشیده و به استادی رسیدهاند. نکته اینجاست که تمام شاگردان استاد صبا یا نوازندگان بزرگی شدند یا آهنگسازان بنام، اما تنها کسی که به ساختن ساز روی آورد استاد قنبریمهر بود.
استاد قنبریمهر هم بارها گفته بودند استاد ابوالحسن صبا به او پیشنهاد ساختن ساز را داده بود و به این سمت هدایتشان کردند!
استاد ابوالحسن صبا را بهعنوان کاشف استعدادها میشناختند. قنبریمهر نزد ایشان رفته بود که ویلون بزند و نوازنده بسیار خوبی هم بود؛ با اینکه هرگز خودشان را نوازنده معرفی نکرد و نخواست بهعنوان نوازنده مطرح شود، اما نواختههایی که از ایشان موجود است، نشان میدهد که بسیار خوشتکنیک و تمیز و منطبق با سبک استاد صبا مینواخت. یعنی اگر استاد ساز نمیساختند، حتما یک نوازنده خوب میشدند. البته هنر ایشان از ساختن ساز فراتر رفت و دامنه ابداعاتشان وسیع بود. درباره هرکدام از این شاخهها میتوان اطلاعات تخصصی را از شاگردانشان دریافت کرد. در زمینه اصلاح و تغییرات سازهایی مانند تار، سهتار، چنگ و... هم کارهایی کرده بود.
ولی با این وجود استاد قنبریمهر با تمام دانشی که داشتند، هرگز یک ساز خلق و ابداع نکردند!
ایشان هرگز درصدد ابداع ساز نبوده است، چون ابداع ساز توسط شخص انجام نمیشود. ابداع ساز توسط یک فرهنگ و طی زمان صورت میگیرد. یعنی از یک شکل ابتدایی و اولیه شروع میشود و به شکل عالی میرسد. هرگز یک شخص نمیتواند به تنهایی این فرآیند را ایجاد یا طی کند.
البته موسیقیدانهایی داریم که ساز ابداع کردهاند.
بله. کار بیجایی کردهاند. آنچه ساختهاند بیشتر کاردستی است تا ساز. مثل این است که یک نفر بگوید من یک زبان جدید ساختهام؛ زبان را یک قوم میسازد و در یک فرهنگ شکل میگیرد. طی چند صد سال، هزاران نفر باید با آن سروکار داشته باشند تا ایجاد شود. از آنجا که استاد از شناخت و ادراک بالایی درباره ساز برخوردار بودند، کمر بستند به اصلاح فنی سازهای ایرانی بدون اینکه در شکل کلی سازها دست ببرد. صفت ممتاز استاد قنبریمهر این بود که هرگز نخواست شکل ظاهری، تار، سهتار، سنتور یا کمانچه را عوض کند. فقط هرآنچه مانع نوازندگی راحتتر ساز بوده را برداشته و موانع پیشرو و محدودیتهایی که برای نوازنده ایجاد میشده را برطرف کرده است. مثل هر مخترع و مکتشفی برخی پروژهها با موفقیت و برخی دیگر چندان موفق نبوده، اما نکته اینجاست ایشان بسیار کار کردند و زحمت کشیدند؛ هیچکس به اندازه استاد قنبریمهر کار نکرده است. ایشان پدر سازسازی نوین ایران است.
اصلاحاتی که انجام دادهاند آیا در همه سازهای موجود در بازار اعمال میشود؟
خیلیها اعمال کردند، اما در مورد همه سازها نه! استاد قنبریمهر تنها کسی نبوده که ساز میساخته؛ سازندگانی بودند که کارشان را قبول داشتند و تغییرات مد نظر ایشان را اعمال کردند و برخی دیگر هم یا قبول نداشتند یا نمیتوانستند به لحاظ تکنیک تغییرات و اصلاحات ایشان را روی ساز پیاده کنند. اجرای تغییراتی که استاد قنبریمهر ایجاد کردند، نیاز به مهارت فنی دارد.
استاد قنبری مهر در دوران نوجوانی نجاری، آهنگری و کارهایی از این دست انجام دادهبودند، آیا این نکته در موفقیت ایشان نقش داشته است؟
بسیار تاثیر داشتهاست. برای ساختن ساز باید به ماهیت مواد و مصالح آشنا بود. ساز از دو ماده اصلی ساخته میشود؛ بیشتر چوب و کمتر فلز. این اواخر که پلاستیک به برخی سازها و برخی پردهها اضافه شده، هنوز نقش مهمی ندارد و سازهای اصلی آکوستیک همه از دو عنصر فلز و چوب ساخته میشود که معمولا چوب بیشتر است. شناختی که استاد قنبری از مواد داشت خیلی به ایشان کمک کرد تا بتواند به ابداعات خاصی در ساختن ساز برسد.
اهمیت استاد قنبریمهر در تاریخ موسیقی ایران چیست؟
مهمتر نکته درباره ایشان آن است که استاد قنبریمهر یک سازنده عادی ساز نبود. استاد موزیسین بود، نوازنده خوبی بود و گوشش با بهترین نواختههای استادان بزرگ موسیقی آشنا بود. ایشان صدا را نه فقط به صورت صوت مجرد بلکه به صورت صوت موسیقایی با بافت هنری میشناخت. این توانایی برای ساختن ساز بسیار مهم است. برخی سازندگان ساز صرفا نجار هستند؛ هیچ ارتباطی با ماهیت موسیقی ندارند، اما استاد قنبری به جز شناختن ساز، در شناخت موسیقی هم بسیار وارد بودند.
مکتب ایشان کسانی را به جامعه هنری معرفی خواهدکرد که تا همین اندازه نبوغ داشته باشند؟
مطمئن هستم این اتفاق رخ میدهد؛ چرا که ایشان شاگردانی بسیار وفادار داشته و بسیاری از آنها دانستههای ایشان را با دقت اجرا میکنند. مطمئن هستم مکتب استاد قنبری حتما ادامه پیدا خواهد کرد.
منبع: روزنامه جام جم