در جلسه دهم چهل‌چراغ مطرح شد؛ شناخت، تعلق و احترام؛ مولفه‌های تربیت فرهنگی

دکتر محمدرضا عابدی در پاسخ به سوال یکی از حاضران در رابطه با وسواس فکری و چگونگی مقابله با آن،‌گفت: کسی که دچار این وسواس شده به طور حتم دچار وسواس عملی نیز می‌شود، وسواس عملی فعالیتی است که فرد به منظور تنظیم هیجان خود انجام می‌دهد، این وسواس با تکرار چند کار پشت سر هم انجام می‌شود. وی با بیان این‌که بهترین راه کنترل هیجان در میان گذاشتن آن با یک دوست است، اظهار داشت: همراهی و همدلی یک رفیق شفیق عامل مهمی در کنترل هیجان شده و از ایجاد وسواس، افسردگی و اختلال در زندگی جلوگیری می‌کند. دکتر راضیه ایزدی در ادامه با اشاره به چگونگی تربیت هیجانی گفت: زمانی که می‌خواهیم فردی را تربیت کنیم باید بدانیم این تربیت برای یک نفر نیست و همزمان خود ما نیز در حال تربیت شدن هستیم. وی با اشاره به رفتار مهربانانه در ارتباط با دیگران به تاثیر آن در تربیت تاکید کرد و ادامه داد: رفتار مهربانانه از چهار بعد تشکیل شده که شامل نوازش، فرصت، محدود کردن و چالش است. این استاد حوزه خانواده ادامه داد: مادر برای تربیت نوزاد خود از روش‌های مهربانانه استفاده می‌کند، در سال اول با نوازش، در سال دوم با فرصت دادن و در سال سوم زندگی با محدود کردن او همراه است و در نهایت سال چهارم مادر با تنها گذاشتن کودک او را به چالش می‌کشد. ایزدی نخستین ملاک تربیت فرهنگی را شناخت دانست و تصریح کرد: شناخت فرهنگ‌های دیگر و تلاش برای ارتباط با آنان در دسته شناخت فرهنگی قرار می‌گیرد،‌ این شناخت شامل آشنایی با باورها، زبان، آیین و آداب، ‌مذهب، نگرش و... است. وی با اشاره به مولفه دیگر تربیت فرهنگی با عنوان «تعلق فرهنگی»،‌تصریح کرد: تعلق فرهنگی یعنی کسی از فرهنگ خودش یک چیزی را داشته و همواره این نشانه همراه اوست.