راهکارهایی برای احساس شادی و سرزندگی

زنان گوشه‌گیر، زنان غمگین...

خانمی متاهل و ۲۶ ساله هستم. بر اثر مشکلات زندگی خیلی گوشه گیر شدم و اصلا مثل هم سن و سال‌های خودم شاد نیستم. لطفا کمکم کنید.
کد خبر: ۶۹۵۸۶۰
زنان گوشه‌گیر، زنان غمگین...

جام جم سرا: هرچند به این نکته اشاره نکرده‌اید که چرا فکر می‌کنید نسبت به هم سن و سال‌‌هایتان شاد نیستید، اما در ادامه چند دلیل به وجود آمدن چنین احساسی در خانم‌ها و راهکارهای مقابله با آن‌ها مطرح می‌شود:

*زمانی که زندگی انسان طبق روال خاصی پیش می‌رود و بعد به دلایلی تغییراتی در آن ایجاد می‌شود، احساس افسردگی به انسان دست می‌دهد که میزان و شدت آن در خانم‌ها بیشتر است. به چنین افرادی توصیه می‌شود تلاش کنند با تغییرات جدید کنار بیایند و فقط به سختی‌های موقعیت جدید فکر نکنند. هر موقعیت جدید، یک سری نکات مثبت هم دارد که توجه به آن‌ها می‌تواند به سرزندگی افراد کمک کند.

*ممکن است فردی به دلیل تغییرات در روابط بین فردی‌اش با دیگران احساس کند که دیگر شاد نیست. تغییر کیفیت رابطه با همسر، فرزندان، دوستان و آشنایان چه از طرف خود شخص و چه از طرف شخص مقابل، باعث می‌شود که انسان احساس کند دیگران با او همگام نیستند. به چنین افرادی توصیه می‌شود، قبل از هرکاری رفتارهای خودشان را بررسی کنند و ببینند که چه تغییراتی در آن ایجاد شده است. در صورتی که مشکل از رفتارهای خود آن‌ها بود، باید رفتار‌هایشان را اصلاح کنند.

*معمولا خانم‌ها با کنار گذاشتن یک سری کار‌ها و سرگرمی‌های روزانه مثل فعالیت‌های هنری یا کلاس‌های آشپزی و...، شادابی و دل خوشی‌‌هایشان در زندگی را از دست می‌دهند. در چنین موقعی، خانم‌ها باید بررسی کنند و اگر فعالیتی را بدون دلیل کم یا حذف کرده‌اند، برای انجام دادن آن تجدید نظر کنند.

*ناکامی در رسیدن به هدف‌های تعیین شده در زندگی مشترک هم باعث ایجاد احساسی ناخوشایند در افراد می‌شود. به طور طبیعی، وقتی در راه رسیدن به یک نیاز، موانعی ایجاد می‌شود، فرد از رسیدن به هدفش باز می‌ماند، احساس شکست می‌کند و در نتیجه احساس شادابی و نشاط نمی‌کند. خانم‌ها در چنین مواقعی باید در برنامه ریزی برای رسیدن به هدفشان تجدید نظر کنند و به جای غصه خوردن، با همت برای رسیدن به هدفشان تلاش کنند.

*یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث گوشه گیری خانم‌ها می‌شود، به وجود آمدن مشکلاتی بین آن‌ها و همسرشان است. بعضی رفتارهای همسر به صورت سهوی یا حتی عمدی، باعث کمرنگ شدن علاقه بین زوجین می‌شود. افراد در چنین مواقعی باید با همسرشان درباره این موضوع صحبت کنند. البته افراد باید توجه داشته باشند که شروع صحبت با همسرشان باید بدون پیش فرض‌های ذهنی باشد و فقط تلاششان را صرف پیدا کردن علت‌های ناکامی در زندگی کنند. خانم‌ها می‌توانند عواملی که باعث ناراحتیشان می‌شود، با همسرشان در میان بگذارند و از همسرشان بخواهند که به شادابی و سرزندگی آن‌ها کمک کند.(عباسعلی براتی- کارشناس ارشد روان شناسی بالینی/ خراسان)

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۱
زن
Iran, Islamic Republic of
۱۰:۰۷ - ۱۳۹۳/۰۴/۲۴
۰
۰
متاسفانه دلایل بسیاری برای افسردگی و ایجاد اون موثر هستن یك دلیلش كه من دچار اون هستم تبعیض گذاشتن پدرو مادرم بین من و بچه های دیگرشون هست من متاهلم دوتا بچه دارم بقیه متاهل و بدون فرزند و دوتا هم مجرد مادرم خیلی خیلی در برخوردهاش و محبت هاش فرق میذاره من اصولا آدم مستقلی هستم وابسته نیستم اما این رفتار پدر و مادرم باعث شده از شدت ناراحتی روزهای طولانی افسرده شدم و فشارم روزهای طولانی پایین بوده و بستری شدم جالب اینكه امروز دقیقا 45 روزه برادرم بچه های منو از خونه بیرون انداخته بود و من اعتراض كردم كه چرا تو هوای گرم وقتی خواهر و برادرهای دیگرم اونجا بودن پیش اونا بچه های بیگناهمو بیرون كردی جالبه بدونید كلی بدو بیراه برام اس كرد و بعدش به خواهرم كه با شوهرش اونجا بود اس دادم چرا به شما چیزی نگفتن و بچه های منو بیرون كردن و جالبتر اینكه كلی بدو بیراه برام اس كرد و بعدش برادرم وارد ماجرا شد و اونم كلی بد و بیراه و این در حالی بود كه بچه های من نهار رو خونه خورده بودن و تا رفتن من از سر كار به خونه خیلی حوصلشون سر رفته بود و این قضایا اتفاق افتاد و منم كلی گریه و ناراحت از ناراحتی بچه هام و الان بعد از 45 روز مادر و پدر بیخیال و از خدا خواسته من یه زنگ نزدن بگن مرده ای زنده ای پس در نتیجه فقط عوامل اقتصادی و بی پولی و ...باعث افسردگی نیست مثل خود من كه دچار بی عدالتی و ظلم خانواده ام هستم و روزها ساعتها بدون اینكه كاری انجام بدم فكر و خیال میكنم و غصه میخورم و دلیل اصلی اون خانواده ام و پدر و مادرم هستن و من نمیبخشمشون

نیازمندی ها