در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
رسانه نیز به واسطه توجه همیشگی به نیاز و خواست مخاطب به این ورزش توجه بسیار نشان داده و از متن تا حاشیه آن را تحت پوشش خود قرار میدهد. در ایران نیز تلویزیون بسیار به این ورزش پرطرفدار توجه نشان داده و بخش مهمی از آنتن شبکههایی همچون: سه و ورزش را به آن اختصاص داده است. همچنین یکی از پربینندهترین برنامههای 20 سال اخیر تلویزیون هم اختصاص به فوتبال دارد: «نود» با اجرای عادل فردوسیپور که دوشنبهشبها روی آنتن شبکه سه سیما میرود و اتفاقهای ریز و درشت فوتبالی هفته را تحت بررسی قرار میدهد.
ازدواج، فوتبال و چند داستان دیگر
یکی از شگردهای همیشگی فیلمنامهنویسها در سریالهای ایرانی، بهرهگیری از تعدادی فرمول همیشگی کلیشه شده است که زمانی برای جذب مخاطب کفایت میکرده است. حال اینکه این مخاطب در سالهای پشت سر گذاشته شده چه روندی را طی کرده و تا چه اندازه سلیقهاش تغییر کرده، اهمیت چندانی ندارد. به همین دلیل هم کلیشهها همچنان به حضور پررنگ خود در قاب کوچک ادامه داده و لژیونر هم از این امر بینصیب نمانده است. پیمان عباسی که فیلمنامههای کمدی زیادی در سینما نوشته و برخی از آنها هم پرفروش و موفق از آب درآمدهاند، انتخاب خوبی برای نگارش فیلمنامه سریال لژیونر به حساب میآید، اما همان کلیشههای اشاره شده او را هم بینصیب نگذاشته است. دو دوست قدیمی که مثل برادر هم بوده و در یک مجتمع آپارتمانی ساکن هستند، به واسطه مسائل کاریشان در حوزه فوتبال و رسانه از یک طرف و اختلاف فرزندانشان (فرهاد و سپیده) از طرف دیگر با هم به مشکل میخورند. همین ایده یک خطی پایه فیلمنامه این سریال 15 قسمتی را تشکیل داده که قرار است با نگاهی طنزآمیز به فوتبال ایران و حاشیههای اطرافش نیز بپردازد.
تیپ یا شخصیت: مساله این است
یکی از مشکلات همیشگی در آثار نمایشی کشورمان که بارها در نشریات و رسانههای مختلف به آن پرداخته شده، شخصیت است. به گونهای که مخاطب با آن احساس نزدیکی و همذاتپنداری کرده و تا جایی پیش برود که خود را به جای او تصور کند. در تعداد زیادی از سریالهای موفق ایرانی این اتفاق رخ داده که تقریبا همگی آنها گوشهای از خاطر علاقهمندان قاب کوچک حک شدهاند، اما در مقابل این نمونهها با تعداد زیادی هم در طرف مقابل برمیخوریم که صرفا به خلق تیپ و نهایتا
تیپ ـ شخصیت بسنده کرده و سراغ خلق شخصیت به مفهوم کلاسیک آن نرفتهاند. عباسی در لژیونر ترکیبی از تیپ و تیپ ـ شخصیت خلق کرده و قصه خود را براساس آن پیش برده است. بهمن و توفیق دو مرد میانسال با دو شیوه فکری مجزا هستند که صفات آشنایی برای مخاطب داشته و به همین دلیل هم باورپذیر نشان میدهند. بخصوص توفیق که به عنوان یک مدیر فوتبال کدهای آشنایی از نمونههای واقعی داشته و برای مخاطب دور از ذهن به نظر نمیرسد، اما فرهاد یک تیپ تمام عیار برگرفته از کلیشه جوان نه چندان موفقی است که با پارتیتراشیهای خاله خود در کمیته دوپینگ فدراسیون فوتبال مشغول به کار شده و هر بار هم مشکلی را در این باب رقم میزند! اما بخش مهمی از شوخیهایی که حول محور فرهاد شکل گرفته، آن قوت لازم را برای خنداندن مخاطب نداشته و تنها در برخی موارد به نتیجه مثبتی میرسد که نمونه آن را در آزمایش دوپینگ از دو بوکسور پس از پایان مبارزه آنها شاهد بودهایم.
دختران جوان و شوخی با مسالهای به نام ازدواج
یکی از خطوط فرعی فیلمنامه لژیونر مساله ازدواج است که از همان قسمت اول عباسی روی آن مانور داده و چهار نفر از خانواده بهمن و توفیق را درگیر آن ساخته است. در این بین موضوع ازدواج سپیده و فرهاد پررنگتر از دیگری بوده و محور بسیاری از شوخیهای کار است. این در حالی است که با ورود فوتبالیست نیمه ایرانی نیمه ایتالیایی به داستان، مثلثی متشکل از این سه نفر به وجود میآید که الباقی داستانکها را تحتالشعاع خود قرار میدهد. با این حال نقش دو دختر جوان در پیشبرد داستان کمتر از بقیه بوده و به نوعی در حاشیه و زیر سایه دیگران قرار میگیرند که این امر برای یک مجموعه کمدی، پوئن مثبتی به حساب نمیآید.
مسعود آبپرور و سرانجام تجربه کمدی
یکی از کارگردانهای باسابقه تلویزیون که در گونههای مختلف کار کرده و تنها تجربه کمدی را نداشته که لژیونر آن را هم به کارنامهاش اضافه کرده است. او که در سریالهایی همچون: «هوش سیاه یک و 2» و «زخم» به عنوان کارگردان موفق عمل کرده و امضای خود را پای کار گذاشته، در لژیونر تا حدود زیادی از فضای فانتزی حاکم بر داستان دور بوده و تنها تلاش کرده تا کاری شستهرفته به لحاظ کارگردانی ارائه دهد که در این کار هم موفق بوده است.
چالش بزرگ انتخاب بازیگر
در مجموعههای تلویزیونی بخصوص آنهایی که زیر 20 قسمت ساخته میشوند، انتخاب بازیگرانی که هم متناسب با نقش بوده و هم محبوب مخاطبان باشند، کاری سخت و دشوار به حساب میآید که بخش مهمی از موفقیت یا عدم موفقیت یک سریال مستقیما به آن مربوط میشود. لژیونر هم از این قاعده کلی مستثنی نبوده و مسعود آبپرور به عنوان کارگردان تلاش کرده تا نکات اشاره شده را در انتخاب بازیگرانش لحاظ کند. محمدرضا شریفی نیا پس از غیبتی نهچندان کوتاه از عرصه تلویزیون با لژیونر بازگشت نسبتا موفقی به قاب کوچک داشته و توانسته به شخصیت توفیق کیفیت مناسبی ببخشد. در طرف دیگر حسن پورشیرازی در نقش بهمن تقریبا همان پورشیرازی همیشگی است که همه نقشهای محوله را خوب و باورپذیر از کار درمیآورد، اما رگههایی از تکرار در آن به چشم میخورد. زهیر یاری برای نقش فرهاد انتخاب پرریسکی با توجه به محوریت آن بوده که با ارفاق، نمره قبولی میگیرد.
کسری همایونی افشار
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد
حسن هانیزاده در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
گیتی خامنه از دغدغههای محیطزیستیاش میگوید
علی داوودی و پدرش در تحریریه روزنامه «جامجم»:
سخنگوی کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در گفتگو با جام جم آنلاین هشدار داد