
مشخصه های سبک آهنگسازی
پیش از پرداختن به سبک آهنگسازی ژار ذکر یک نکته ضروری است، و آن اینکه امروزه آهنگسازان موسیقی (بخصوص کلاسیک) را به چند دسته عمده تقسیمبندی میکنند:
1- آهنگسازان ملودیک
2- آهنگسازان ریتمیک
3- آهنگسازان ریتمیک-ملودیک
ژار به دلیل اینکه ساز تخصصیاش پرکاشن بود، آهنگسازی بشدت با ذهنیت ریتمیک است و نکته دیگر اینکه او به دلیل طبع رمانتیک بشدت ملودیست فوقالعادهای بود. او حتی در یک مصاحبه در اواخر عمرش گفته بود: «مسیری که موسیقی برای نوشته شدن روی کاغذ طی میکند از فکر و قبل است، نه از انگشتان. یعنی کسی که پیانیست خوبی باشد ممکن است ناخواسته به دنبال آوردن تکنیک بالای پیانوی خود به درون موسیقی باشد. چنین آهنگسازی چیزی را مینویسد که انگشتانش تایید کنند در حالی که موسیقی را باید گوش و قلب تایید کنند. لذا از این جهت خدا را شکر میکنم که پیانیست خوبی نیستم». با در کنار هم قرار دادن این دو خصلت، به آهنگسازی ریتمیک-ملودیک میرسیم که آثارش به دلیل زیبایی ملودیک و خاطره انگیزی ممکن است حتی ساده جلوه کنند ولی با آنالیز موسیقی نوشتاری ژار، نبوغ او و استفاده وافرش از تمامی تکنیکهای آهنگسازی بیشتر نمود مییابد.
در ادامه به تعدادی از مشخصههای ممیز سبک آهنگسازی موریس ژار به طور مختصر اشاره میکنیم:
کنترپوان منفرد: بهزعم نگارنده پس از باخ موریس ژار، دومین آهنگساز بزرگ تاریخ است که دارای کنترپوآن منفرد است. به این معنی که در این سبک آهنگسازی (برخلاف تمام توصیههای کتب علم کنترپوآن) کنترملودی (یا ملودی حمایتی) دیگر تنها نقش پر کردن پس زمینه برای ملودی اصلی را ندارد، بلکه آهنگساز دو یا چند ملودی با شخصیت مستقل را نیز همزمان با ملودی اصلی خلق میکند که در گره خوردن و ادغام با ملودی اصلی فضایی سرشار از کنجکاوی را برای شنونده خلق میکند. به این معنی که دیگر گوش مخاطب تنها ملودی اصلی را به همراه صداهای ساده پسزمینه دنبال نمیکند بلکه به جای آن به دنبال نحوه وصل دو یا چند خط ملودیک است و شیفته برهم نهش این ملودیهای کاملا مستقل می شود. گفتنی است رهبری کردن قطعات موسیقی ژار نیز همچون باخ و چالز آیوز و آهنگسازان دیگر پیرو این سبک بسیار دشوار است؛ چراکه بیشتر کنترملودیها همزمان میتوانند به عنوان ملودی اصلی پذیرفته شوند و پخش دینامیک برای رهبر ارکستر در آثار اینچنینی بسیار دشوار است.
پلی ریتمیک: ژار یک آهنگساز به معنای واقعی کلمه قرن بیستمی است و تقریبا در هیچ جای موسیقی او اصطلاحا به رخوت ریتمیک بر نمیخوریم. بلکه سیل عظیمی از تغییرات ریتمیک، شکستهای ریتمیک در یک ریتم خاص، تعویض قوت ضربها، ضدضربهای استادانه همه از هوش ریتمیک سرشار او حکایت میکنند.
ارکستراسیون شخصی و استفاده از سازهای مهمان در بستر ارکستر سمفونیک بر حسب موقعیت دراماتیک فیلم): ژار ابدا آهنگسازی نیست که به تعریف متعارف از ارکستر کلاسیک بسنده کند. او به فراخور اثر از سازهای مهمان بسیاری در آثارش استفاده کرده. از سنتور بزرگ در لورنس عربستان تا بالالایکا در دکتر ژِیواگو، قانون در محمد رسولا... سیتار در گذری به هند، نی و تنبک در مردی که میتوانست شاه باشد، سینتی سایزر در روح و سازهای بومی ژاپن در آفتاب سرخ و غیره، همه و همه از درک بالای سازشناسی ژار به عنوان یک آهنگساز صاحب سبک حکایت دارد.
رِنج عظیم استفاده از بخش پرکاشن: ژار گرچه به دلیل تحصیل در رشته نوازندگی پرکاشن در استفاده از این بخش ارکستر ، استاد بود ولی ابدا به استفاده از پرکاشن های متداول ارکستر سمفونیک قانع نبود. او در آثارش از رنج عظیم پرکاشنهای عربی، هندی، چینی، اندونزیایی، آفریقایی، افغانی و غیره استفاده کرد.
درک جغرافیایی و فرهنگی بالا از موسیقی ملل: علاوه بر استفاده از سازهای مهمان که در بالا اشاره شد، ژار درک جغرافیایی بالایی از موسیقی ملل داشت و حتی در خلق ملودی آنها را بشدت لحاظ می نمود. او در لورنس عربستان، عیسی اهل ناصره، محمد رسولا... و عمر مختار صحراهای خشک عربستان را با موسیقی بازآفریده است، در دکتر ژیواگو استپهای یخزده روسیه، در دختر رایان موجهای عظیم دریای شمال و سواحل وحشی ایرلند، در گذری به هند شرجی جنگلهای هند و حس اسرارآمیز معابد آن کشور را با موسیقی منحصر به فرد خود بازآفرینی کرده است.
استفاده فوقالعاده از مارشهای نظامی در بیشتر آثار به فراخور موقعیت: سابقه موریس ژار به عنوان نوازنده در ارکسترهای نظامی، به او این قابلیت را داد تا بتواند حس ملودیک خود را در زمینه ساختن مارش بارور کند. از فیلمهایی که میتوانیم مارشهای شنیدنی ژار را در آنها بشنویم میتوان به توپاز، لورنس عربستان، دکتر ژیواگو، گذری به هند، ترن، اسب کهر را بنگر و شب ژنرالها، آیا پاریس میسوزد؟ اشاره کرد.
حس ملودیک فوقالعاده و خلق ملودیهای کاملا شخصی و قابل تشخیص: ژار علاقه خاصی به خلق ملودیهای پراحساس درباره عوامل مثبت در فیلم داشت. به عنوان مثال اگر ماجرای فیلم درباره سختیها و مصائب جنگ بود او برای چند صحنه زیبای طبیعت به صورت شاعرانه ای ملودی میساخت و به این وسیله خشونت فیلم را تلطیف میکرد. برای نمونه میتوان به تم لارا از فیلم دکتر ژِیواگو
یا تم کوههای هیمالیا در فیلم گذری به هند یا تم پرواز در
فیلم روح اشاره کرد که اوج شاعرانگی ملودیهای ژار را
به تصویر میکشد.
تغییر و بسط یک موتیف به چند شکل مختلف: ژار به این دلیل که یک ملودیست توانا بود، لذا قائل به سبک آهنگسازی براساس موتیف هم بود. او سعی میکرد جانمایه و حتی پیام فلسفی یک فیلم را در یک ملودی بسیار کوتاه خلق کند و در طول فیلم حتی دهها بار آن تم را به صورتهای مختلف به مخاطب عرضه میکرد. برای مثال موتیف صحرا در لورنس عربستان یا موتیف وحی در محمد رسولا... از این نمونه هستند. موتیفهایی که بارها با تغییرات مترونم و ارکستراسیون مختلف در طول فیلم مانند نسیمی گذرا شنیده میشوند و پیام فلسفی اثر را برای مخاطب یادآوری و بازخوانی میکنند.
استفاده نکردن از مولفههای (غالبا واگنری) آهنگسازان دوران طلایی هالیوود: در دوران طلایی هالیوود آهنگسازان هالیوود چون مکس اشتاینر، فرانتس وکسمن و ایرش ولفان کرنگلد که همگی آلمانی یا اتریشی بودند تعاریف اپراهای واگنری اپرا را وارد موسیقی فیلم کرده بودند که از آن جمله می توان به لایت موتیف (ساختن یک موتیف ممیز برای تمای کارکترهای داستان) اشاره کرد. همچنین مقولههایی چون "Micky-mousing"
(نوشتن تم و تاکید موسیقیایی برای کوچکترین حرکتهای فیزیکی کاراکترها، Under-scoring نوشتن موسیقی برای کل فیلم بدون انقطاع که به آن Wall- to-wall scoring نیز می گفتند. او در مصاحبهای در این باره گفته بود: موسیقی فیلم نسبت به گذشته خیلی تغییر کرده است. امروز دیگر ما کل یک فیلم را از ابتدا تا اتنها با موسیقی پر نمیکنیم.
چرا که موسیقی زیاده از حد در فیلم مثل اضافه کردن شکر روی شیرینی است. ژار جزو اولین آهنگسازانی بود که پس از ورود هالیوود به شیوههای مرسوم دوران طلایی هالیوود نه گفت و سبک شخصی و دریافتهای دراماتیک خود را به جهان موسیقی فیلم عرضه داشت.
آنالیز موسیقی فیلم محمد رسولا...
با عنایت به موارد یاد شده درباره سبک منفرد آهنگسازی موریس ژار به آنالیز مختصری از موسیقی فیلم پیغام (محمد رسولا...) (1976) ساخته مصطفی عقاد می پردازیم. در ابتدا لازم است که بدانیم مصطفی عقاد علاقه وافری به سبک دیوید لین و بویژه فیلم لورنس عربستان (1962) داشت و انتخاب آنتونیکوئین و موریس ژار که هر دو از عوامل موفقیت آن فیلم بودند هم در فیلم محمد رسوا... از همین علاقه سرچشمه می گیرد. وی حتی در چند مصاحبه با افتخار از تقلید آگاهانه از فیلمساز مورد علاقهاش دیوید لین سخن گفته است.
در مراحل اولیه پروژه شیفتگی عقاد به دیوید لین به حدی بود که از آهنگساز میخواست به تکرار خود دست بزند و تاثیر موسیقایی ایجاد شده در لورنس عربستان را بازآفریند که با مخالفت جدی ژار مواجه شد. ژار میدانست گرچه دو داستان هر دو عربستان رخ داده بودند ولی به لحاظ محتوا و زمان رخ دادن داستان یک دنیا اختلاف داشتند. وی به دنبال بازآفرینی حس معنویت در کنار تمامی صحنههای جنگ بود. در ادامه به چند نمونه از نوآوریهای ژار در این فیلم میپردازیم:
استفاده از سازهای بومی (عربی): ژار برای نوشتن موسیقی محمد رسولا... مدت یک سال کامل به تحقیق درباره موسیقی خاورمیانه و بخصوص موسیقی عرب پرداخت. بارها به قاهره سفر کرد و به صدای خوانندگان مطرح مصر گوش داد.
به بادیهنیشنان اردن سر زد، موسیقی شان را گوش داد و ضبط کرد و برای تحلیل بیشتر با خود برد. حاصل کار استفاده از ساز قانون برای روایت یکی از مهمترین تم های فیلم یعنی تم وحی بود. وی همچنین از پرکاشن های چوپانهای عرب برای تم نشستن شتر پیامبر در مدینه استفاده کرد.
استفاده از موسیقی مدح: در سکانس ورود پیامبر به مدینه شاهد استقبال مردم مدینه در حال دف زدن از پیامبر هستیم. در این این سکانس ژار از یکی از ملودی های مهم مولودی خوانان مصر که به مناسب جشن مبعث پیامبر میخوانند (با مطلع طلع البدر علینا ........... وجب الشکر علینا ...........) استفاده میکند. در ادامه ملودی مذکور را به موسیقی خود (که در همان ریتم نوشته) پیوند میزند که تاثیر را صد چندان میکند.
استفاده از سینتی سایزر: در صحنههای وحی برای ایجاد انرژی کیهانی و صدای خلا، ژار از سینتی سایزر کمک می گیرد تا سکوت غار حرا و لحظه های پردلهره وحی را بازسازی کند.
بسط موتیف: در کل، موسیقی فیلم محمد رسولا... از سه یا چهار موتیف کوچک، بیشتر تشکیل نشده است. اما آهنگساز با چنان استادی ای به مدد ارکستراسیون و تغییر مترونم همان موتیفها را در لحظههای مختلف آرایش و به شکل متفاوتی عرضه میکند که حتی شنونده شک میکند آیا ملودی جدیدی را میشنود یا خیر. به عنوان مثال موتیف اصلی فیلم برای صحنه وحی بارها با قانون یا ارکستر به شکلهای مختلفی در سکانسهای مختلفی چون ساختن مسجد مدینه، جنگ بدر و در نهایت سکانس معروف فتح مکه شنیده میشود. مضاف بر این در سکانس فتح مکه که با طبل های سپاه اسلام آغاز می شود موسیقی در هماهنگی کامل با تصویر توسط موریس ژار طوری رهبری شده است که بیننده احساس میکند همان صدای طبل بازیگران را میشنود. در حالی که با سرازیر شدن سپاه مسلمین از دروازههای مکه و نمایان شدن آرام موسیقی از زیر صدای طبلها متوجه اوج هنر و خلاقیت آهنگساز در بازآفرینی یکی از مهمترین رخدادهای اسلام توسط یک آهنگساز غیرمسلمان میشویم.
کلام آخر
نمونه موفق موسیقی فیلم محمد رسولا... که به جرات امروزه میتوان آن را معروفترین اثر در جهان اسلام و درباره اسلام دانست، درسی بزرگ برای تمام آهنگسازان کشورهای مسلمان دارد. در عصر سمفونیهای سفارشی و موسیقی فیلمهای آیینی که عمر ماندگاریشان گاهی حتی به چند ماه هم نمیرسد، تنها لزوم تحقیق هرچه بیشتر و برگزاری جلسات نقد بر شیوه بزرگان آهنگسازی موسیقی فیلم را برای درک بهتر مقوله آفرینش در سینمایی با موضوعات آیینی بیش از پیش یادآور میشود.
نصرا... داوودی
آهنگساز
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتوگوی «جامجم» با سرپرست دانشگاه علوم پزشکی ایران مطرح شد
دکتر امیدعلی مسعودی، استاد ارتباطات در گفتوگو با «جامجم» عنوان کرد
گفتوگوی اختصاصی «جامجم» با علیرضا نصیری، قهرمان جوانان جهان
سفیر سابق ایران در پاکستان در گفتوگو با «جامجم» تشریح کرد