
یکی از این عناوین برگزیده، قطعا سریال بدون شرح است که در تابستان 1381 به کارگردانی مهدی مظلومی و با نویسندگی فیلمنامهنویسانی از قبیل مینو فرشچی و سروش صحت روی آنتن رفت. در آن مقطع زمانی جو اجتماعی تا حد زیادی متاثر از مطبوعات بود و فضای خاص سیاسی و فرهنگی باعث شده بود که گستره مطبوعات از وسعت فراوانی برخوردار شود. این پیشزمینه اجتماعی میتوانست سوژه جذابی برای هنرمندان باشد تا با طرح آن، قالبی نوین را برای کارهای خود رقم بزنند. مهدی مظلومی و تیم نویسندگانش از اولین و معدود کسانی بودند که با هوشمندی این ایده را که تا قبل از آن کمتر کسی رویش کار کرده بود پرورش دادند و حاصلش مجموعهای جذاب و دیدنی شد. مظلومی فعالیتش را با کارگردانی تلویزیونی و تدوین سریالها و برنامههای تلویزیونی آغاز کرد و شهرت عمده او هم به دلیل همکاری با دو کارگردان مطرح این عرصه یعنی مهران مدیری و مهران غفوریان بود. مهدی مظلومی ابتدا کارش را با تدوین شروع کرده و در اکثر کارهای روتین طنز این حرفه را دنبال میکرده و چون رشته اصلیاش کارگردانی است فقط میخواسته از این حرف دیوید لینچ که «میداند بهترین کارگردان کسی است که اول تدوینگر خوبی باشد» پیروی کند تا بعدها کارگردان موفقی باشد. مهدی مظلومی از جایی به بعد تصمیم میگیرد تا به شکل مستقل کار کند که نتیجه این تلاش ساخت برنامه تلویزیونی بدون شرح در شبکه سه سیما میشود؛ سریالی که داستان آن در یک هفتهنامه به نام شهر قشنگ رخ میداد که چند خانواده عجیب و غریب با همت و تلاش خود آن را منتشر میکردند. این سریال اولین تجربه کارگردانی وی بعد از کار تدوین است که تقریبا با استقبال عموم مواجه شد. مظلومی خود در جایی در این رابطه گفته است: «سریال بدون شرح را با انگیزه بالایی شروع کردم و هدف بزرگی را هم دنبال می کردم. احساس میکردم کارهای روتین دارد به ورطه تکرار میافتد و یک مقدار هم خودم اختلاف سلیقه داشتم با بقیه دوستان کارگردان. در کارهای روتین یک سری شخصیتهای خبیث، داشتند محبوب مردم میشدند و داشت چیز بدی منتقل میشد و این تصور من بود. من آن نوع طنز را اصلا نمیپسندیدم. مثلا من اصلا موافق شخصیتی به نام خشایار مستوفی نبودم. چون تاثیر بسیار نامطلوبی روی جامعه گذاشت. ممکن بود به ظاهر مردم را بخنداند و در لحظه خیلی خوشحالمان کند ولی تاثیر بدی داشت در بین بچهها و به خصوص جامعه و با این نگاه آمدم کاری را که به دور از آپارتمان و روابط خانوادگی باشد بسازم. ضمن آن هنگامی که بدون شرح را ساختم متوجه شدم آدمها بیشتر وقتشان را به جای اینکه داخل خانه باشند بیرون از خانه و درگیر کار هستند.»
موضوع مطبوعات بستر مناسبی به حساب میآمد تا هم باعث تغییر ذائقه مضمونی مخاطب برنامههای طنز روتین شود و هم به علت ملموس بودنش نزد مردم، در دل و ذهنشان بنشیند و بتوانند به خوبی با آن ارتباط برقرار سازند. احمد طالبینژاد در یادداشتی بر این مجموعه در همین رابطه چنین نوشته بود: «موفقیت مجموعه بدون شرح به خاطر پرتاب واژههای لمپنی و سخیف و اداهای ابلهانه نیست» این نکته موید آن است که طنز جاری در این سریال، از جنس لودگیهای متداول نبود و شخصیتپردازی و موقعیتسنجی که در یک محفل مطبوعاتی میتوانست وجوهی شیرین را در بر گیرد اصول اصلی مولفان مجموعه را تشکیل میداد. البته مظلومی خود آگاه بوده است که بحث مطبوعات ظرایف خاص خود را دارد: «ما سعیمان را گذاشتیم روی اینکه فضا را تعریف کنیم. اکثر بینندهها با جو نشریات آشنایی نداشتند ولی آن چیزی را که ما برایشان ترسیم کردیم قبول کردند و البته می دانستیم که این مورد زمان میبرد و زمان هم برد. 30 تا 35 قسمت از بدون شرح گذشته بود تا توانست جایگاه خودش را بین مخاطب پیدا کند و ارتباط بگیرد.»
مظلومی پس از بدون شرح بیکار ننشست و تبدیل به یکی از مطرحترین چهرههای طنز تلویزیونی شد و آثاری از قبیل روزگار خوش حبیبآقا، کمربندها را ببندید، اکسیژن، بانکیها و زندگی به شرط خنده را در کارنامه جای داد ولی هیچیک هنوز موفقیت بدون شرح را تکرار نکردهاند. ویژگی اصلی کارهای مظلومی در زمینه طنز تلاش برای ایجاد موقعیت طنز به حساب میآید. او کمتر سراغ طنزهای کلامی و یا شکلک درآوردن در کارهایش رفته و بیشتر تلاش کرده تا موقعیتی را ایجاد کند که باعث خنده مخاطب شود. او در انتخاب شخصیتهایش هم معمولا صرفا یک شخصیت و یا بهتر بگوییم یک تیپ کمدی را به نمایش نمیگذارد. بازیگران و کاراکترهای سریالهای او در عین جدی بودن در احوال و اوضاعی واقع میشوند که خواهناخواه اسباب خنده را فراهم میآورند. مظلومی معمولا یک شخصیت را به عنوان شخصیتمحوری در نظر میگیرد و شخصیتهای بعدی را در نسبت با او تعریف میکند، چراکه اگر قرار است طنزی شکل بگیرد لازمهاش این است که یک شخصیت قوی محوری داشته باشد.
بدون شک یکی از محوریترین دلایل موفقیت سریال بدون شرح بازیگران آن هستند. در این مجموعه، حضور همه بازیگران شیرین و به شدت تماشایی بود ولی در این بین امیر جعفری و فتحعلی اویسی بسیار درخشیدند. اویسی که اصلا با بدون شرح مسیری جدید را در کارنامه هنریاش گشود. در واقع هیچ کس گمان نمیکرد بمب خنده تلویزیون در سال 1381 فتحعلی اویسی باشد، چرا که پیشینه او در بازیگری و نقشهایی که به او سپرده میشد دارای شمایللی به شدت منفی و زمخت و پرخشونت بود. رهبر زمخت مجرمان تبعیدی در ناخدا خورشید، تروریست صهیونیست در سرب و دله دزد مست و لایعقل در بانو از جمله مشهورترین این نقشهای خاص است که اویسی را پشت سبیلهای پرپشت و سر بیمویش پرسونایی خاص بخشیده بود. اما بدون شرح همه چیز را عوض کرد و گریم جدید اویسی (چهره بیسبیل با کلاه گیس) تنها نمود این تغییرات نبود، بلکه نقش پیرمرد مهربان اما در عین حال غرغرو، موقعیت جدیدی بود که در آن اویسی توانست استعداد فراوانی را در قالبش به نمایش بگذارد. کار اویسی در این سریال دشوارتر از بقیه به نظر میرسید چرا که نقشش به عنوان سردبیر و صاحب امتیاز نشریه محوریتر از بقیه به حساب میآمد، ولی با این حال او توانست هم یک شخصیت ماندگار از این نقش ارائه دهد و هم وجوه ریز و جزئی و ظریفی را از قالب بسیاری از مدیران در فرهنگ جاری ما استخراج کند و به نمایش بگذارد. اگرچه بعدها اویسی با حضور فراوان خود در مجموعههای طنز و فیلمهای سینمایی کمدی نهچندان قابل اعتنا و تکرار مکرر پارهای از تمهیدات آشنای مختص این پرسوناژ، تا حد زیادی ماجرا را لوث کرد ولی نمیتوان منکر شد که پرسونای «آقای کاووسی» از جمله به یادماندنیترین نمودهای شخصیتی طنز در تلویزیون ماست که بیش از هر چیز قوامش را مدیون بازی بسیار خوب اویسی است. بدون شرح اصلا بدون تصور اویسی و شخصیت کاووسیاش، شرحی نخواهد داشت.
مهرزاد دانش
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
در یادداشتی اختصاصی برای جام جم آنلاین مطرح شد
عضو دفتر حفظ و نشر آثار رهبر انقلاب در گفتگو با جام جم آنلاین مطرح کرد
حجتالاسلام دکتر حسن رضاییمهر، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم از مهمترین نقش رئیس مکتب جعفری میگوید