نقشه سیاه مرد جوان برای شریک زن

به گزارش جام‌جم، اوایل تیر امسال زن جوانی با حضور در شعبه هفتم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران از شریک خود به اتهام آدم‌ ربایی و آزار و اذیت شکایت کرد.

با دستور قاضی محمدمهدی مرشدلو، پرونده در دستور کار ماموران اداره 16 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

شاکی به افسر بازجو گفت: مدتی پیش با مردی آشنا شدم و دو نفری با هم یک مغازه آبمیوه‌فروشی را در اطراف دانشگاه تهران راه‌اندازی کردیم. او همیشه به من ابراز علاقه می‌کرد، اما من علاقه زیادی از خود نشان نمی‌دادم. همکاری‌مان ادامه داشت تا این‌که من با مردی آشنا شدم و او مرا به عقد خود درآورد. می‌خواستم بعد از ازدواج سهم خود را از آن مغازه بفروشم و از آنجا بروم.

وی افزود: روز حادثه سوار موتور شریکم شدم تا به خانه بروم. در میانه راه به من آب معدنی تعارف کرد. به محض نوشیدن آن حالم بد شد. او از من خواست به خانه‌اش بروم تا پس از بهبود حالم، مرا نزد خانواده‌ام ببرد. چشمانم در آن خانه سیاهی رفت و بی‌هوش شدم. ساعاتی بعد که به هوش آمدم، متوجه شدم او مرا مورد آزار و اذیت قرار داده است. شریکم تهدیدم کرد اگر از او شکایت کنم، عکس‌های سیاهی که از من تهیه کرده، منتشر می‌کند و مرا به دردسر می‌اندازد.

وی افزود: بدحال شده بودم و او مرا به دو مرکز درمانی برد که در دومین بیمارستان توانستم از دست مرد آزارگر فرار کنم و خود را به خانه‌ام برسانم و روز بعد به اداره پلیس بیایم و شکایت کنم.

با اظهارات زن جوان، مرد آزارگر تحت تعقیب پلیس قرار گرفت و بعد از یک هفته دستگیر شد.

متهم با انتقال به پلیس آگاهی تهران در بازجویی به آزارو اذیت شاکی و تهیه عکس‌های سیاه از او اعتراف کرد و با دستور قضایی روانه زندان شد. دو روز پیش متهم برای آخرین دفاع به شعبه هفتم بازپرسی دادسرای امور جنایی تهران منتقل شد و این بار هم به آزار و اذیت دختر جوان اعتراف کرد و به قاضی پرونده گفت: من به شاکی علاقه‌مند بودم و می‌خواستم با او ازدواج کنم. زمانی که متوجه شدم مردی به خواستگاری‌اش آمده تصمیم گرفتم به گونه‌ای از او انتقام بگیرم تا با وی ازدواج نکند، اما نمی‌دانستم او عقد کرده است. آن روز به بهانه رساندن او به خانه‌اش با هم همراه شدیم. آب معدنی مسموم به او دادم که بی‌هوش شد و با انتقال وی به خانه یکی از اقوامم، مورد آزار و اذیت قرار دادم و از او عکس‌های سیاه تهیه کردم، اما پیش از دستگیری‌ام عکس‌ها را که در گوشی تلفن همراهم ثبت شده بود، پاک کردم.

پرونده او با صدور جلب به دادرسی به اداره کیفری استان تهران ارسال شد تا بزودی محاکمه شود.