احمد مهرانفر؛ حرکت روی لبه واقعیت و فانتزی

کمتر کسی بود که احمد مهرانفر را چند سال پیش درست بشناسد و برای او آینده‌ای سرشار از موفقیت تصور کند.احمد مهرانفر با اجرای نقش ارسطو در سریال پایتخت از بازی‌های تئاتری و چند فیلم جسته و گریخته ناگهان به‌چهره‌ای شناخته شده، تبدیل شد.
کد خبر: ۶۶۱۸۵۳
احمد مهرانفر؛ حرکت روی لبه واقعیت و فانتزی

مهرانفر، بازیگر سی و نه ساله کاشانی چند سال پیش با بازی در چند سکانس کوتاه در فیلم «کما» به سینمای ایران معرفی شد؛ هرچند مهرانفر در تئاتر شناخته شده بود، ولی شخصیت ارسطو که زاییده ذهن محسن تنابنده و سیروس مقدم بود، جلوه‌های دیگری از بازی مهرانفر را به همگان نشان داد.

ارسطو، جوان عاشق‌پیشه‌ای که راننده ماشین‌های سنگین است و دوست دارد ازدواج کند، ولی همیشه با مشکل روبه‌رو می‌شود و به خواسته خود نمی‌رسد تا در‌نهایت از دختران ایرانی چشم امید برداشته و با دختری چینی ازدواج می‌کند. این شخصیت به مذاق بیننده‌ها خوش آمد و همه مخاطبان سریال پایتخت برای دانستن سرانجام ارسطو این سریال را پیگیری می‌کردند.

مهرانفر با بازی در نقش ارسطو مورد توجه کارگردانان دیگر نیز قرار گرفت و در فیلم‌های دیگر تلویزیونی هم دیده شد، از جمله بازی متفاوت او در «عاشقانه‌ای ساده برای سرباز وظیفه رحمت» که دیروز بعدازظهر از شبکه سه پخش شد.

یکی از بازه‌های شخصیتی مهرانفر در فیلم‌ها و سریال‌هایی که بازی می‌کند، تسلط او بر لحن‌ و گویش‌های مختلف است، از ارسطو که با لحن مازنی محبوب شد تا رحمت در فیلم «عاشقانه‌ای ساده برای سرباز وظیفه رحمت» که در بیان گویش و لحن آذری موفق ظاهر شد.

داستان «عاشقانه‌ای ساده برای سربازوظیفه رحمت»، از ملودرام ساده تشکیل شده که با استفاده از بازی بازیگرانش به فیلمی مطبوع، ساده و البته صمیمی تبدیل شده است.

بازی مهرانفر در نقش‌های مختلف همیشه به چشم می‌آید؛ مثلا در فیلم «بی‌خود و بی‌جهت» آن‌قدر خوب در نقش یک مرد بی‌خیال و بی‌قید ظاهر شد که نمی‌توان بازیگر دیگری را در آن نقش متصور بود.مهرانفر تاکنون از قالب خانواده بیرون نرفته و همیشه بازی او در سریال‌ها و فیلم‌هایش در قالب یک خانواده شکل می‌گیرد و به بازیگری تبدیل شده که گویا حتما باید لهجه‌ای خاص داشته باشد و این شاید از حضور جدی او در نقش‌های دیگر بکاهد؛ هرچند بازی در تئاترهای گوناگون که یکی از آخرین‌ آنها «مرد بالشتی» بود، نشان داد که مهرانفر قدرت بازی در نقش‌هایی را که هیچ‌لحن خاصی هم ندارند، دارد.

ملاک بازی خوب با وجود ارتباطش با تمهیدات مختلفی که در گویش، تغییرات چهره، بازی بدن، نگاه و سکوت و... تجلی می‌یابد، قبل از هر چیز به تناسبش با فضای اثر معطوف است. اصولا هر تحلیلی نسبت به هر عنصری از بازی باید متمرکز بر همین تناسب باشد. کمال یک اثر هنری، در تناسب معنا می‌یابد؛ تناسبی که موجب ایجاد انسجام به مثابه اصلی‌ترین نمود هنر و زیبایی‌شناسی می‌شود. برای همین هر بازیگر با حضورش در هر اثری، آفرینشی نوین رقم می‌زند.

هر سناریو و فیلمنامه‌ای جدای از ارزش درونی خود، اتمسفر و فضای خاص بخصوص برای بازیگران آن می‌طلبد که با میزان درک بازیگر از فضای پیرامونش و تناسبی که میان اجزای مختلف متنی که داخلش حضور یافته است، ربط پیدا می‌کند. مهرانفر همیشه نشان داده بازیگری است که از فضای اطراف خود درک بالایی دارد و می‌تواند با رسیدن به نقشی که قرار است در آن ظاهر شود، چشم‌های مخاطب را به سمت خود بکشد. بازیگر پیش از آن‌که به تکنیک‌ها و تمهیدات فنی و علمی هنرپیشگی وارد باشد، لازم است باهوش باشد. هوش اصلی‌ترین مولفه یک بازیگر است؛ زیرا در فقدان یا نقصان آن، توان درک محیط از بازیگر سلب می‌شود که این بازیگر جوان با نقش‌هایی که تاکنون از خود به نمایش گذاشته، نشان داده که از این هوش برخوردار است.

بازی مهرانفر در مرز واقعی و فانتزی و به تعبیر درست‌تر، مرز بازی واقعی و زندگی‌ روزمره است تا آنجا که اگر هم در یک نقش از کلمات و تکیه‌کلام‌های محاوره‌ای استفاده کند، بازی‌اش آزاردهنده نمی‌شود و به دل می‌نشیند.

مجید احمدی / جام‌جم

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها