رهایی قاتل زن تنها از قصاص در آستانه ماه رمضان

به گزارش خبرنگار جام‌جم، چهارم فروردین سال 92 وقوع قتل در خانه‌ای در خیابان قزوین به کلانتری هفت چنار اطلاع داده شد. ماموران وقتی به خانه مورد نظر رفتند با جسد پروین 40 ساله روبه‌رو شدند که در خانه مجردی اش زندگی می‌کرد. شواهد نشان می‌داد این زن که با افراد غریبه رفت و آمد داشته، خفه شده و عامل یا عاملان جنایت بعد از کشتن زن تنها کلید خانه را به داخل کوچه پرت کرده و گریخته‌اند. پلیس در نخستین گام از تحقیقات دریافت پروین از مدتی قبل با یک جوان به نام حمید در ارتباط بوده است.پلیس به ردیابی حمید پرداخت ولی او به مکان نامعلومی گریخته بود.پلیس در ادامه تحقیقات، دوست صمیمی حمید به نام عباس را بازداشت کرد.
عباس لب به اعتراف گشود و گفت:آخرین بار حمید به دیدن پروین رفته بود که با او درگیر شد و او را کشت.
با اطلاعاتی که این پسر به پلیس داد حمید ردیابی و بازداشت شد و قتل را گردن گرفت. وی گفت: من و عباس به خانه پروین رفته بودیم اما یکباره با او درگیر شدیم. او شروع به داد و فریاد کرد. همان موقع عباس دست و پای او را گرفت و من پروین را خفه کردم. ما جسد را درخانه رها کردیم و پس از برداشتن گوشی تلفن همراه پروین، کلید خانه را در کوچه انداختیم. با اعتراف‌های حمید آنها پای میز محاکمه ایستادند. در آن جلسه،‌ عباس منکر اتهام مشارکت درقتل شد و گفت: من دست و پای پروین را نگرفتم. من چون ترسیده بودم فقط نگاه می‌کردم و از حمید خواستم تا زودتر او را خفه کند.
در پایان آن جلسه قضات دادگاه حمید را به قصاص و عباس را به زندان محکوم کردند. این حکم در دیوان عالی کشور تایید شده بود که آنها توانستند با پرداخت دیه رضایت اولیای دم را جلب کنند. به این ترتیب دیروز از جنبه عمومی جرم محاکمه شدند.
در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 12 دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد، نماینده دادستان در کیفرخواست خود طبق ماده 612 قانون مجازات اسلامی برای دو متهم تقاضای کیفر را مطرح کرد.
سپس حمید به دفاع پرداخت و گفت: مدتی بود زن میانسال را می‌شناختم و به دیدن او می‌رفتم. آخرین بار همراه عباس به خانه پروین رفتیم. یکباره با هم درگیر شدیم. پروین که عصبانی شده بود داد و فریاد راه انداخت. ما ترسیده بودیم.عباس از من خواست تا او را ساکت کنم. من هم او را خفه کردم.
وی ادامه داد: من واقعا از قتل پشیمان هستم و با سختی زیاد توانستم مبلغ دیه را به اولیای‌دم بپردازم و رضایت آنها را جلب کنم.حالا از قضات دادگاه تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند. ما قصد کشتن زن تنها را نداشتیم. داد و فریادهای او باعث شد بترسیم و تصمیم اشتباه بگیریم.ما فقط برای این‌که پلیس نتواند رد ما را پیدا کند، گوشی تلفن همراه پروین را دزدیدیم.
در پایان جلسه، هیات قضایی حمید را به پنج سال و عباس را به دو سال زندان محکوم کرد. آنها هرکدام به 74 ضربه شلاق نیز به خاطر سرقت تلفن همراه محکوم شدند.