درخواست طلاق به خاطر تعطیلات آخر هفته

این زن ادامه می‌دهد: حالا همه اینها به کنار، بدبختی ما روزهای تعطیل بیشتر می‌شود. همیشه دعوایمان سر این بود که روزهای تعطیل کجا برویم. پیش خانواده من باشیم یا خانواده حسام. باور کنید آقای قاضی هیچ وقت از تعطیلاتم لذت نبردم. همیشه وقتی اسم تعطیلات می‌آید کابوس‌های زندگی من هم شروع می‌شود. تا جایی که دعا می‌کنم تعطیلات کمتر باشد. بیشتر وقت‌ها کار را بهانه و سعی می‌کنم تعطیلات در خانه بمانم. آقای قاضی وقتی قرار است دو سه روز تعطیلی داشته باشیم حسام شروع می‌کند به لجبازی کردن. او می‌گوید تعطیلات باید پیش خانواده اش برویم با آنها باشیم. با آنها به سفر برویم و یا به خانه‌شان مهمانی برویم و یا آنها را دعوت کنیم. خلاصه باید تمام تعطیلات را با خانواده حسام باشیم. او می‌نشیند و حساب و کتاب می‌کند. اگر تعطیلات قبلی پیش خانواده من بودیم باید حتما در تعطیلات جدید با خانواده خودش باشیم. حالا اگر در این میان خانواده من برای تعطیلات برنامه‌ای چیده باشند امکان ندارد که قبول کند تا در این برنامه شرکت داشته باشیم. تمام روزهای تعطیل را باید با خانواده او بگذرانیم و من خیلی وقت ها به خاطر این لجبازی از بیشتر مراسم و مهمانی‌های خانوادگی ام که معمولا در روزهای تعطیل است محروم شده‌ام. باور کنید آنقدر در روزهای تعطیل عذاب می‌کشم که دوست ندارم هیچ روزی تعطیل باشد. حسام مرد خودخواهی است و واقعا زندگی در کنار او برایم عذاب آور شده است. انگار دوست دارد با من لجبازی کند یا مرا آزار دهد. برای همین وقتی باز هم در این تعطیلات با هم سر همین موضوع درگیر شدیم هردویمان تصمیم به جدایی گرفتیم.

در این لحظه مرد جوان نیز به قاضی می‌گوید: آقای قاضی شما خودتان قضاوت کنید. من خانواده‌ای شاد و پرجمعیت دارم که آنها هم در روزهای تعطیل برنامه‌ها و مهمانی‌های زیادی ترتیب می‌دهند. خانواده لاله هم همین‌طور. خوب مگر بد است که ما تعطیلات را تقسیم کنیم و یک‌بار با خانواده لاله به مهمانی یا سفر برویم و یک‌بار هم با خانواده من. همسرم دنبال بهانه می‌گردد. او تنها به خودش و خواسته‌هایش فکر می‌کند و با این‌کارها می‌خواهد سعی کند مرا از خانواده‌ام دور کند. در صورتی‌ که من بشدت به خانواده‌ام وابسته هستم و مثل خود لاله دوست دارم در همه مهمانی‌هایشان شرکت داشته باشم. اما باور کنید من هم از خیلی برنامه‌ها و مهمانی‌های خانوادگی‌ام گذشتم تا عدالت را رعایت کرده باشم. اگر من مردی بودم که می‌گفتم حق نداری با خانواده خودت ارتباط داشته باشی و فقط باید پیش پدر و مادر و بستگان من بیایی آن وقت لاله حق داشت هرچه می‌خواست به من بگوید. اما حالا که سعی می‌کنم عدالت را رعایت کنم این انصاف نیست که همیشه تعطیلات را برایمان جهنم کند و زندگی را به دعوا و جنگ و جدل بکشاند. باور کنید من هم از این دعواها خسته شده‌ام و می‌خواهم برای همیشه از این زن جدا شوم.

وقتی صحبت‌های این زوج تمام می‌شود، قاضی از آنها می‌خواهد کمی‌فکر کنند. برای همین رسیدگی به این پرونده را به جلسه آینده موکول می‌کند.

برداشت‌های اشتباه، روابط را تیره می‌کند

دکتر حسن ابراهیمی‌مقدم / روان‌شناس: ارتباط زناشویی باید باعث شادی و آرامش باشد اما برخی مواقع نیز این ارتباط شکرآب می‌شود. در این مواقع زن یا مرد شروع به انتقاد کردن و غر زدن می‌کند. این مشکلات اگر بیشتر شود به خشم و پرخاشگری و بعد از آن عواقب بدتر تبدیل می‌شود. ارتباط زناشویی همیشه با دنیایی از عشق و امید و انتظار شروع می‌شود. امید به این‌که احساسات و خواسته‌ها درک شود و زن و مرد به جایگاه امنی برسند که احساس کنند از سوی نزدیک‌ترین فرد زندگی‌شان حمایت می‌شوند، همیشه به‌عنوان انتظار طرفین وجود دارد. اما گاهی این امید در برخورد با واقعیت از بین می‌رود و نیازها برآورده نمی‌شود و برداشت‌های اشتباه به‌تدریج روابط همسران را تیره می‌کند. در نتیجه خشم در روابط آنها رشد می‌کند تا جایی که تمام امیدها و آرزوها نقش بر آب می‌شود و زن و مرد احساس تنهایی شدید می‌کنند. آنها با این احساس هر لحظه از هم دورتر می‌شوند و حتی کارشان به پرخاشگری و خشم و جدایی نیز می‌رسد. معمولا شناخت ناکافی نسبت به خلق و خو و ویژگی های همسر که عدم آگاهی از تفاوت‌های جنسیتی نیز باعث دامن زدن به این موضوع می‌شود و همچنین عدم مهارت در گفت‌وگو و ایجاد ارتباطی موفق، زمینه‌ساز ناراحتی و رفتارهای پرخاشگرانه می‌شود. بنابراین به عقیده من شناخت همیشه به نفع زن و مرد است. وقتی زن یا مرد همسر خود را درست بشناسد این شناخت به میزان زیادی در روابط زناشویی تان تاثیر می‌گذارد. بنابراین توصیه می‌شود زن و مرد با شناخت و آگاهی بیشتر و دقیق‌تر از روحیات، احساس‌ها، ویژگی‌ها، مهارت‌ها، نقاط مثبت و منفی همسر خود گام بزرگی را به سوی روابطی بهتر و صمیمانه‌تر بردارند.

اما موضوع دیگر احترام به خواسته‌های یکدیگر است. گاهی برخی زوج‌ها به جای احترام به خواسته یکدیگر با هم جدال می‌کنند و کوتاه نیامدن از موضع خود را نوعی پیروزی می‌دانند. این جنگ گاهی به خانواده ها کشیده می‌شود و نوع رفتار و احترام به خانواده طرف مقابل سوژه جنگ می‌شود. حال آن‌که اگر به خواسته‌های یکدیگر احترام بگذارند، مشکلی به وجود نمی‌آید و روابط آنها گرم‌تر خواهد شد.

سیما فراهانی