همیشه دویدن، حسی است که اغلب خانم‌های شاغل دارند. آنها برای این که بتوانند کار، فرزند، همسر، اقتصاد، اشتغال و خانه‌داری را به هم پیوند دهند چند برابر یک فرد عادی چه زن و چه مرد می‌دوند تا از زندگی عقب نمانند و این بهایی است که برای حضور اجتماعی و اقتصادی می‌پردازند. چیزی که در ظاهر کسی از آنها نخواسته است.
کد خبر: ۹۲۸۳۷۲

گرچه در دیدگاه اسلامی کسی بر زن تکلیف نمی‌کند که موظف به اشتغال است، اما اشتغال و بهره‌برداری زن از درآمد اقتصادی او مادام که به چارچوب خانواده ضرری نرساند برایش منعی ندارد.

این دیدگاه نسبت به دیدگاه‌های کارکردگرایی خانواده که زن را در چارچوب خانواه وسیله ارضای مرد و زاد و ولد تعریف می‌کند و خارج از آن هر چه باشد نقش‌ها را در خانواده مخدوش می‌کند، بسیار معتدل‌تر است.

اما به هر حال امروز، زنی را در جامعه ایرانی داریم که از یک سو با خواست‌ها و نیازهای جدید و شخصی و دیگر سو در پی نیازها و ضروریات اقتصادی و اجتماعی پا به جامعه گذاشته است.

زن امروز زنی است که نه عرف، نه قوانین، نه رویه‌های قضایی و نه محاسبات اقتصادی نتوانسته‌اند در خانواده چنان جایگاهی به او ببخشند که احساس امنیت کند و خود را از پایبندی به کار و کسب درآمد بی‌نیاز حس کند.

گرچه در آموزه‌های دینی، زنان از الگوهای برتری چون فاطمه زهرا(س)، زینب کبری(س) و حضرت خدیجه(س) برخوردار هستند ـ که نقش آفرینان عرصه‌های خانواده و اجتماع بوده‌اند و بقای خاندان عترت از دامان آنهاست ـ اما در عمل آنچه در خانواده پیاده شده عمل به عرفی بوده که چندان با این آموزه‌ها تطابق نداشته است.

جایگاهی که زن در خانواده امروزی دارد نیز نه در خانواده و نه در جامعه هرگز تا به آن پایه نبوده است که از نظر روحی و روانی زن را ارضا کند و به او احساس اهمیت، جایگاه مناسب و تشخص دهد.

زن، همانی که ساداتی و نسل پیامبر از خون او به امامان رسیده، امروز حتی گاه از نفر دوم بودن در خانواده نیز تنزل کرده است.

سال‌هاست قرار است به ازای تمام تلاش‌های زنان خانه‌دار و ارزش افزوده‌ای که در خانواده ایجاد می‌کنند، بیمه‌ای آنها را تحت پوشش قرار دهد که بعد از سال‌ها خانه‌داری به آنها بازنشستگی تعلق گیرد، اما هنوز قانونگذاران از عهده اجرایی شدن این قانون و بار مالی آن برای دولت بر نیامده‌اند. زنانی که یک عمر مشغول ارزش‌آفرینی بوده‌اند و آن‌قدر در جامعه‌شان قدر و منزلت ندارند که بار مالی بیمه‌شان تقبل شود، چطور به جایگاه والای مادری و همسری خود در خانواده بسنده کنند؟

آنان عمری را با گذشت و مودت انسانی، بدون درخواست مزایای شرعی که اسلام برای آنها تعیین کرده است مثل دریافت نقدی مهریه، حق داشتن مستخدم، گرفتن دایه برای فرزند و درخواست مزد بابت کارهای خانه سپری کرده‌اند، اما امروز همه اینها نه‌تنها به وظیفه بی‌‌چون و چرا بدل شده است، بلکه با تطور خانواده از مردسالار به فرزندسالار اکنون در آخرین رتبه خانواده قرار گرفته و پیش از همیشه تنزل کرده‌اند.

در بسیاری از مواقع خواسته‌ها و نیازهای زن حتی نیازهای درمانی او بعد از نیازهای تک‌تک اعضای خانواده قرار می‌گیرد.

از سوی دیگر، زن امروز زنی تحصیلکرده و با خواسته‌های جدید و اجتماعی و نیازهای جدید است و ازدواج هنوز یکی از نیازهای اوست، اما واقعیت این است که برای زن شاغل اگر شوهر نباشد هم دنیا به آخر نرسیده است.

طعنه پدر و آزار برادر و سرکوفت مادر دیگر برای دختر در خانه مانده جزو جیره هر روزه نیست. چه بهتر انسان به لباس سفید از خانه پدری خارج شود، اما اگر نشد، زن امروز آن‌قدر در خانه نمی‌نشیند که یک نفر بیاید و سوار بر اسب سفید او را به ناکجاآباد بخت ببرد. اگر کسی هم نیاید او خود آستین‌ها را بالا می‌زند و می‌رود تا روزی خود را از روزگار باز ستاند تا زیر منت نباشد. درست است که هنوز او را مقصر می‌دانیم و می‌گوییم کاش زنان این همه باسواد نبودند، کاش این همه شغل نبود و همچنان اینان وابسته می‌ماندند، زود ازدواج می‌کردند، به هر خواستگاری جواب مثبت می‌دادند و مشاغل را از دست مردان در نمی‌آوردند، اما به چه قیمتی؟ آیا در شرایط قبلی همه چیز برای آنان عادلانه بود؟ آیا جامعه خود زنان را تحریک به تحرک اجتماعی نکرد؟

جامعه هنوز با زن مستقل کنار نیامده است، چه متاهل باشد چه مجرد. زنان مستقل از هزار سو در فشارند و یکی از مهم‌ترین آنها رها شدگی عاطفی و حمایتی آنها در خانواده است.

چه بسیار مردانی که وقتی از استقلال زنانشان خیالشان راحت شد، آنها را به حال خود رها کرده‌اند و نه غم نانشان را می‌خورند و نه غم جانشان را.

زن برای مرد شاغلش باید سایه آسایش باشد و پناهگاه عاطفی. اکنون که زن و مرد هر دو شاغل شده‌اند و بار سنگین اقتصاد بیمار جامعه را تا رسیدن به روزهای بهتر ناچار بر دوش می‌کشند، چه بهتر هر دو سعی کنند پناهگاه آسایش هم باشند زیرا در نهایت همیشه زن، زن است و مرد، مرد و زن هرچقدر هم دارای رتبه اجتماعی و مقتدر باشد، در چارچوب خانواده نیاز دارد ناز کند و نازش خریداری داشته باشد وزن همیشه دوست دارد همسرش برای او خرج کند و فرقی نمی‌کند چقدر از نظر مالی مستقل باشد. همچنان که مرد هنوز به سایبان آرامش خود نیاز دارد.

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها