در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در سالهای اخیر، شبکههای تلویزیونی مبادرت به تولید آثاری در این رابطه کرده و تلاش فراوانی برای زنده نگه داشتن یاد و خاطره شهدای دفاع مقدس کردند که در این زمینه هم موفق بودهاند. نیروی هوایی کشورمان در تمامی این سالها حماسههای بسیار خلق کرده که برخی از آنها مانند:حمله به پایگاه اچ 3 یکی از موفقترین عملیاتهای هوایی جهان نامیده شدهاند. پس از نمونههای دیگری همچون:سیمرغ ساخته حسین قاسمی جامی، بهپرواز در ارتفاع صفر به کارگردانی عبدالحسن برزیده میرسیم که در هفته دفاع مقدس روی آنتن شبکه یک سیما رفته و با توجه به قصه پر فراز و فرودش توانسته مخاطبان زیادی را پای تلویزیونها بنشاند.
کیومرث و کشمکشها بر سر ازدواج
نویسندگان فیلمنامه این مجموعه تلویزیونی برای آن که مخاطب را خیلی سریع وارد قصه خود کنند، قهرمانشان(کیومرث) را با مانعی روبهرو کرده و مقدمه مناسبی را تدارک دیدهاند. حاج یحیی موافق ازدواج دخترش با کیومرث به واسطه شغلش نیست و مرگ همسرش درست شب عقدکنان این دو هم به آن بیشتر دامن زده است. داستان هم از جایی شروع میشود که شب سالگرد مادر شیرین گذشته و کیومرث به دنبال راهی برای راضی کردن حاج یحیی برای سر گرفتن عروسی است. این تمهید نسبتا کهنه و تکراری در بافت فیلمنامه این سریال بخوبی جا افتاده و مخاطب را به دنبال سرنوشت این زوج جوان میکشاند. در طرف دیگر آنچه که مخاطب را در بیم و امید نسبت به فرجام کار کیومرث و شیرین قرار میدهد، شغل خلبانی هواپیمای جنگنده کیومرث است که در نهایت به یک نقطه عطف درخشان ختم میشود. روز برگزاری مراسم، کیومرث در یک عملیات هوایی هواپیمایش مورد اصابت گلوله قرار گرفته و مجبور به پرش از کابین میشود. در حالی که شیرین در آرایشگاه منتظر آمدن او و رفتن به خانه پدری برای مراسم است.
خرده داستان مهم با محوریت یحیی و تراب
مینیسریال پرواز در ارتفاع صفر برای پیشبرد داستان و گسترش دادن آن در عرض، نیاز به خرده داستانهایی داشته که یکی از آنها بسیار خوب از کار درآمده و تنش حاکم بر کار را دوچندان کرده است. تنها پسر یحیی که در تجارت تجربه چندانی ندارد، در گذشته دست به ریسک بزرگی زده و ورشکسته شده است. یحیی برای پس دادن قرضهای او به آب و آتش زده اما به نتیجه چندانی نمیرسد تا اینکه همسر یحیی دو دانگ از خانه به نام خود را به تراب میفروشد به شرط آن که تا زمان مرگش یحیی بویی از آن نبرد. فاش شدن این راز، رابطه این دو دوست قدیمی را خدشهدار کرده و سوالهایی را به ذهن مخاطب متبادر میکند که نویسندگان فیلمنامه جوابهایی را برایش تدارک دیدهاند. این داستانک بیش از هر چیز به لایههای درونی یحیی و تراب نقب زده و مخاطب را به شناخت کاملتری از هر دو با وجود بهرهگیری آنها از کلیشهها میرساند.
مجموعهای از تیپ، تیپ ـ شخصیت و شخصیت
هر سه نمونه ذکر شده را میتوان در این مجموعه تلویزیونی مشاهده کرد که در کنار هم قرار گرفته و داستان پرفراز و فرودی را شکل دادهاند. خلبانها بخصوص خلبانهای هواپیماهای جنگی از یک شخصیت خاص و منحصر به فرد سود میبرند که آنها را از دیگر نظامیان و حتی هم ردههای خود متمایز میکند. نوعی شجاعت و دلیری که با هوش و ذکاوت تلفیق شده و آنها را شکل میدهد. نویسندگان فیلمنامه پرواز در ارتفاع صفر نیز در خلق کیومرث از المانهای یاد شده به درستی بهره گرفته و رنگ و بویی از واقعیت به آن بخشیدهاند. کیومرث به عنوان قهرمان داستان تا حدود زیادی متقاعدکننده از کار درآمده و مخاطب میتواند با او به همذات پنداری بپردازد. چه زمانی که برای راه انداختن مراسم ازدواجش با شیرین به هر دری میزند و چه زمانی که در شب ازدواج خود، شغلش را فراموش نمیکند. در طرف دیگر یحیی قرار دارد که تیپ ـ شخصیتی کاملا آشنا به نظر میرسد: یک کاسب نهچندان ثروتمند که تحکم جزئی از شخصیتش شده و در رابطه با همه اطرافیانش درجات مختلفی از آن را بروز میدهد. همین خصلت هم سبب شده تا همسرش فروش دو دانگ از خانه به تراب را از او مخفی نگه دارد. سایه روشنهای زیاد به کار رفته در شخصیت یحیی، او را از مخاطب دور کرده و رنگ و بوی نهچندان دلنشینی به او بخشیده است. اما نقطه مقابل او تراب است که جنس دوستی اش با یحیی از جنس رفاقتهای ناب قدیمی است که حتی یک سوءظن غلیظ هم نمیتواند ریشههای آن را خشک کند. شیرین با وجود آن که جزو شخصیتهای محوری سریال به حساب میآید، اما در سایه بوده و اثر عمیقی روی مخاطب با وجود قرار گرفتنش در نقطه بحران به جای نمیگذارد.
بازیگرانی از چند نسل
پرواز در ارتفاع صفر، مجموعه پربازیگری است که هم از این ناحیه آسیب و هم خیر دیده است. شاهرخ استخری با توجه به میمیک چهرهاش انتخاب خوب و مناسبی برای ایفای نقش کیومرث است که مخاطب را به همذاتپنداری با خود وا میدارد. تغییر لحن و آهنگ در ادای دیالوگها نیز نکته دیگری است که استخری برای نزدیک تر شدن به نقش به کار گرفته است. نکته دیگر تفاوت قد استخری و خلبانهای جنگندههاست که چندان به چشم نیامده و به پاشنه آشیل کار تبدیل نشده است. حضور علی و محمد عمرانی در نقش دو دوست قدیمی هم از نکات جالب توجه این مجموعه تلویزیونی است که بازی خوب و به اندازه این دو، چند سکانس درخشان را شکل داده است. سوگل خلیق نیز برای ایفای نقش شیرین انتخاب مناسبی نبوده و دور از نقش به نظر میرسد تا جایی که مخاطب با فاصله به او نگاه میکند.
کارگردانی از تبار سینمای دفاع مقدس
برزیده که در کارنامه خود فیلمهای درخشانی همچون دکل و مزار شریف را دارد، پس از کارگردانی مشترک مجموعه تلویزیونی دولت مخفی برای دومین بار به سمت قاب کوچک تلویزیون آمده و در مینیسریال پرواز در ارتفاع صفر تلاش کرده کاری شسته رفته تحویل مخاطبان خود دهد. وی در شیوه روایت داستان از قواعد کلاسیک تبعیت کرده و از فلاشبک هم به اندازه بهره گرفته است. عمده چالش کارگردانی برزیده در این سریال مربوط به سکانسهای هوایی است که متوسط از کار درآمده و با توجه به امکانات رایانهای امروزی میتوانست بهتر از اینها هم باشد. کار با بازیگر یکی دیگر از وظایف روتین و همیشگی یک کارگردان است که گاه بسیاری از نقاط ضعف کار را میپوشاند. در این زمینه برزیده فراتر از انتظار ظاهر نشده و آن را به یکی از برگهای برنده کار تبدیل نکرده است. با همه اینها تلاش او و گروهش برای به تصویر کشیدن رشادت هوانیروز ایران در دوران دفاع مقدس ستودنی و ارزشمند بوده که میتواند در آینده و در صورت تداوم به نتایج درخشانتری هم ختم شود.
کسری همایونی افشار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
علی برکه از رهبران حماس در گفتوگو با «جامجم»:
گفتوگوی «جامجم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر
یک کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با جام جم آنلاین:
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد