سینما و تلویزیون در هفته‌ای که گذشت

ازدواج جومونگی با پول گوسفندان پدر

این خبر هفته گذشته مثل توپ ترکید: یک جوان یاسوجی به خاطر علاقه به سوسانو، هنرپیشه زن سریال جومونگ اقدام به خودکشی کرد! این جوان که پس از تماشای سریال جومونگ بشدت به سوسانو علاقه‌مند شده بود و قصد ازدواج با او را داشت، هنگامی که خانواده‌اش را از این تصمیم مطلع کرد، با مخالفت آنها روبه‌رو شد.
کد خبر: ۲۵۳۵۵۳

جوان یاسوجی از پدرش خواست تا با فروش گوسفندانش هزینه سفر وی به کشور کره و یافتن سوسانو را تامین کند و زمانی که متوجه شد خانواده‌اش حاضر به فروش گوسفندان نیستند با خوردن قرص اقدام به خودکشی کرد.

به دنبال این ماجرا، والدین جوان عاشق‌پیشه او را به بیمارستان منتقل کردند و با تلاش پزشکان، او از مرگ حتمی نجات یافت.

پدر این جوان در ارتباط با این موضوع گفت: پسرم تصور می‌کرد براحتی می‌تواند به کشور کره سفر و با هنرپیشه زن این سریال ازدواج کند و زمانی که به وی گفتم مبلغ فروش کل گوسفندان که تمام دارایی من است کمتر از یک میلیون تومان است، او نیز در اقدامی عجیب دست به خودکشی زد و اگر دیر به بیمارستان می‌رسید،‌ به طور حتم جان خود را از دست می‌داد.

عجب حکایتی است،‌ حکایت عصر ارتباطات.اگر دنیای رسانه‌ها به اندازه امروز توسعه نیافته بود شاید هیچکس متوجه نمی‌شد که یک جوان گمنام یاسوجی از عشق یک بازیگر کره‌ای دست به خودکشی زده است؛ او هم مانند بسیاری از ایرانیان جومونگ زده شده است. او عاشق یکی از شخصیت‌های این سریال شده و تصمیم گرفته است هر طور شده به او برسد. این اتفاق را می‌توان در روزگار ما کم‌نظیر دانست. چون تاکنون بسیار شنیده‌ایم که یک بازیگر معروف، طرفداران و سینه چاکان بسیار دارد اما خودکشی برای بازیگری که نه معروف است و نه این جوان یاسوجی از سابقه او خبر دارد و نه تاکنون برای یک بار هم که شده او را از نزدیک دیده است احتیاج به آسیب‌شناسی جدی دارد.دنیای ارتباطات و فضای مجازی این امکان را برای مسوولان بهداشت و روان جامعه فراهم می‌آورد تا آنها با بررسی دلایل این نوع شیفتگی جامعه را ازآلودگی‌هایی که می‌توانند آینده جوانان را تخریب کنند ایمن نمایند.علاقه به یک بازیگر امری کاملا طبیعی است. در سراسر دنیا مردم به بازیگران علاقه‌مند می‌شوند و ازآنها امضا می‌گیرند و تمایل دارند عکسی به یادگاری با آنها بیندازند اما اقدام به خودکشی امری بی‌نظیر است که حتما باید آسیب‌شناسی شود چون جوانی که به همین سادگی تصمیم به خودکشی می‌گیرد می‌تواند هم برای خودش و هم برای اطرافیانش مشکلاتی را ایجاد کند شاید بیراه نباشد اگر او را نماینده گروهی از جوانان ایرانی بدانیم که نمی‌دانند چه می‌خواهند و نمی‌توانند برای آینده خود برنامه‌ریزی کنند. اگر این اتفاقات آسیب‌شناسی نشود دیری نمی‌پاید که این جوانان گرفتار تفکر زیرزمینی می‌شوند تفکری که آنها را وادار می‌کند رفتارهایی از خود بروز دهند که با هنجارهای جامعه همخوانی زیادی ندارد.

در هفته‌ای که گذشت تهمینه میلانی بازهم درباره انگیزه‌هایش درباره ساخت فیلم سوپراستار سخن گفت او یادآور شد که که دختر نوجوانی به دفتر او آمده و گفته است که یک هنرپیشه معروف به او شماره تلفن داده و درخواستهای غیر اخلاقی از او داشته است؛این نوع برخوردها باعث شده تا میلانی مصمم شود تا از زندگی بازیگرانی که از شهرت خود سوء استفاده می‌کنند فیلم بسازد و زوایای پنهان زندگی آنها را به نمایش بگذارد.

دادن اطلاعات به جوانان و آنها را با نگرش‌های متفاوت آشنا کردن باعث می‌شود آنها در انتخاب مسیر زندگی خود هوشمندانه رفتار کنند. اما در جامعه ما نصیحت کردن جای آگاهی را گرفته است و بزرگترها و مسوولان به جای این‌که جوانان را آگاه کنند بیشتر از روش سنتی استفاده کرده و آنها را مدام نصیحت می‌کنند. اکنون که تب جومونگ ابعاد تازه‌تری در جامعه ما به خود گرفته است، تلویزیون و رادیو می‌توانند با برنامه‌های کارشناسانه این تب را بدون ایجاد تشنج در فرد پایین بیاورند و این امکان ندارد، مگر با دادن آگاهی به مخاطب و او را به این مساله آشنا کردن که آنچه می‌بینید فیلم و سریال است و شخصیت‌های آن بازیگر هستند؛ بازیگرانی که کارشان نقش بازی کردن است و زندگی واقعی آنها با زندگی بازیگریشان از زمین تا آسمان فرق می‌کند.

در جامعه‌ای که جوان آن برای یک بازیگر کره‌ای دست به خودکشی می‌زند، باید مدیران و مسوولان جامعه حتی مسوولان نشریات و مجله‌ها را به این مساله آگاه کنند که برای فروش مجله خود حتما لازم نیست از عکس آنچنانی بازیگران استفاده کنند و از آنها بت‌هایی دست‌نیافتنی بسازند. به گفته بسیاری از کارشناسان جامعه ما در حال عبور از دنیای سنتی به دنیای مدرن است، این عبور اگر آگاهانه نباشد، حتما قربانیانی خواهد داشت که گروهی از این قربانیان می‌توانند سینه‌چاکان و علاقه‌مندان به بازیگران معروف باشند. جوانی که تا دیروز خود را مقید آداب خانواده و مذهب جامعه خود می‌دانست، امروز با عبور از این ملاک‌ها بی‌پروا به پدر و مادر خود می‌گوید گوسفندان را بفروشید، پول آن را به من بدهید تا به کشور کره بروم و بازیگر محبوب خود را پیدا کنم و با او ازدواج کنم.

ایران در کن

چهارشنبه هفته گذشته شصت‌و‌دومین دوره جشنواره کن در فرانسه آغاز به کار کرد، اما مثل همیشه حواشی این جشنواره برای ما ایرانیان جالبتر از خود جشنواره بود. اولین حاشیه زمانی شکل گرفت که خبر حضور فیلم بهمن قبادی در جشنواره کن اعلام شد و خبر رسید که این فیلم را بهمن قبادی بدون مجوز ساخت از معاونت سینمایی ساخته است و این فیلم بدون مجوز را به نام ایران به جشنواره کن داده است، اما خبر ساخت این فیلم بدون مجوز زمانی جالبتر شد که معلوم شد داستان این فیلم درباره موسیقی زیرزمینی است که در ایران روزبه‌روز بیشتر می‌شود. حالا مسوولان سینمایی و فرهنگی با فیلمی روبه‌رو هستند که پرده از یکی از مخفی‌ترین اتفاقات فرهنگی کشور برداشته است، اما حکایت این فیلم، حکایت آب به زمین ریخته شده را دارد که نمی‌توان آن را جمع کرد. شاید اگر دایره ممیزی در سینمای ایران مقداری تنگتر می‌شد و مسوولان به فیلم‌هایی با موضوع خاص مجوز ساخت می‌دادند فیلم‌هایی شبیه فیلم قبادی پیش از این تولید می‌شد، و به اندازه این فیلم همه را شگفت‌زده نمی‌کرد چون آنوقت ساخته شده با مجوز حتما از فیلترهایی عبور می‌کرد که خارجیان را به این اندیشه وادار نمی‌کرد که اتفاقات پنهانی در جامعه ایران رو به گسترش است.

امسال باز هم کاروانی از ایرانیان به جشنواره کن عازم شدند و حرف و حدیث‌های همیشگی را به وجود آوردند که مدیران بیشتر از هنرمندان و فیلمسازان راغب هستند که در جشنواره کن حاضر باشند و این رغبت آنقدر زیاد است که جایی برای فیلمسازان نمی‌ماند.

علیرضا رئیسیان رئیس کانون کارگردانان یکی از کسانی بود که به این مساله واکنش نشان داد او خیلی شفاف به ایسنا گفت: برای حضور پنج نفر از اعضای کانون که با هزینه شخصی‌شان به کن بروند از معاونت سینمایی درخواست مساعدت جهت انجام کارهای اداری‌ آنان را کردیم که متاسفانه هیچ‌گونه همکاری صورت نگرفت.

وی افزود:‌ کشورهای دنیا برای حضور هنرمندانشان در کن تمام سرویس‌های لازم را می‌دهند و برایشان کارت ویژه صادر می‌کنند که بیشترین اعتبار را در آنجا دارد تا از فضای به وجود آمده استفاده کنند، اما در کشور ما برعکس است و حتی ناراحت شدند که چرا چنین درخواستی مطرح کردیم.

رئیسیان اعلام کرد: کانون کارگردانان هیچ نماینده‌ای از طرف صنف در کن ندارد، اما جدا از این حرف و حدیث‌ها خانه سینما امسال در یک اقدام بی‌سابقه، 3 تن از برندگان جشن سینمای سال گذشته را به کن اعزام کرد. محمدرضا گوهری،محمد علی آهنگر و بهمن فرمان‌آرا سینماگرانی هستند که با بودجه خانه سینما به کن اعزام شده‌اند.

مصائب به رنگ ارغوان

هفته گذشته سید جمال ساداتیان تهیه‌کننده فیلم <به‌رنگ ارغوان> بار دیگر به رئیس‌جمهور نامه نوشت و از او خواست تا مشکل اکران این فیلم را حل کند. جواد شمقدری مشاور هنری رئیس جمهور هم در جواب او گفت: همان نامه اول را که نوشتید ما پیگیر شدیم و در حال رایزنی با وزارت اطلاعات بودیم تا مشکلات اکران این فیلم را حل کنیم....

گروهی از این نامه نگاری‌ها چنین برداشت کردند که ساداتیان از فضای انتخاباتی کشور می‌خواهد استفاده کند و دولت را ترغیب کند تا با دادن مجوز نمایش به فیلم به‌رنگ ارغوان که ابراهیم حاتمی‌کیا آن را ساخته است، نظر اهالی فرهنگ و هنر را به رئیس‌جمهور فعلی جلب کند اما شمقدری تلویحا به ساداتیان گفته است که مشکل این فیلم به وزارت اطلاعات برمی‌گردد و تا این وزارتخانه اکران فیلم به رنگ ارغوان را بلامانع نداند، این فیلم اکران نخواهد شد. البته همه می‌دانند داستان عدم اکران این فیلم به دوره‌های خاتمی بازمی‌گردد که تاکنون ادامه یافته است.

اما علاقه‌مندان سینمای حاتمی‌کیا فارغ از همه این نامه‌نگاری‌ها و اهداف تهیه‌کننده که دلش برای سرمایه راکد خودش می‌سوزد دوست دارند به رنگ ارغوان اکران شود تا بار دیگر با سینمای حاتمی‌کیا تجدید خاطره کنند.سینمایی که ماهیت داشت و تفکری پشت آن وجود داشت؛ تفکری که می‌خواست اندیشه مردم را بارور کند.در زمان ساخت به رنگ ارغوان هنوز حاتمی‌کیا گرفتار گیشه نشده بود و دلش لک نزده بود فیلمی بسازد که مانند اخراجی‌های 2 فروش کند.در آن زمان هنوز ابراهیم حاتمی‌کیا درگیر مسائل زنان نشده بود هرچند زنان در فیلم‌های او شخصیت‌های مهمی بودند که مردان با تکیه به آنان از موانع عبور می‌کردند و با اتکا به آنها از اعتقاداتشان دفاع می‌کردند.

ای کاش فیلم به رنگ ارغوان اکران شود تا شاید انرژی حاتمی‌کیا به او برگردد و او بازهم فیلم‌هایی بسازد که هیچگاه از ذهن مردم نرود و شخصیت‌های آن فیلم‌ها همواره در ذهن مردم نفس بکشند.

سارا بختیاری

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
روایت اول، شرط پیروزی

در گفت‌وگو با دکتر سیدمرتضی موسویان، ضرورت و اهمیت داشتن دکترین در رسانه و دلایل قوت و ضعف رسانه‌های داخلی و معاند را بررسی کرده‌ایم

روایت اول، شرط پیروزی

مجرمان در قاب شوک

در گفت‌وگو با تهیه‌کننده مستند معروف شبکه سه اولویت‌های موضوعی فصل جدید بررسی شد

مجرمان در قاب شوک

نیازمندی ها