یادی از زنده‌یاد جمیله شیخی در زادروز این هنرمند

بانوی آهنین سینما و تلویزیون +عکس

سریال «پدرسالار» را به خاطر دارید؟ همان سریالی که اوایل دهه ۷۰ پخش می‌شد و زمان پخش آن، خیابان‌ها حسابی خلوت می‌شد؟ پس حتما شخصیت‌های آن سریال را هم یادتان هست.
سریال «پدرسالار» را به خاطر دارید؟ همان سریالی که اوایل دهه ۷۰ پخش می‌شد و زمان پخش آن، خیابان‌ها حسابی خلوت می‌شد؟ پس حتما شخصیت‌های آن سریال را هم یادتان هست.
کد خبر: ۱۳۶۳۸۹۴

به‌خصوص مولود، خواهر ملوک با بازی زنده‌یاد جمیله شیخی که دعواهایش با اسدا...خان، شوهر‌خواهرش حسابی سر زبان‌ها افتاده بود. زنده‌یاد جمیله شیخی در این سریال با هنرنمایی‌اش در ذهن همه ماندگار شد.

او متولد ۱۳۰۹ در زنجان بود و در ۲۰ خرداد ۱۳۸۰ در ۷۱ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت. پدر زنده‌یاد جمیله شیخی، جهانگیر نام داشت و چون در خانواده‌ای فرهنگ‌دوست متولد شده بود به تشویق پدر و مادرش در نمایش‌های مدرسه بازی می‌کرد و در دبیرستان هم به شرکت در جلسات انجمن ادبی و اجرای نمایش می‌پرداخت.

او ابتدا از شاگردان کلاس آواز فاخره صبا بود که صبا وی را به شاهین سرکیسیان معرفی می‌کند و سپس نزد استادان دیگر تئاتر، به آموختن مشغول شد و به استخدام رسمی اداره تئاتر درآمد.

آتیلا پسیانی، فرزندش نیز راه مادر را ادامه داد و سال‌هاست که به همراه خانواده‌اش در زمینه هنر فعالیت می‌کند. در آستانه سالروز تولد این هنرمند با دو نفر از بازیگرانی که سال‌های بسیار دور با او همکاری داشتند، خاطره‌بازی کرده‌ایم.

خیلی منظم بودند

فرحناز منافی‌ظاهر، همان مهری، دختر بزرگ اسدا...خان در سریال پدر سالار که آخرین حضورش در تلویزیون، سریال «سرباز» بود و به قول خودش مدتی است کار نکرده و منتظر پیشنهادهای خوب است خاطرات بسیاری از همکاری با زنده‌یاد شیخی دارد. « خانم شیخی خیلی متشخص بود و اخلاق خاصی داشت.

ضمن این‌که بسیار آدم منظمی بود و دوست نداشت وقتش در کار تلف شود. به همین دلیل نمی‌پسندید موقع فیلمبرداری هر کسی یک طرفی باشد و همه پراکنده باشند. اعتقاد داشت وقتی کار شروع می‌شود، باید همه سر کار خودشان باشند. یادم می‌آید که می‌گفت موقع کار نباید دنبال کسی گشت و کار باید به موقع شروع شود. از جمله من که هر وقت فرصت می‌کردم داخل کمد می‌خوابیدم (می‌خندد). اما در عین حال خیلی هم خانم مهربانی بود و به نظم در کار خیلی اهمیت می‌داد.»

بانوی آهنین سینما و تلویزیون +عکس

او از زنده‌یاد شیخی به‌عنوان بازیگر توانمند یاد می‌کند. «خانم شیخی خیلی بازیگر حرفه‌ای و توانایی بود. می‌توانم بگویم ایشان بازیگرتئاتر درجه یکی بود. متاسفانه به غیر از پدرسالار، هیچ همکاری مشترکی نداشتیم.

شیرینی خوردن من و نگاه های خانم شیخی

عبدالرضا اکبری که در سریال «تولدی دیگر» با زنده‌یاد شیخی همکاری داشته، این روزها سخت مشغول بازی در سریال «آتش سرد» است.

او خاطرات بسیاری از آن سریال و همکاری با این هنرمند دارد. «خانم شیخی یکی از بهترین بازیگران زن تاریخ معاصر تئاتر، سینما و تلویزیون ایران بود. ایشان در بازیگری، جزو هنرمندانی بود که رقیب نداشت و جلوی دوربین قدرتمند حاضر می شد؛ یعنی این قدرت در نگاه، بازی و بیان ایشان به‌خوبی دیده می‌شد. این برای من بسیار همکاری ارزشمندی بود. گرچه من پیش از آن در فیلم سینمایی «صنوبرهای سوزان» با ایشان همکاری کرده بودم. من در آن فیلم از استادان و بزرگان بسیاری آموختم؛ به‌خصوص از زنده‌یاد شیخی که بسیار صاحب‌نام و قدرتمند بود.»

اکبری از دوستی و رفاقتش با آتیلا پسیانی فرزند زنده‌یاد شیخی هم خاطرات بسیاری دارد. «من با آتیلا پسیانی، تئاتر زیاد کار کردم. در تلویزیون هم همکاری‌های بسیاری داشتیم بنابراین وجود آتیلا وجه اشتراک من با خانم شیخی بود.»

بانوی آهنین سینما و تلویزیون +عکس

این بازیگر در «تولدی دیگر» خاطرات بسیاری با خانم شیخی دارد. به ‌خصوص این‌که سکانس‌های مشترک زیادی با هم داشتند. «ارتباط من و خانم شیخی در داستان بیشتر بود و باید کاری می‌کردیم که این ارتباط دربیاید. جالب این‌که داریوش فرهنگ، کارگردان این سریال به ما لطفی کرد و همزمان با پیش‌تولید برای ما دورخوانی می‌گذاشت. درست اتفاقی که در تئاتر می‌افتد. با همدیگر و به خصوص با بچه‌ها مثل یک خانواده دور هم جمع می‌شدیم. خیلی هم با هم صمیمی بودیم. همین باعث شده بود رابطه‌ها دربیاید و ما موقع فیلمبرداری با مشکلی در کار مواجه نمی‌شدیم و به نوعی، سر صحنه فیلمبرداری با هم زندگی می‌کردیم. خاطرم هست خانم شیخی خیلی هنرپیشه منضبط و با دقت و جدی‌ای بود. البته شاید این خصوصیات باعث می‌شد عده‌ای رنجیده شوند. در صورتی که همه ما که تئاتر کار می‌کنیم، باید این ویژگی را در کار داشته باشیم. یعنی وقتی سر صحنه می‌آمد و گریمور یا لباس‌شان آماده نبود، خیلی ناراحت می‌شد.»

اکبری خاطره جالبی از این همکاری تعریف می‌کند. «خاطرم هست خانم شیخی دیابت داشت و نمی‌توانست شیرینی بخورد و انسولین تزریق می‌کرد. من خیلی شیرینی دوست دارم و وقتی سر صحنه، شیرینی می‌آوردند، خیلی می‌خوردم. وقتی چشم خانم شیخی به من می‌افتاد می‌گفت چقدر دوست داشتم الان جای تو بودم و می‌توانستم مثل تو شیرینی بخورم (می‌خندد). ارتباط من و خانم‌شیخی بسیار محترمانه بود.

یادم می‌آید بعد از پایان سریال، من هر روز دوست داشتم با خانم شیخی تماس بگیرم و احوالپرسی کنم. چون مثل یک خانواده شده بودیم اما اگر یک روز وقفه می‌افتاد، با من تماس می‌گرفت و شکایت من را به همسرم می‌کرد که چرا حال من را نپرسیده. در کل، من خیلی چیزها از ایشان یاد گرفتم. وقتی راجع به کاری حرف می‌زدیم، ایشان برای من تاریخ تئاتر ایران را ورق می‌زد و کلی با هم در این زمینه صحبت می‌کردیم. خانم شیخی و استادانی که در این سال‌ها فوت‌شدند، هنرمندان تکرار نشدنی هستند که هیچ جایگزینی برای آنها‌نیست.»

زینب علیپور طهرانی - رسانه / روزنامه جام جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها