
تمامی دوران قهرمانی مانند این 30 – 20 متر فاصله تا خط پایان، سخت و دشوار است. برای قهرمانی باید سالها و ماهها تلاش کرد، اما از دست دادن این دوران به تار مویی بند است. سهلانگاری در تمرینات، غرور کاذب یا یک لغزش اخلاقی، تمامی دوران قهرمانی را به باد میدهد. در کنار این مسائل، ظهور چهرههای تازه با عمر قهرمانی مفید و انگیزه رقابتجویی است که زیبایی و جذابیتهای این مقوله اجتماعی را بیشتر میکند زیرا تغییر در درون ورزش است. در واقع پدیدههای نوظهور جزئی از ورزش بهشمار میآیند که در ذات آن نهفته است و رقابت در رشتههای ورزشی را معنای تازهای میبخشد. ستارههایی بدون جایگزین، عمر ورزش قهرمانی و حرفهای خود را با رسیدن به تمامی مدارج و افتخارات سپری میکنند در عوض عدهای دیگر در میانه راه از سوی جوانترها تهدید میشوند، در این میان چه اتفاقی میافتد و چگونه باید در هر دو حالت جایگزین مناسبی برای قهرمانان پیدا کرد؟
بر اساس نظریههای پژوهشگران تربیت بدنی، هر کودک، بالقوه قهرمان یک رشته ورزشی است فقط باید توانایی و ظرفیتهای او شناسایی و در مسیر درست هدایت شود. در ایران با وجود نارسایی در ورزشهای عمومی، رویکرد مناسب خانوادهها به ورزش و اهمیت دادن به سلامتی کودکان، پایههای اصلی ورزش همگانی را که محور ورزش قهرمانی است بنا نهاده، اما باید توجه داشت مقدار ناکافی ابزار و امکانات مناسب در این بخش، برای ساختن قهرمانان فردای ورزش ایران تهدیدی جدی بهشمار میآید.
فرآیند قهرمانپروری در بسیاری از کشورها که ورزش به طور سیستماتیک است، نه تجربی، کودکان را قبل و حین رسیدن به دوره بلوغ زیر نظر میگیرند، زیرا در این دوره فرد به حداکثر استعداد ژنتیک خود میرسد. افزایش قد و بلندتر شدن طول استخوانها با در نظر گرفتن آزمایشها و مراقبتهای فیزیولوژیک و ترکیبات بدنی طی این دوران همراه با تمرینات خاص عمومی به افراد کمک میکند تا رشته مورد نظر را انتخاب کنند.
معمولا سن استعداد عمومی بین 5 تا 12 سال تعیین میشود که در این سنین کودک باید در ورزشهای مختلفی فعالیت کند و پس از شناخت و تجربه لازم در 16 یا 17 سالگی به سن حرفهای برسد. سن قهرمانی ورزشکار با وجود متفاوت بودن ورزشها تعاریف خاصی دارد به طور مثال سن قهرمانی یک ژیمناست به مراتب کمتر از سن قهرمانی ورزشکار رشتههای گروهی یا ورزشهای رزمی است. بنابراین در ژیمناستیک به دلیل پایین بودن سن قهرمانی باید سریعتر این ورزش را شروع کرد، مانند چینیها که حرف اول را در این ورزش در سطح دنیا میزنند. آنها ورزشکارانی از سه یا چهار سالگی برمیگزینند و توالی نسلها کمک میکند تا همیشه قهرمانانی در این ورزش تربیت کنند.
عواقب یک راهحل سطحی
در دوران ورزش همگانی با ایده قهرمانپروری برای آینده ورزش ایران چه باید کرد؟ در شرایطی که ورزش کودکان باید سلامتمحور، تربیتی و رشدی باشد تا قهرمانی و رقابتی، از چه شاخصها و پارامترهایی باید استفاده کرد تا کودکانی که دوست دارند یک روز در نقش ستارههای امروز خود ظاهر شوند به این اهداف بلندمدت، اما قابل دسترس و امکان برسند؟
شوربختانه در ورزش ایران سازمانی متولی امر مشاورههای ورزشی نیست و بسیاری از خانوادهها هم نگاه درستی به قهرمانی ندارند و بیشتر مواقع انتظارات از داشتن یک قهرمان، غیرواقعی است، بر این اساس برنامههای غیرواقعی با تئوریهای خودساخته و عامه پسند ساخته میشود.
برخی از مربیان نیز با سودجویی از ناآگاهیهایی که در این زمینه وجود دارد، خانوادهها را با مخارج هنگفت روبهرو میکنند در عوض پس از چند سال نتیجهای از کارهای بدون پشتوانه علمی حاصل نمیشود. از طرفی نونهال یا نوجوان به دلیل نرسیدن به آمال و آرزوهای خود سرخورده شده، اعتماد به نفس خود را از دست میدهد و حتی در صورت مراقبت نادرست پرخاشگر میشود. از این رو خانوادهها برای ساختن چهره قهرمانان آینده باید حوصله کنند و راههای علمی با پیادهسازی آکادمیک مراحل رشد ورزشی فرزندان خود را در نظر بگیرند.
کدام قهرمان؟ کدام کار پایهای؟
در پاسخ به پرسش کلیشهای آیا برای فلان ورزش پشتوانه داریم یک جمله کلیشهای وجود دارد: باید کار پایهای کنیم. جزییات این کار پایهای چیست؟ آیا ورزشکاری که در هجده سالگی جذب ورزشی میشود، پشتوانه مناسبی برای چهرههای مطرح ورزش مرتبط بهشمار میآید یا فقط باید سن قهرمانی را ارزیابی کرد و برنامههای پایهای را برای ورزشکار در سنین پایینتر ترتیب داد؟
هر چند نمیتوان منکر استثناها در رشتههای ورزشی شد، اما کلیت کار به پشتوانه علمی نیاز دارد تا افراد توانمند در توالی نسلها و پشت به پشت، در ورزشها معرفی شوند و فرآیند قهرمانپروری دچار گزند نشود. وزارت ورزش، کمیته ملی المپیک و فدراسیونهای ورزشی به عنوان نهادهای مسئول و پاسخگو مهمترین نقش را در شناسایی و تربیت استعدادها به عهده دارند.
در گام بعدی باشگاهها هستند هر چند مشکلات باشگاهداری مانع از نتیجهگیری لازم در بخش پشتوانهسازی است، اما با این حال نقش تیمهای باشگاهی، آکادمیها و کلاسهای آموزشی را در معرفی چهرهها و قهرمانان آینده ورزش نباید نادیده گرفت. وزارت آموزش و پرورش نیز باید برنامههایی را در معاونت تربیت بدنی و سلامت در نظر بگیرد تا برای داشتن قهرمانان آینده، ابتدا بتوانیم زیرساختهای لازم را فراهم کنیم و فقط به باز شدن در چشم ندوزیم که کسی بیاید و برای چند سالی برای ورزش ایران مدالآور باشد و بعد برای پیداکردن نفر تازه به این در و آن در بکوبیم.
افراط و تفریط بحث جایگزینی
مسیر پیشرفت و تعالی ورزشکاران و ساختن پشتوانههای مناسب ارتباط مستقیمی با فراهم کردن امکانات و به روز کردن دانش مربیان دارد. فدراسیونهای ورزشی در چشمانداز برنامههای راهبردی و توسعهای باید به پشتوانهسازی نگاه جدی داشته باشند به این ترتیب میتوان امیدوار بود ورزش ایران در هر دوره با ستارگان تازه خود به فکر قدرت نمایی در سطح رقابتهای آسیایی و جهانی است.
یکی از آفتهای ورزش ما نداشتن مکانیزم اصولی برای شناخت ظرفیتهای موجود با علم پشتوانهسازی است به نحوی که همیشه با ورود به بحث پشتوانهسازی و قهرمانپروری، بین جوانگرایی و شایستهسالاری دیدگاههای متفاوت و گاه نادرستی وجود دارد. برخی از ستارههای پیشین با وجود همه توانمندیها به بهانه جوانگرایی کنار گذاشته میشوند از طرفی جوانانی را بدون عبور از فیلترهای انتخابی و تجربی، جایگزین میکنند که حاصل آن هدر رفت وقت و سرمایه در ورزشهاست.
بسیاری از مسئولان ورزش به جز راهکار دو گزینهای حذف یا جذب، برنامه دیگری ندارند از این رو ورزش ایران در بزنگاههای تاریخی برخی رشتههای ورزشی، دچار زیان شده است.
در واقع افراط و تفریط فدراسیونهای ورزشی در استفاده از دو گروه ورزشکاران جوان و قهرمانان پرآوازه، خطرات پشتوانهسازی در ورزشها را افزایش میدهد. فدراسیونی به دنبال ویترین است و با هدف پرستش مدال، استعدادهای مانده در راه را نادیده میگیرد و قهرمانانش را به ستارههایی تکراری و گاه ملالآور تبدیل میکند، اما فدراسیون دیگر هر سال با چهرههای جدید، گوشهای از توسعه پایدار خود را در تمامی سطوح به نمایش میگذارد. از این رو ورزش ایران برای قهرمانپروری و جایگزین کردن قهرمانان باید در بین فدراسیونها یا نهادهای مسئول و مرتبط به حرف و هدف مشترک برسد.
توجه به نیروها و سرمایههای ورزش، استفاده از همه امکانات و ظرفیتهای بالقوه موجود در قالب برنامهای مدون، حتی برای ورزشهایی که در اهداف زودگذر فقط در ورطه نتیجهگرایی با یک عده قهرمانان نام آشنا و شناخته شده قرار دارند، به ابعاد دیگر گسترش و توسعه همهجانبه ورزش بویژه در بحث پشتوانهسازی کمک میکند تا بتوان ساختار مناسبی برای موقعیتهای پیشروی ورزشها پایهریزی کرد. اینگونه میشود امید داشت وقتی نفسهای یک قهرمان در انتهای راه ورزش قهرمانی به شماره افتاد، نفسهای ورزش ایران با اتکا به دادههای علمی و پایهای همچنین شناخت راههای توسعه از پنج سالگی تا سن قهرمانی ورزشکاران، به شماره نیفتد و چشمه زلال و خروشان پرورش استعدادهای ناب ایرانی در عرصههای بینالمللی جریان داشته باشد.
محمد رضاپور / جامجم
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
محمود قماطی، نائبرئیس شورای سیاسی حزبالله در گفتوگوی اختصاصی با «جامجم»:
صریح و بیپرده با علیرضا خانی عضو سابق هیأت مدیره استقلال