سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
کتزیاس، پزشک دربار اردشیر نیز مشاهدات خود را پیرامون فرهنگ و آداب و رسوم ایران در کتابی به نام «پرسیکا» ثبت کرده که نیکلای دمشقی آن را گردآوری و در قالب کتابی با همین نام منتشر کرده است. پس از او تیمستوکلس، دماراتوس، آنتالسیداس اهل آتن و گزنفون اهل اسپارت به ایران پناهنده شدند یا سفر جنگی داشتند. گزنفون، سردار اسپارتی و دوست کورش کوچک، دو کتاب با نامهای «آناباسیس» و «بازگشت ده هزار تن» نوشته که ماحصل سفر جنگیاش در نبرد «کوناکسا» به ایران بوده و شرح کامل و جالبی پیرامون آنچه به چشم دیده داده است. در آثار این یونانیان، آداب و رسوم و طبیعت زیبای ایران توصیف شده است، بویژه رسوم نوروز و جشنهای ایران در کتاب کتزیاس در عهد هخامنشیان بازتاب دارد. آریستوبولس، دبیر نگارنده اسکندر نیز آنچه را در ایران دیده نوشته است. پس از این افراد، هرودوت اهل هالیکارناس یکی از شهرهای یونان آسیای کوچک به ایران آمد.
هرودوت در اثر معروفش «تواریخ» به موارد فراوانی از باورها و رسوم و دیدنیهای ایران اشاره کرده و نوشته است: ایرانیان هرگز آب را آلوده نمیسازند و آب دهان در آن نمیاندازند. سخن راست میگویند و از دروغ بیزارند. تا پاسی از شب در کنار یکدیگر به خوشی سپری میکنند و آنگاه در سپیدهدم پیرامون مسائل مهم مملکتی تصمیمگیری میکنند. علاوه بر نوروز، روز تولدشان را نیز جشن میگیرند و در میان آنها رسم شده که در نوروز و روز تولدشان، خانه و اثاثیه منزل را نسبت به روزهای دیگر بخوبی تمیز و تزئین مینمایند. ایرانیان ثروتمند شتر و گاو قربانی میکنند، اما طبقات پایین جامعه از حیوانات کوچکتر همانند گوسفند و مرغان بهره میبرند. این خوراکیها را در جشنها کباب میکنند و میخورند، غذا کم میخورند، اما میوه زیاد مصرف میکنند. هر کس به فراخور توانایی مالیاش این جشنها را برگزار میکند. در نوروز به دیدار یکدیگر میروند و به هم شادباش میگویند و هرکس بهترین لباس خود را میپوشد.
مورخان دیگر یونان و روم همانند استرابون، دیودور سیسلی، آریانوس، آگاسیاس و پلوتارک نیز اگرچه به ایران نیامدهاند، لیکن در زمینه فرهنگ و تمدن و طبیعت و ویژگیهای اخلاقی و آداب و رسوم ایرانی مطالب زیادی نوشتهاند که همه در خور توجه و ارزشمند است و در این گفتار مجال پرداختن به آنها نیست. توصیف زیبایی که آریان و دیودور سیسلی از «تخت جمشید» دارند، خواندنی است. دیودور سیسلی، تخت جمشید یا «پارسه پولیس» را شهر پارسیان خوانده و در زیبایی همانند آن را زیرآفتاب سراغ ندارد. به گفته آریان و دیودور، اسکندر با ویران ساختن و به آتش کشیدن این شهر، چهره تاریخ بشر را شرمگین ساخت. تمدنی که جان گونتر در توصیف آن گفته است: ایران کشوری بود که تمدن عالی و پربار داشت. در گذرگاه مهم میان شرق و غرب واقع شده بود و وجود شاهراههای بزرگ و امکانات حمل و نقل خوب اقتصاد آن را در دوره هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان رونق فراوان داده بود و همین رونق اقتصادی از آنها قدرت بزرگی در جهان باستان ساخته بود.
دوران اسلامی
ایران پس از اسلام نیز رونق و جایگاه خود را در میان جهانگردان حفظ کرد. ابن بطوطه، یکی از معروفترین جهانگردان عرب است که در سدههای نخستین پس از اسلام به ایران سفر کرد. سفرنامه ابن بطوطه یکی از ارزشمندترین منابع اطلاعاتی ما از آن روزهای ایران است. البته حساب نوشتارهای مورخان عربی و ایرانی ـ اسلامی همانند ابن اثیر، بلاذری، طبری، مسعودی، حمزه اصفهانی، بیرونی، حمدالله مستوفی، ابن العبری و بسیاری دیگر را باید جدا کرد و پرداختن به آن در این گفتار نمیگنجد. نوشتارهای تاریخی این دسته نیز پیرامون تاریخ، شخصیتها و رسوم و آداب ایرانی بسیار مهم و در خور توجه است و ایران آن زمان از دیدگاه این مورخان به تصویر کشیده شده است. گرچه یورش اسکندر و مغولان، تاریخ و فرهنگ ایران را در مقاطعی دچار حرمان، رخوت و رکود و سستی کرد، لیکن فرهنگ و بنمایههای تمدن ایران آنقدر پربار بود که از این اقوام ویرانگر، مردمانی فرهنگدوست شیفته آداب و رسوم ایرانی ساخت. خلفای اموی و عباسی در شیوه حکومت و خلافت، روشهای مملکتداری پادشاهی ایران را به کار میبردند و آداب و رسوم و جشنهای ایرانی را اگر نه به شکل گذشته، اما به هدف سیاسی برگزار میکردند و در نوروز به شیوه پادشاهان هدیه میگرفتند.
صفویه
دوران صفویه را میتوان عصر نوزایی و رونق صنعت گردشگری و جهانگردی ایران نامید. در این دوران پای اروپاییان بویژه جهانگردان عصرنوین پس از رنسانس به ایران باز شد و جهانگردان زیادی در ماموریتهای مختلف به ایران آمدند، لیکن سهم جهانگردان فرانسوی از جهانگردان کشورهای دیگر اروپایی بیشتر است. هانری ماسه، شاردن، ژوزف کنت گوبینو، ادوارد براون، مادام دیولافوآ، گیرشتن و حتی هیات سیاسی به سرپرستی ژنرال گاردان نیز سهم عمدهای در این زمینه دارند. هانری ماسه در کتاب «آداب و معتقدات ایرانی»، ادوارد براون در کتاب «یک سال در میان ایرانیان»، کنت گوبینو در کتاب «سه سال در آسیا» و گیرشتن در کتاب «ایران از آغاز تا اسلام»، اطلاعات خوبی در زمینه آداب و رسوم، باورها، اخلاق و ویژگیهای فرهنگی، جشنها و آیینهای ایران به ما میدهند. گوبینو معتقد است فرهنگ و تمدن ایران همانند سنگ خارا برساحل دریاست که باد و باران و امواج سهمگین نیز هیچگاه نمیتواند بر آن لطمهای وارد کند، گرچه در مقاطعی از تاریخ بویژه با یورش اسکندر بر پیکره آن زخم خورده است.
جهانگردان ایتالیایی نیز لذت دیدار از ایران را چشیده و زیباییهای آن را به چشم دیدهاند. مارکوپولو، پیترو دلاواله، آدام اولئاریوس و مادام کارلا سرنا از ایتالیا به ایران آمدند. پولاک و کمپفر هم از دیگر جهانگردانی هستند که از ایران دیدن کردهاند. در این میان، توصیف شاردن از ایران خواندنی است: ایرانیان، خوشفکر، باهوش، پرشور و با پشتکار و نکته سنج هستند. آداب و اخلاق ملایم و متمدنانه دارند و فکرشان توانا و برخوردار از روشنبینی است. هوای ایران قشنگی و حسی دارد که من هرگز نمیتوانم فراموش کنم و از آن دم نزنم. آسمان در آنجا بلندتر است و رنگی دیگر دارد. از آرامش و انبساطی که این آب و هوا به ساخت و اندام و پرورش روح و جسم میبخشد چیزی نمیگویم. در هیچ نقطه دیگر جهان، من درخشندگی و نیرویی را که رنگهایی به این زیبایی در ایران دارد، ندیدم و عمق صلابتآنها چه در طبیعت و چه در کارهای هنری در هیچ کجای دیگر به چشم نخورده است، عشق مفرطی که من به سفر و مسافرت داشتم مرا به سوی ایران کشاند. درواقع، سفرنامهها عمدهترین منابع اطلاعاتی هستند که میتوان در آنها دیدگاههای دیگر ملتها را در مورد ایران و فرهنگ و تمدن پربارش جستجو کرد و این تنها به لطف گذشته تمدنی پربار و زیباییهای چشمنواز سرزمین پاک و اهورایی ایران و مردم باصفای آن است که در طول هزارهها، انسانهای ماجراجو را به پارس کشانده است. کمپفر در سفرنامه خود آورده است: در زمان شاه سلیمان صفوی مهمانیها، تفریح و جشنهای نوروز در میدانهای عمومی تا سه هفته طول میکشید. دروویل هم در سفرنامهاش نوشته: تعطیلی جشن نوروز در زمان فتحعلیشاه قاجار دو هفته بود. وی به چهارشنبهسوری، حاجی فیروز و خانه تکانی برای استقبال از نوروز اشاره کرده است.
دوران قاجاریه
تحولات اروپا و تحولات داخل ایران متاثر از اروپا افق نوینی را فراروی مردم جهان نسبت به ایران گشود و ارتباط ایران با جهان خارج گستردهتر شد. وقوع انقلاب مشروطیت و سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا، انتشار روزنامه و... موجب شد اروپاییان با فرهنگ و تمدن و سرزمین ایران بیشتر آشنا شوند. لُرد کُرزُن در کتاب «ایران و قضیه ایران»، سردنیس رایت در کتاب «پنجاه سال در میان ایرانیان»، در عصر قاجار به رسوم و آیینهای رایج، اخلاق و آداب ایرانیان اشاره کرده و ایران را از دیدگاه خودشان توصیف کردهاند. پروفسور آرتور یو پوپ، اندیشمند آمریکایی نیز نوشتار زیبایی در توصیف مردم ایران دارد: به گذشته نگاه کن این مردم (ایرانیان) با تاریخ پربارشان در گذشته خود میتوانند ما را نجات بدهند.
ایران از دیدگاه جهانگردان
موقعیت خاص و جغرافیایی ایران در منطقه و وجود اقوام مختلف، رنگین کمانی از فرهنگها و اندیشهها را بهوجود آورده است. از این رو، این مرز و بوم همواره محل گذر برای گردشگران و تاجران و سفرای سیاسی و... بود. بسیاری از این افراد در مدت حضور خود در ایران مجموعه مشاهداتشان را در قالب کتاب منتشر کردند. مراجعه به هر کدام از آثار منابع خوبی برای پژوهندگان فرهنگ و تمدن ایرانی به شمار میآید. ارائه اطلاعات مفید در مورد وضع زندگی، آداب و رسوم، باورداشتها، محصولات کشاورزی، فرآوردههای فرهنگی، اقلام تجاری، گذران زندگی و چگونگی تامین معیشت، ارتباط اقشار مختلف با یکدیگر، نوع تعاملات میان گروههای سیاسی و کانونهای قدرت از جمله مواردی است که در این آثار مورد توجه قرار گرفته است. با این وصف باید توجه داشت که به سبب نوع جهانبینی غربی و نگاه متفاوتی که به آداب و رسوم و اعتقادات جامعه ایران داشتند، ممکن است برخی از توصیفات آنان از روحیات مردم با برداشت رسمی مغایرتهایی داشته باشد که برای هر پژوهنده تامل و دقت نظر را در این آثار دارد.
قاسم آخته / جام جم
سید رضا صدرالحسینی در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
یک تحلیلگر مسائل بینالملل در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد
در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح شد