7 عنصر مدل رفتاری عربستان

الگوی رفتاری عربستان در شرایط کنونی حاصل و جمع جبری هفت مولفه است.
کد خبر: ۱۰۶۱۸۷۸

به این معنی که هفت عنصر در سیاست خارجی عربستان که برخی از آنها‌ با سیاست داخلی هم مرتبط است دخیل شده‌اند و مدل رفتاری عربستان را شکل می‌دهند. برای درک بهتر رفتار کنونی عربستان علاوه بر توجه به این مولفه‌ها باید الگو و مدل را نیز در نظر داشت. زیرا این مولفه‌ها موجب شده است یک الگوی جدیدی از رفتار عربستان را شاهد باشیم و البته که اگر این پیام و الگو را نتوانیم بخوبی درک کنیم ممکن است طراحی سیاست‌مان در مقابل عربستان یا بیشتر تاکتیک‌هایمان دچار مشکل شود، ضمن این‌که معتقدم جدای از این‌گونه رفتارهایی که عربستان از خود بروز می‌دهد باید یک راهبرد درازمدت داشته باشیم که به روزمرگی و انفعال کشیده نشویم.

هفت موردی که به اعتقاد بنده موجب بروز الگوی رفتاری عربستان شده است به این ترتیب است:

اولین مولفه، به بن‌بست رسیدن سیاست‌های عربستان در سوریه و یمن است. بلاشک عربستان از پنج سال گذشته سیاست خارجی ما بخصوص از اوایل 2011 را در خاورمیانه به گروگان گرفته است و با ارتباطات، تعاملات،امکانات مالی و استفاده از هماهنگی سایر کشورها مثل قطر و ترکیه شرایطی به وجود آورده که بهترین فرصت نه تنها در سیاست خارجی ما را سوزاند، بلکه مدل توسعه و روند آن و همچنین شتابی که توسعه سیاسی اجتماعی کشور می‌توانست داشته باشد را مستهلک کرد. یعنی اگر سیاست خارجی‌ ما آزاد بود شاید در حال حاضر وضعیت آن و همچنین مولفه‌های سیاست داخلی‌مان خیلی بهتر از شرایط کنونی بود و اوضاع در شرایط بهتری قرار داشت. عربستان با تمام توان و قدرت تخریبی‌ تلاش کرد از مجموعه توانمندی‌هایش در کنار این نیرو استفاده کند و حرکت شتابان و نیروی پیش‌برنده سیاست‌ خارجی ما را سد کند و در مقابل سیاست‌های ایران قرار بگیرد، اما در حال حاضر کاملا به این نتیجه رسیده‌ که ادامه این سیاست به نفعش نیست.

عنصر یا مولفه بعدی در حقیقت شروع بهمن امنیتی بود، عربستان تصور می‌کرد قادر به بر هم زدن صحنه سوریه است و در عرض سه یا شش ماه بشار اسد از قدرت کناره‌گیری می‌کند، اما عربستان تصور نمی‌کرد که برگشت این بهمن به سمت خودشان خواهد بود. به این معنی که اگر نیروهایی از داعش و سایر گروه‌های افراطی به کشورهای خودشان برگردند یک خطر بسیار بزرگ برای تونس و اردن و مخصوصا عربستان خواهد بود. این به نوعی بهمن امنیتی ناشی از اقدامات عربستان در سوریه می‌تواند تلقی شود، بنابراین سیاست‌هایشان نه‌تنها نتیجه عکس داد، بلکه این نتیجه عکس به صورت بهمن‌وار در حال آوار شدن بر سرشان می‌شد و چالش‌های امنیتی و داخلی را برایشان رقم می‌زد.

عنصر سوم اختلاف داخلی است. با دقت در مورد اختلاف قطر و عربستان می‌بینیم این دو کشور از سال 2011 تا 2017 در سیاست سرنگونی شخم‌زدن سوریه و ورود جنگجویان نیابتی، دمیدن به شعله جنگ داخلی، تخریب زیر ساخت‌ها و کشتار مردم با هم مشترک بودند. قطر به یک گروه‌هایی و عربستان به گروه‌های دیگر کمک می‌کردند، اما یک نتیجه واحد داشت و هر دو در پی سرنگونی بشار اسد به‌عنوان دولت قانونی یک کشور بودند، هردو سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را به چالش کشیدند. اما در حال حاضر به دلیل این‌که قطر مقداری منعطف است و زود می‌تواند پیام اشتباه بودن سیاست‌هایش را بگیرد از سیاست‌های خود منصرف شد، اما عربستان به دلیل محافظه‌کاری‌اش سخت‌تر این تغییر را درک می‌کرد. بنابراین اختلاف داخلی هم باعث شده که موضع این کشورها تضعیف گردد و در حقیقت یکی از عناصر آن الگوی رفتاری که ذکر کردم باشد.

مولفه بعدی تغییر دولت آمریکا بود، دولت قبلی آمریکا یعنی دموکرات‌ها و آقای اوباما با ایران رفتار مناسب و منصفانه‌ای داشتند و خواهان تعامل با ایران بودند بنابراین سعودی‌ها با این دولت مشکل داشتند. اما دولت ترامپ برعکس است یعنی با ما مشکل دارد، بنابراین سعودی‌ها با او مشکلی ندارند و این خود پارامتری شد که عربستان تغییری در رفتارش در ارتباط با ایران داشته باشد. این مولفه باعث می‌شود عربستان به‌جای هزینه برای رودررویی با ما هزینه‌های کمتری صرف لابی و سرمایه‌گذاری در آمریکا نماید تا آمریکا با ایران رودررو شود، نه عربستان.

نصرت‌الله تاجیک/ سفیر اسبق ایران در اردن

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها