در این شیوه افرادی که تکسرنشین هستند، مسیر خود را در نرمافزار یا سایتی ویژه اعلام میکنند و مسافرانی که میخواهند همان مسیر را طی کنند، میتوانند به آنها ملحق شوند. جالب اینکه حتی 50 سال قبل یعنی زمانی که هنوز خبری از اینترنت و تلفن هوشمند نبود، بعضی کشورها از اجرای چنین طرحی میان مردم حمایت میکردند. اکنون نیز در برخی کشورهای پیشرفته خطهایی در بزرگراهها وجود دارد که فقط خودروهایی که بیشتر از دو سرنشین دارند میتوانند در آن لاینها حرکت کنند. چنین قوانینی کمک میکند افراد تکسرنشین کسانی را که هم مسیر هستند، پیدا و با خود همراه کنند. خدمات Ridsharing چند سالی است که در قالب چند استارتآپ در ایران نیز پیگیری شده، ولی شواهد نشان میدهد هنوز میان مردم جا نیفتاده است، به همین دلیل سراغ محمدرضا قازلی، موسس یکی از استارتآپهای فعال در این حوزه به نام «رهسپار» رفتیم تا با راهکار نوین این تیم جوان آشنا شویم.
پنج سال قبل محمدرضا قازلی و دوستانش در دانشگاه آزاد قزوین در تیم رباتیک MRL روی نرمافزار یک ربات انساننما کار میکردند. او که ساکن کرج بود و دانشجوی غیربومی به حساب میآمد، از همان روزها درگیر این مساله میشود که چرا در حالیکه او هر روز از کرج تا قزوین را بسختی طی میکند، بسیاری از همدانشگاهیهایش با خودروهای خالی به دانشگاه میآیند؟ او حتی سال 89 که هنوز بازار تلفن هوشمند و اپلیکیشنهای آن داغ نبود، یک سایت برای اجرایی کردن ایده Ridsharing راهاندازی میکند، اما چون هنوز دانشجو بود و درگیر، کار نیمهکاره رها میشود. تا اینکه سال 93 برای یک مسابقه به آلمان اعزام میشوند و آنجا با این سیستم بیشتر آشنا میشود و دغدغه قدیمی دوباره جان میگیرد. پس از بازگشت از سفر، همراه دوستانش که سالهاست کنار هم کار میکنند، تحقیق روی بازار را برای اجرایی کردن ایده شروع میکنند.
آنها میدانند این ایده قبلا نیز در ایران کار شده، ولی اقبال به آن بسیار کم بوده است، پس باید یک برگ برنده رو کنند. محمدرضا درباره این موضوع میگوید: «تقریبا یک سال روی ضعفهای سیستمهای قبلی و بومیسازی ایده مطالعه کردیم. پس از قبول شدن طرحمان از سوی شتابدهندهای در دانشگاه آزاد قزوین، کار راهاندازی سایت و نسخه اندروید و iOS نرمافزار را آغاز کردیم.» او میگوید: «ایدهای را که در خارج اجرا میشد به دلیل مسائل فرهنگی، اجتماعی و … نمیتوانستیم مستقیما اینجا پیادهسازی کنیم و باید تغییراتی در آن ایجاد میکردیم. براساس آمارهای جهانی در اروپا و آمریکا اعتماد به شخص مقابل بیش از 70 از صددرصد است، ولی طبق آماری که وزارت ارشاد در ایران اعلام کرده شاخص اعتماد به شخص مقابل 35 درصد است؛ به همین دلیل سیستمهای مردمسپاری که مردم به مردم خدمات میدهند اگر به مسائل کوچک توجه نکنند، خیلی در ایران با استقبال عمومی مواجه نمیشوند.»
تنها نرویم
«در سامانه رهسپار، افرادی که با یکدیگر هممسیر هستند و مبدا و مقصد مشترکی دارند از طریق نرمافزار ما به همدیگر معرفی میشوند و میتوانند با هم سفر کنند. اگر رانندهای ظرفیت خالی در خودروی خود داشته باشد آن را به اشتراک میگذارد و دیگر مسافرانی که با او هم مقصد باشند، میتوانند آن صندلی خالی را رزرو کنند.» اینها توضیحات محمدرضا قازلی درباره رهسپار است.
در این سیستم رانندهها برای مسیری که مشخص میکنند مبلغ ناچیزی دریافت میکنند که بهصورت متوسط 50 تا 70 درصد کمتر از کرایه تاکسیهای خطی است. به همین دلیل این طرح هم برای مسافر توجیه اقتصادی دارد و هم راننده میتواند بخشی از هزینههای جاری خودروی خود مثل هزینه سوخت، استهلاک و… را تا حدودی تامین کند. از همه مهمتر اینکه از تعداد خودروهای تک سرنشین کم میشود و به کاهش آلودگی هوا و ترافیک نیز کمک میشود.
رهسپار الگوریتمی برای محاسبه هزینهها براساس پارامترهایی مانند طول مسیر، نوع جاده، سرعت متوسط خودرو و… توسعه داده است. قازلی در این باره میگوید: «برای مسیری که حدود 150 تا 200 کیلومتر است مثلا از تهران تا قزوین، کرایه مصوبه خودروهای خطی 18 هزار تومان است، ولی اگر کاربری در سیستم ما بهعنوان راننده این مسیر را انتخاب کند، رقمی بین 5 تا 15 هزار تومان را مشاهده میکند و از بین فهرست این رقمها یکی را به عنوان کرایه در نظر میگیرد. مسافرها هم قبل از شروع سفر آن رقمها را مشاهده میکنند و تصمیم میگیرند با آن رقم پیشنهادی راننده، سفر را رزرو کنند یا نه.»
به گفته قازلی ، گاهی مردم آنها را با سرویسهایی مانند اسنپ و تپسی اشتباه میگیرند. در حالی که اسنپ و تپسی خدمات آژانس موبایلی ارائه میکنند و کاربر کرایه دربستی را پرداخت میکند. در رهسپار رانندهها مردم عادی هستند نه مسافرکشها.
زنده کردن طرحی شکست خورده
در ایران چند استارتآپ دیگر مانند «کاروان رو» یا «میبریم» نیز این کار را شروع کردهاند، اما موسس رهسپار معتقد است تفاوتی وجود دارد که آنها را از این استارتآپها متمایز میکند و باعث میشود مردم به این سرویس اعتماد کنند: «در چنین سیستمهایی اعتماد به شخص مقابل بسیار پایین است و این باعث میشود مسافر و راننده سفر را رزرو نکنند، اما ما در سیستم خود احراز هویت را قرار دادهایم تا هویت افراد مشخص باشد. سرویس ما فعلا بهصورت آزمایشی فقط برای دانشجویان دانشگاه آزاد قابل استفاده است و هنوز بهصورت عمومی امکان استفاده از آن وجود ندارد. هر کسی که میخواهد در سیستم ما بهعنوان راننده یا مسافر ثبتنام کند، باید کد ملی، شماره دانشجویی و … را ثبت کند و ما استعلام هویتی او را از سازمان موردنظر میگیریم.»
قازلی توضیح میدهد در آینده کاربران دیگر نیز میتوانند از خدمات این سیستم استفاده کنند، ولی آنها بین کسانی که احراز هویت شده و آنهایی که نشدهاند، تمایز قائل میشوند و این را به دیگر کاربران اعلام میکنند تا خودشان تصمیم بگیرند میخواهند با کسی که احراز هویت نشده هم مسیر شوند یا خیر. از طرفی آنها در تلاش هستند تفاهمنامههایی با سازمانها و ارگانهای مختلف داشته باشند تا بتوانند کاربران بیشتری را احراز هویت کنند.
قازلی سراغ ایدهای رفته که قبلا تقریبا شکست خورده و این کار را کمی دشوار میکند، اما خودش میگوید: «بیشتر استارتآپها وقتی سرویسی را ارائه میکنند به دو صورت وارد بازار میشوند: استارتآپهایی که از ظرفیت موجود که تاکنون به آن توجه نشده استفاده میکنند، مثل کاری که ما میکنیم و استارتآپهایی که خدمات جدیدی را عرضه میکنند و تقاضای جدیدی را برای کارشان ایجاد میکنند، مثل اینستاگرام. ما مدل اول هستیم و با توجه به تحقیقاتمان به این نتیجه رسیدیم که دلیل شکست این طرح در ایران فقط مساله امنیت و اشتباه در استراتژی ورود به بازار است، البته میتواند موارد دیگری نیز باشد که در ادامه راه به آن برسیم، ولی ایمان داریم با رفع مشکلات میتوانیم این طرح را در کشور اجرا کنیم. استارتآپهای قبلی هنوز بعضی از اشتباههای گذشته را ادامه میدهند.»
کار را بشناسید بعد وارد آن شوید
با توجه به اینکه استارتآپ رهسپار برای احراز هویت کاربران خود به همکاری با نهادها و ارگانهای دیگر نیاز دارد، به نظر میرسد کار اینجا کمی مشکل شود، اما قازلی مصمم است و میگوید: « کندی در سیستمهای دولتی نسبت به بخش خصوصی در همه جای دنیا وجود دارد. ما از ابتدا با این مساله آشنا بودیم و مذاکرات خود را در ردههای مختلف انجام دادیم و با چند سازمان تفاهمنامه داریم. اگر استارتآپی روش کاری و قوانین شفاف داشته باشد، میتواند به خواسته خود برسد. خیلی از استارتآپها نه شخصیت حقوقی برای ایدهشان ثبت میکنند و نه درخواستشان مشخص است. راه را نیز نمیشناسند که از طریق چه نهادی باید خواسته خود را پیگیری کنند و درگیر ادارههای دولتی نامربوط میشوند. پس علاوه بر مشکل کندی کارهای اداری، بخش دیگری از مشکل به هوش ارتباطی و سازمانی استارتآپها بازمیگردد.»
محمدرضا از مردم دعوت میکند با حرکت جمعی، مشکلاتی را که میتوانند، حل کنند. او که شعار تیمش «با هم، برای هم» است میگوید: «هدف ما این است که فرهنگی عمومی را جا بیندازیم که مردم قدرت خود را بشناسند و بدانند در کنار یکدیگر میتوانند بعضی از مشکلات از جمله آلودگی هوا، ترافیک و… را حل کنند.»
محمدرضا قازلی کوفاندر رهسپار
25 سال دارد و کارشناسی نرمافزار در دانشگاه آزاد قزوین خوانده است. پنج سال در حوزه توسعه هوش مصنوعی برای ربات فعالیت کرده است. ورزش کوهنوردی و اسکیت اوقات فراغت او را پر میکند و زیاد به سفر میرود.
نظرتان در مورد این ایده چیست؟
کلیک حرفهای شما را به گوش این تیم میرساند. شاید در آینده نه چندان دور یکی از اعضای این تیم شدید. ما را از شنیدن داستان تلاش خود محروم نکنید، کلیک منتظر شماست.
شماره پیامک: 300011226
@Click_ jamejam : آیدی تلگرام
مائده گیوهچین
ضمیمه کلیک جامجم
یک کارشناس روابط بینالملل در گفتگو با جامجمآنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد