اقدام زشت و وحشیانه جوان تعمیرکار با زن بیوه و پسر 13 ساله اش در جنگل درازنو

به گزارش جام جم آنلاین به نقل از رکنا ،شامگاه جمعه، 4تیرماه امدادگران هلال‌احمر در مناطق جنگلی کردکوی جسد زنی را پیدا کردند که به‌نظر می‌رسید مدت زیادی از مرگ او گذشته است. قربانی زن 30تا 35ساله‌ای بود که با توجه به گذشت زمان و از بین رفتن صورتش، چهره او قابل شناسایی نبود. صبح روز بعد، زمانی که مأموران پلیس برای بررسی‌های تخصصی به محل کشف جسد رفته بودند، جسد دیگری را هم کشف کردند؛ جسد پسری نوجوان که در فاصله چند متری از جسد اول رها شده بود و چهره او نیز به‌دلیل گذشت زمان و از بین رفتن صورت قابل شناسایی نبود. از سویی هیچ مدرک و سندی که هویت قربانیان را مشخص کند به‌دست نیامد و هر دو جسد به پزشکی قانونی منتقل شدند.
کارآگاهان برای شناسایی هویت قربانیان به بررسی پرونده‌های مربوط به افراد گمشده پرداختند اما هیچ گزارشی مبنی بر اینکه زن و پسری با این مشخصات ناپدید شده‌اند، به پلیس مخابره نشده بود. از آنجا که اجساد در منطقه‌ توریستی جنگل‌های درازنو پیدا شده بود، این احتمال وجود داشت که آنها توریست و گردشگر باشند؛ به همین دلیل مشخصات ظاهری‌شان به پلیس سراسر کشور مخابره شد اما باز‌هم سرنخی به‌دست نیامد.
سومین جسد
چند روز از ماجرا گذشته بود که این بار از شهرستان بندرترکمن خبر رسید که جسد زنی حدودا 70ساله‌ در خانه‌اش پیدا شده است. مأموران پلیس راهی آنجا شدند و در بررسی‌ها مشخص شد که این زن خفه شده و طلاهایش به سرقت رفته است. کارآگاهان در بررسی‌های بیشتر متوجه شدند که زن 70ساله در این خانه تنها نبود. او پس از مرگ شوهرش همراه دختر جوانش و پسر او زندگی می‌کرد اما این مادر و پسر به طرز مرموزی ناپدید شده بودند. طبق اطلاعات به‌دست آمده، زن جوان حدودا 37ساله و پسرش حدودا 13ساله بودند و هیچ‌کس نمی‌دانست آنها کجا رفته‌اند اما طبق اظهارات همسایه‌ها آنها آخرین‌بار سوار بر یک خودروی تیبا خانه را ترک کرده و پس از آن ناپدید شده بودند.
جنایت خانوادگی
کارآگاهان جنایی استان گلستان حدس می‌زدند که بین اجساد پیداشده در جنگل‌های کردکوی و جسد کشف شده در بندرترکمن رابطه‌ای وجود دارد. این احتمال وجود داشت اجسادی که هویت‌شان شناسایی نشده بود، متعلق به مادر و پسر گمشده باشند. بنابراین آزمایش دی‌ان‌ای از هر سه جسد انجام و مشخص شد اجساد ناشناس متعلق به دختر و نوه همان زنی است که در بندرترکمن به قتل رسیده بود. با این اطلاعات کارآگاهان به تحقیق درباره زندگی قربانیان پرداختند و متوجه شدند که از مدتی قبل جوان لوله‌کشی به خانه آنها رفت‌وآمد داشت و تعمیرات و کارهای فنی این خانه را انجام می‌‌داد. او در همین رفت‌وآمدها توانسته بود اعتماد این خانواده را جلب کند و به همین دلیل قربانیان همه کارهایشان را به او می‌سپردند.

کارآگاهان که حدس می‌زدند این مرد جوان در جنایت نقش دارد، او را زیرنظر گرفتند و در ادامه تحقیقات مشخص شد که وی آخرین کسی بوده که با آنها در تماس بوده است. در چنین شرایطی دستور بازداشت او صادر شد که پنجشنبه گذشته کارآگاهان وی را دستگیر کردند.
سرهنگ مروتی، رئیس پلیس آگاهی استان گلستان گفت: این مرد ارتکاب جنایت را انکار می‌کرد اما شواهدی که علیه او بود، چاره‌ای جز اقرار برایش باقی نگذاشت. او اعتراف کرد که به‌دنبال رفت‌وآمد به خانه قربانیان و دیدن طلاهایی که زن جوان همیشه همراه داشت، وسوسه شده بود که هر طوری شده آنها را سرقت کند چرا که مدت‌ها بود بدهکار بود و به پول نیاز داشت. به همین دلیل با همدستی پسرخاله‌اش نقشه قتل این زن را کشید تا بتواند دست به سرقت طلاهایش بزند و در ادامه نیز چون می‌ترسیده از سوی پسر و مادر مقتول لو برود، تصمیم به قتل آنها گرفته است.
متهم گفت: روز حادثه با زن جوان تماس گرفتم و دعوتش کردم که برای تفریح به جنگل‌های درازنو برویم. از قبل درباره طبیعت آنجا برای آنها تعریف کرده بودم و او هم استقبال کرد و همراه پسرش، سوار بر خودروی تیبا به محل قرار آمد. من و پسرخاله‌ام همراه آنها راهی جنگل شدیم و وقتی دیدیم طلاهایش را همراهش آورده، نقشه‌مان را عملی کردیم. بعد از اینکه به محلی خلوت رسیدیم، این زن را به قتل رساندیم و چون نمی‌خواستیم شاهدی برای جنایت باقی بماند، پسرش را هم به قتل رساندیم و اجسادشان را در محلی دور از دسترس رها کردیم. پس از جنایت، طلاهای این زن را به همراه خودرواش سرقت کردیم.
می‌دانستیم که اگر اجساد پیدا شوند، مادر این زن درباره ما به پلیس خواهد گفت و لو‌می‌رویم. برای همین تصمیم گرفتیم زن 70ساله را هم به قتل برسانیم. با او تماس گرفتم و گفتم آماده باشد چون می‌خواهم او را هم برای تفریح با خودم ببرم. مقتول قبول کرد و با پسرخاله‌ام راهی خانه‌اش شدیم و پس از ورود به داخل خانه، ‌ او را هم به قتل رساندیم. پس از این جنایات، طلاهای مسروقه را به مبلغ 10میلیون تومان به یک مالخر فروختیم و سپس خودروی تیبا را به یکی از شهرهای غربی استان بردیم تا در فرصتی مناسب آن را بفروشیم که من دستگیر شدم.
به گفته سرهنگ مروتی، پس از اعترافات هولناک این مرد، همدست او نیز دستگیر شد و هر دو متهم صحنه و نحوه قتل‌‌ها را بازسازی کردند. وی با قدردانی از تلاش دادستان کردکوی و پزشکی قانونی در کشف این پرونده گفت: نکته مهم در رخ دادن این جنایت اعتماد بیجای قربانیان به جوان لوله‌کش بود. او ادامه داد: اگر زن جوان طلاهایش را در معرض دید این مرد قرار نمی‌داد و به راحتی به او اعتماد نمی‌کرد، هرگز چنین جنایتی رخ نمی‌داد.