هر ایرانی یک بانک

شرق:هر ایرانی یک بانک

همین‌طوری دوردور رفتم سمت کرج و عزیز اکبریان، نماینده مردم کرج را سوار آمبولانس کردم و حاصل اقتصاد هشت‌سال دولت احمدی‌نژاد را شست و گذاشت کنار و گفت: «امروز در خیابان‌های شهرهای بزرگ تعداد موسسات مالی خصوصی از سوپرمارکت‌ها بیشتر شده است که به بیچاره‌شدن مردم منجر شده و سرمایه خود را از دست داده‌اند.»

گفتم: عزیزجان، اجازه بده من همین الان بزنم کنار و شش و سه کیلو اسفند دود کنم تا یک وقت چشم نخورید که تازه چشم‌وگوشتان باز شده و متوجه شده‌اید چی به چی است و مردم بیچاره شده‌اند.

یک‌چیزی گفتم رفت تو فکر. گفتم: بعد هم همه مردم دنیا پولشان را می‌برند سوییس، اما توی سوییس چهارتا بیلبورد بانک نمی‌بینی. اینجا توی ایران داریم به جایی می‌رسیم که هر ایرانی یک بانک داشته باشد. البته بانک که چه عرض کنم، شما بهش بگو بانکک.

البته این بانکک‌ها و موسسات چشم به چندرغاز ما دارند. چون آنها که پول تپل به جیب می‌زنند پولشان را توی بانک نمی‌گذارند که. می‌گذارند توی تریلی می‌فرستند ترکیه. خودم هم محو این تحلیل اقتصادی شده بودم. گفتم: امیدوارم امسال به خودکفایی برسیم و بانکک صادر کنیم سوییس.

نماینده مجلس هم داشت نت برمی‌داشت.

گفتم: بعد هم آقای احمدی‌نژاد هی می‌گفت «بنگاه کوچک زودبازده» نگو منظورش همین بانکک‌ها و موسسات مالی بوده.

رفته بود توی فکر.

گفتم: البته شما می‌گویی مردم بیچاره شدند، ما موافق نیستیم. چون از قدیم می‌گویند یک ده آباد بهتر از صد شهر خراب. الان حال مردم خراب است ولی حال محمودرضا خاوری چی‌چی‌کل بانک مرکزی خوب خوب است و الان هم بغل سلین دیون است و همسایه‌شان شده.

نماینده مجلس گفت:‌گیر دادی به سلین دیون‌ها.

گفتم: نه گلم. ‌گیر دادم به خاوری. منتها شما سلین دیون به چشمت می‌آید، اما خاوری نه.

توی آینه نگاه کرد و شروع کرد به فوت‌کردن که ببیند چیزی به چشمش رفته است یا نه. من هم دیگر مزاحمش نشدم، روی یک کاغذ نوشتم این آمبولانس به‌زودی تبدیل به بانک خصوصی می‌شود و خلاص.

قدس:مش غضنفر و افزایش 75 درصدی نرخ بلیت

از وَختی ناسَن بیلیتِ اُتوربوسایی واحِدِ مِشَد رِ از دیویست تومن کِردن سیصدُپِنجاه تومن، ...

بعدَم واز گفتن مِخَن اَزدُواره قیمتِش رِ وَرگِردونَن عینِ اَوَلِش، مو یِ ساده باور کِردُمُ با خودُم گفتُم هَمی چَنروز رِ پیاده مُرُم به سَرِ کارُمُ هَروَخت بیلیتا آرزون رَفت واز اُتوربوس مِشینُم مُرُم. امروز که مُخواستُم بُرُم سرِ کار، تا کُوشام رِ پام کِردُم هَم تو پام پودُر رِفتن؛ عیالُم بِزِم گفتِگ مَگِر چِقذَر راه مِری که کُوشات ایجور لَخّه رِفتن؟ گفتُم خب مو فِکِر مِکِردُم ایقذَر که ای مسؤولایِ مَثَلَن دلسوز به ای افزایشِ نرخِ بیلیتِ اُتوربوسایِ واحد اعتراض کِردنُ ایقذَرَم که او مسؤولایِ به ظاهر دِلنَسوز قول دادن که قیمتِ بیلیت رِ آرزونتر کُنَن، حَتمَنی امروز فردا دُواره آرزون مِره یُ مو مِتِنُم با اُتوربوس بُرُم به سَرِ کارُم ولی الان چند هفته رِفته که هیچ خِبری از کَم کِردنِ قیمت نیستِگُ مویَم هرروز مجبورُم یَک عالَم راه رِ تا ادارَما پیِده بُرُم. عیالُم خِندیدُ گفتِگ پَخمه! اینا که خودِشا رای به گیرون کِردنِ بیلیتِ اُتوربوس دادن مَگِر مشکل دِرَن که واز رای به آرزون کِردنِش بِدَن؟

حالا مو یِ مَش غضنفر موندُم شهرداریُ شورای شهر ما مردم رِ بِچّه فرض کِردن که اول میَن قیمتِ کرایه اُتوربوس رِ مُبُرَن بالا بعدِش سیا بازی دَرمیِرَنُ جنگ زَرگری راه مِندِزَن که مَثَلَن دِرَن سعی مُکُنَن قیمتِ کرایه رِ بیِرَن پایین؟!

سیاست روز:کمیسیون در برزیلته!

جراید: نمایندگان استان تهران از پاسخ سازمان هواشناسی درباره توفان پایتخت قانع نشدند...

جراید: نمایندگان استان تهران از پاسخ سازمان هواشناسی درباره توفان پایتخت قانع نشدند.

به نظر شما نمایندگان تهران در چه شرایطی قانع می‌شوند؟

الف) تمامی کارکنان سازمان هواشناسی در ملاعام روزی سه ساعت "کلاغ پر" بروند.

ب) رئیس سازمان هواشناسی تعهد بدهد لااقل در چهار سال آینده توفان نیاید.

ج) سازمان هواشناسی قول بدهد هوای تهران در ماه آینده صاف و آفتابی باشد.

د) نمایندگان تهران اصولا قانع نمی‌شوند.

آقای سخنگــــو: امشب یــــارانه همه خانوارهای متقاضی را پرداخت می کنیم و نیازی نیست در این زمینه بر طبل و شیپور بزنیم.

در عبارت فوق کدام یک از نکات زیر شاهکار ادبی محسوب می‌شود؟

الف) خانوارهای متقاضی

ب) زدن بر طبل

ج) زدن بر شیپور!!

د) تمامی کلمات عبارت فوق شاهکار ادبی است.

یک نماینده مجلس: اگر قرار باشد، ‌مجلس تحرک دیپلماتیک نداشته باشد، ‌کمیسیون امنیت ملی به چه دردی می‌خورد؟

کدام یک از گزینه‌های زیر پاسخ این پرسش است؟

الف) اعضایش بروند مسابقات جام‌جهانی فوتبال و اوضاع را بررسی کنند.

ب) اعضایش وزیر امور خارجه را وقت و بی‌وقت به صحن علنی مجلس بکشانند.

ج) اعضایش دور یک میز بنشینند و موز و کیوی بخورند و اوضاع دیپلماتیک را تحلیل کنند.

د) الله‌اعلم!

شعر زیر از کیست؟

صد لعن بر یزید و به شمر و بر انگلیس

یکصد هزار لعن‌ گر بکنی کم است

الف) خواجه حافظ شیرازی

ب) بابا طاهر عریان

ج) حکیم خیام نیشابوری

د) آقای نقدی

کیهان:مجازات

گفت: یک روزنامه آمریکایی نوشته؛ حمایت‌های مالی و تدارکاتی آل‌سعود از تروریست‌های داعش بدون جواب نمی‌ماند.

گفتم: ایول! حرف حساب‌زده!

گفت: ولی آمریکا هم در بحران سوریه حامی تروریست‌های داعش بوده و باید مثل آل‌سعود مجازات شود.

گفتم: آمریکا از ترس همین مجازات است که این روزها اعلام می‌کند، برای مقابله با تروریست‌های داعش آمادگی دارد!

گفت: همه فتنه‌ها و حمایت مالی و سیاسی و تسلیحاتی تروریست‌های داعش زیر سر آمریکاست و مسلمانان به خوبی می‌دانند که چه کسانی را باید مجازات کنند و به عزا بنشانند.

گفتم: چه عرض کنم؟! دو نفر رفته بودند جنگل، یکی به‌طرف شیر شلیک کرد، شیر که زخمی شده بود به آنها حمله کرد. کسی که شلیک کرده بود رفت بالای درخت و به رفیقش گفت؛ زود باش بیا بالا! و رفیق احمقش گفت؛ به من چه؟ مگه من بهش شلیک کردم؟!