رساله لالان

یکی از ابعاد تاریخ مشروطه را رسائل و نامه‌هایی می‌سازد که دانشمندان و عالمان ایران برای آگاهی مراجع و علمای عتبات عالیات و کسب حکم شرعی نزد ایشان می‌فرستادند. این رسائل و نامه‌ها که با شرح حال و روزگار مردم و اندیشه ایشان از مشروطه و نیز آثار و عواقب آن بحث می‌کند در شناختن افکار مشروطیت ایرانیان نقش اساسی ایفا می‌کند.
کد خبر: ۶۴۴۶۱۲
رساله لالان

در این میان علمای مشروطه‌خواه نقشی در خور توجه ایفا کرده‌اند، چه با ارسال نامه‌ها و رسائل گوناگون در چگونگی برقراری نظام مشروطه و رفع ابهامات آن برای مراجع عظام، صدای مردم ایران را به گوش ایشان رسانیده‌اند.

یکی از این علمای آزادیخواه که نقشی مهم و اساسی در مشروطه‌خواهی علی‌الخصوص بین آزادیخواهان آذربایجان داشته میرزاعلی ثقه‌الاسلام است. این روحانی مبارز چنان نام خود را در دفاع از مشروطه ایرانی بلند آوازه کرده که بعد از گذشت سال‌های متمادی هنوز گوش هوش مردم ایران علی‌الخصوص مردم تبریز و آذربایجان از آزادیخواهی و روشن‌اندیشی‌های وی یادها دارد.

علی‌اصغر حقدار می‌نویسد: «او از نظر سیاسی مدافع مشروطیت با درونمایه‌های ملی‌گرایانه بوده و در حد فاصل میان متجددان و سنتگرایان قرار می‌گیرد؛ رسائل و نامه‌های باقیمانده از ثقه‌الاسلام حکایت از روشن‌بینی او در برابر برخی مشروطه خواهان و دقت در بنیادهای اجتماعی ـ سیاسی نظام مشروطه دارند.»1

یکی از رسائل میرزاعلی ثقه‌الاسلام که به علمای نجف اشرف نوشته، موسوم به «رساله لالان» است. این رساله بنا به گفته خود ثقه‌الاسلام «عریضه مشروطه‌طلبان از زبان مشروطه بی‌زبان» است. در واقع این در رساله وی زبان گویای مشروطه شده است و برای علمای نجف اشرف این امر را توضیح و تبیین می‌کند.

نصرت‌الله فتحی درباره این رساله می‌نویسد: «این رساله خطاب به حجج‌اسلام عتبات نوشته شده و مفهوما تظلم و استغاثه مردم ستمدیده و محروم از حق آزادی را به عرض طبقه روحانی می‌رساند.»2

وی درباره مشروطه این‌ گونه توضیح می‌دهد: «اساس مشروطه منع اراده شاهانه و لزوم شوراست در امور عرفیه و مدار آن بر سه قوه است: قوه مقننه، قضاییه و مجریه و امتیاز و افتراق این سه قوه از همدیگر.»

ثقه‌الاسلام مردی صلح‌طلب و طرفدار اندیشه است از این رو نگاه وی نیز به مشروطه، ‌نگاهی فکری، بنیانی و علمی است، ‌از این رو اشاره می‌کند: «هان! نمی‌گوییم که جهاد جسمانی نماییم،‌ بلکه جهاد شرقی روحانی بنماییم و جهاد اکبر کنیم تا بتوانیم هرآینه،‌ حفظ استقلال خود بنماییم و ناموس مذهبی و ملی خود را محافظت کنیم. آیا چاره آن جز مشروطه شدن دولت امری دیگر است؟ و سد این سیل عظیم را جز در پناه مشروطه می‌توان کرد؟»

این رساله می‌رساند که ثقه‌الاسلام در تاریخ ملل چقدر دقیق و پر مطالعه بوده است چنان که تاریخ نفوذ اسلام در ممالک مختلف غربی و شرقی و علل اضمحلال آنها را بیان می‌دارد و تاثیر دولت‌های اروپایی و میسیونرها را در تخریب وجهه اسلام در ممالک مختلف به خوبی شرح می‌دهد و خطر از بین رفتن اسلام در ایران را از این طریق به علما گوشزد می‌کند.

همچنین وی می‌کوشد ​مشروطه را از اتهامات گوناگون تبرئه کند و چهره حقیقی آن را آشکار کند از این رو به بیان مشروطه مشروعه و چند و چون و درستی و نادرستی آن می‌پردازد (که آیا شرعیت مشروط می‌شود یا نه) و ابهامات را روشن می‌کند. همچنین می‌نویسد: «ولی مستبدان، مشروطه را موافق صرفه خود معنا کردند و آزادی را که ملت می‌خواهد،‌ اسمش را لامذهبی و خروج از قید شریعت گذاشتند و انکار دین شمردند.»

از سوی دیگر، فکر او درد ملت ایران است که به هر سو می‌کشانندش و هر بلایی می‌خواهند بر سر این ملت بیچاره می‌آورند از این رو دردمندانه می‌نویسد: «آخ ای ملت مظلوم که وقتی مظلوم سکوت شدی و روزی مظلوم نطق.»

عشق به وطن ثقه‌الاسلام نیز از موارد تحسین‌آمیز در نوشته‌های اوست. وی از ایران و اسلام سخن به میان می‌آورد و خاک ایران را حرمت کافی و وافی می‌نهد و از مذهب و ملت توأمان سخن می‌گوید: «وطن مسلمین خاک ایران است.»

شاید بتوان گفت این عالم مشروطه‌خواه در رساله لالان درد ملت ایران را فهمیده و کنه مطلب را آشنا شده است و آن نداشتن علم است برای عموم مردم از این رو در پایان رساله خویش آورده است: «عزیزان وطن، ملت بی‌علم است و تابع قدرت و طالب امنیت، ‌مشروطه‌طلبان باید حسن مشروطه را برای ایشان حسی کنند و برای شخص بی‌اطلاع و بی‌علم دلیل بیاورند و برهان معنوی آوردن بیجاست.»

ثقه‌الاسلام آثار دیگری نیز همچون رساله «بالن ملت به کجا می‌رود»،‌ «اسلام و سیاست و اقتصاد و اخلاق آن»، «مجمل حوادث یومیه مشروطه» و... نیز از خود به یادگار گذاشته که هر یک از این آثار در روشن شدن بخشی از تاریخ بزرگ مشروطه ایران دارای اهمیت است، اما این عالم با عمل سال 1330 هجری در روز عاشورا به دستور فرماندهی لشگر متجاوز روس در تبریز به دار آویخته شد که «سر دار از او گشت بلند» و در آن روز چند نفر از مشروطه‌خواهان با وی به دار افتخار مشروطه‌خواهی آویخته شدند که از آن جمله دو پسر کوچک علی مسیو بودند، نام یکی از ایشان حسن و 17 سال داشت و موقع به دار آویختن با صدای رسا فریاد زد: «زنده‌باد ایران، ‌زنده‌باد مشروطه.» غرض از بیان این صحنه جانگداز این بود که جوانانی اینچنین دلیر و فداکار که جان در راه اعتلای وطن می‌نهند با قلم و اندیشه علمای آزاده‌ای امثال ثقه‌الاسلام است و از این روست که فرموده‌اند: «قلم علما افضل از خون شهداست.» یاد همه آزادیخواهان حقیقی نیک و اندیشه‌‌شان پر رهرو باد.

پا‌نوشت‌ها:

1 ـ رسائل سیاسی میرزاعلی ثقه‌الاسلام تبریزی، ‌به اهتمام علی‌اصغر حقدار،‌ نشر چشمه، 1389

2 ـ زندگینامه شهید نیکنام ثقه‌الاسلام تبریزی، نگارش نصرالله فتحی (آتشباک) انتشارات بنیاد نیکوکاری نوریانی 1352.

امیر هاشم‌پور / جام جم

newsQrCode
برچسب ها: تبریز رساله لالان
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰

نیازمندی ها