کد خبر: ۲۳۸۱۷۴

خانه‌ای سرشار از عشق

در میان همسرانی که سال‌ها از شروع زندگی مشترکشان می‌گذرد شاید به ندرت بتوانید کسانی را پیدا کنید که همچنان همانند روزهای اول آشنایی به یکدیگر عشق بورزند و برای هم احترام قائل باشند. گذشت چند سال کافی است تا همسران امروز را به کوچک‌ترین بهانه‌ای در مقابل یکدیگر قرار دهد. در طول این سال‌ها محبت‌ها کمرنگ می‌شود، نقص‌های هر یک از زن و شوهر زیر ذره‌بین قرار می‌گیرند و چندین برابر خودنمایی می‌کنند، کوچک‌ترین اشتباه و قصوری از هر یک از طرفین، به خطایی نابخشودنی تبدیل می‌شود و در نهایت این تنها جسم زن و شوهر است که در زیر یک سقف به سر می‌برد. آنچه که رخ خواهد داد واژه‌ای است که این روزها زیاد می‌شنویم؛ طلاق عاطفی.

امروز پس از چهلمین روز شهادت مولایی که روزها و شب‌ها برایش اشک ماتم ریختیم، می‌خواهیم نگاهی به رابطه آن حضرت با همسر و فرزندانش داشته باشیم و آن را با زندگی خود مقایسه کنیم. ابتدا شرحی بخوانید از رابطه امام با همسرش رباب . این مطلب از سایت آفتاب گرفته شده است:

رباب، دختر امرالقیس و از قبایل شامی ‌است . پدر او در زمان خلیفه دوم اسلام آورد. رباب در مدینه به عقد امام حسین(ع) در آمد و تا آخرین لحظات زندگی آن حضرت در کنار وی می‌ماند.

رباب دو فرزند از امام حسین(ع) داشت؛ یکی سکینه و دیگری عبدالله یا همان علی‌اصغر خردسال که در روز عاشورا در آغوش پدر به شهادت رسید. سکینه نیز بعدها در شمار زنان بزرگ عالم اسلام درآمد و بویژه در ادب، شخصیت شناخته شده‌ای یافت.

شواهد نشان می‌دهد که رباب در کربلا حضور داشته است. از اخبار محدودی که در زمینه روابط امام حسین( ع ) و همسرش رباب به دست رسیده، چنین برمی‌آید که روابط آن دو بسیار صمیمی‌ بوده است؛ آن‌قدر که هم امام و هم رباب از اظهار این روابط صمیمی ‌میان خود خودداری نمی‌کرده‌اند. به دلیل وجود همین شواهد است که ابن‌کثیر می‌گوید: امام حسین(ع) همسرش رباب را بسیار دوست می‌داشته و از روی علاقه‌مندی به وی درباره‌اش شعر می‌گفت. در زمینه این دوستی دو بیت شعر از امام حسین (ع) درباره سکینه و رباب نقل شده است: «به جان تو سوگند من خانه‌ای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند. آنها را دوست دارم و تمامی‌ دارایی‌ام را به پای آنها می‌ریزم و هیچ کس نباید در این باره با من سخنی بگوید. حتی اگر کسانی در این باره به من اعتراض کنند، آنها را در زندگی و در وقتی که مرا در خاک پنهان می‌کنند، پیروی نخواهم کرد.»در شعر دیگری که به امام حسین(ع) منسوب است، امام نقل می‌کنند که به خاطر علاقه به رباب، افراد وابسته به او را نیز دوست دارند.

رباب نیز علاقه وافری به امام حسین (ع) داشت. او در سفر کربلا همراه امام بود و پس از شهادت نیز وفاداری‌اش را به زبان شعر و نیز در عمل نشان می‌داد.

آنچه که روابط بین زن و شوهر را در طول سالیان زندگی قوی و مستحکم می‌کند، شناخت و احترام به حقوق یکدیگر و تعهد نسبت به خانواده است. همان گوهر نایابی که بسیاری از همسران جوان امروزی را روانه دادگاه‌های خانواده می‌کند، تا فرار از زندگی مشترک را بر قرار ترجیح دهند. اما این گوهر در زندگی ائمه و از جمله امام حسین (ع) چندان کیمیا نیست. بخوانید سخنان حجت‌الاسلام علم‌الهدی را در زمینه روابط خانوادگی امام شهیدان: «یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های امام حسین (ع) این بود که وابستگی ویژه‌ای به خانواده داشتند. امام (ع) هیچگاه به همسران خود توهین نکردند. در نقل‌ها دارد ایشان هرگز از همسر خود چیزی درخواست نکردند؛ مثلا بخواهند کاری برای ایشان انجام دهند، چیزی برایشان بیاورند یا امر و نهی نسبت به همسر و فرزندان داشته باشند. در تاریخ آمده وقتی امام حسین (ع) وارد منزل می‌شدند و سفره‌ای گسترده می‌شد، اگر همسر و فرزندانشان در منزل بودند، هرگز دست به غذا نمی‌زدند مگر این که همه، حتی خدمتکاران را صدا می‌زدند و وقتی همه جمع می‌آمدند، مشغول تناول غذا می‌شدند. نکته مهم‌تر جایگاه و حرمتی است که امام حسین (ع) برای همسر و فرزندانشان قائل بودند.

مشارکت در غم و شادی

مرد وارد خانه می‌شود، روی مبل لم می‌دهد و با چهره‌ای عبوس و خسته فرمان چایی صادر می‌کند. به گمان او زن در طول روز مشغول استراحت بوده و در ناز و نعمت به سر برده است. در دل زن نیز غوغا است. در خانه زحمت زیادی بر دوش اوست؛ از خرید گرفته تا رسیدگی به درس و مدرسه بچه‌ها و مانند آن. زیر لب با خودش غر می‌زند؛ او تصور می‌کند همسرش در طول روز دائم به گپ و گفتگو با دوستان و همکاران مشغول است. هیچ‌کدام از این دو قدر زحمات یکدیگر را نمی‌دانند. دکتر علم‌الهدی به داستانی از زندگی امام حسین اشاره می‌کند که در آن حضرت به خاطر یک دسته ریحان که یکی از خدمتکاران تهیه کرده بود، او را آزاد کرده و سرمایه‌ای در اختیار او قرار دادند و می‌گوید: گاهی اوقات خانواده بهترین خدمات را به ما ارائه می‌کند، اما فکر می‌کنیم همسر و فرزندانمان وظیفه خود را انجام داده‌اند و حاضر نیستیم از آنها تشکر کنیم. بیایید از روش امام حسین ( ع ) درس بگیریم: در شب عاشورا امام در آخرین خطبه‌ای که می‌خوانند، از کسی که چنین سعادتمندی را نصیب وی کرده و دوشادوش امام حسین(ع) پیش آمده است تقدیر و تشکر می‌کنند و اهل بیت و خانواده خود را بهترین می‌دانند. حضرت به این ترتیب جایگاه خاص خانواده را معرفی می‌کنند و اشاره می‌کنند به این که در زندگی من همسر نقش بسیار مهمی ‌داشته است؛ آن هم همسری که پاک‌ترین و نیکوکارترین است. دکتر علم‌الهدی این رفتار امام را با گروهی مقایسه می‌کند که اگر موفقیتی پیدا کنند آن را به خود نسبت می‌دهند و تلاش می‌کنند همسر خود را نادیده بگیرند. در حالی که همواره همسران در موفقیت مردان بزرگ نقش مهمی ‌داشته‌اند.

زندگی فراز و فرودهای زیادی دارد. نابسامانی‌های اقتصادی، بیماری، اجاره‌نشینی و مشکلات دیگری که هر یک از ما در طول زندگی خود با آنها دست و پنجه نرم می‌کنیم. بسیاری از این شرایط جز با بردباری و تحمل بهبود نخواهد یافت. اگر هر یک از همسران نخواهد در مقابل این سختی‌ها و مشکلات صبر پیشه گیرد، زندگی دچار چالش خواهد شد. گذری به پرونده‌های خانوادگی نشان می‌دهد که بسیاری از مشکلات به دلیل عدم بردباری یکی از همسران نسبت به شرایط موجود پیش آمده است. امام حسین (ع) با رفتار خود به ما آموزش می‌دهد نسبت به یکدیگر بردبار باشیم، خطاهای یکدیگر را ببخشیم و از یکدیگر تشکر کنیم.

توصیه روانشناسان: تشویق موثرتر از تنبیه

در روانشناسی و علوم تربیتی امروز روش‌های نوینی برای رفتار، تربیت و آموزش فرزندان ارائه می‌شود. به ما گفته می‌شود به فرزندانتان مهر بورزید و محبت خود را در عمل و در رفتار به آنها نشان دهید. توصیه می‌شود رفتار پسندیده را با تشویق در فرزندان تقویت کنید، به آنها احترام بگذارید و در مسائلی که به فرزندان مربوط می‌شود، حتما نظرات خود آنها را دخالت دهید و توصیه‌های تربیتی دیگری که روانشناسان هر روز به شیوه‌های مختلف در اختیار ما قرار می‌دهند.

نگاهی به شیوه برخورد اهل بیت و از جمله امام حسین (ع) با فرزندان نشان می‌دهد که اولیای دین از صدها سال پیش روش‌هایی را که علم امروز پیشنهاد می‌کند، در روابط خود با همسر و فرزندان رعایت می‌کرده‌اند. آقای علی همت بناری در زمینه روش‌های تربیتی امام حسین (ع) می‌نویسد: امام حسین(ع) به‌عنوان الگوی تربیتی مطمئن و کامل محبت‌ به‌ فرزندان را از نیازهای ضروری آنان دانسته، در قالب‌های گوناگون‌ به ابراز آن می‌پرداخت. گاه با در آغوش گرفتن و به سینه‌ چسبانیدن خردسالان، زمانی با بوسیدن آنان و گاه با به زبان‌آوردن کلمات شیرین و محبت‌آمیز. از جمله عبیدالله بن عتبه می‌گوید: «نزد حسین بن علی(ع) بودم که علی بن حسین(ع) وارد شد. حسین(ع) او را صدا زد، در آغوش گرفت و به سینه‌ چسبانید، میان دو چشمش را بوسید و سپس فرمود: پدر به فدایت‌باد، چقدر خوشبو و زیبایی!»

یکی دیگر از شیوه‌های تربیتی مورد اتفاق صاحب نظران عرصه تعلیم و تربیت، شیوه کارآمد تشویق است. تشویق بجا و متناسب با فعالیت‌انجام شده، به ایجاد انگیزه در فرد منجر شده، به تکرار و تقویت‌رفتار می‌انجامد. چه بسا فرزندان از ارزش و اعتبار صفات مثبت‌ خود آگاهی‌نداشته، در نتیجه به شخصیت‌ حقیقی و توانمندی‌های مثبت‌خویش‌ پی‌نبرده، خود را در مقایسه با دیگران ناچیز به شمار آورند. از این رو والدین و مربیان باید ویژگی‌های مثبت فرزندان را کشف و برجسته سازند و مورد ستایش و تشویق قرار دهند. نمونه‌ای دیگر از روش‌های تربیتی امام حسین (ع) را از زبان امام سجاد(ع) بخوانید: من به‌ بیماری شدیدی مبتلا شدم. پدرم بربالینم آمد و فرمود: چه خواسته‌ای داری؟ عرض کردم: دوست دارم از کسانی باشم که ‌درباره آنچه خداوند برایم تدبیر کرده، نپرسم؟ پدرم در مقابل‌این جمله به من آفرین گفت و فرمود: تو مانند ابراهیم خلیلی؛ به‌ هنگام گرفتاری جبرئیل نزدش آمد و پرسید: از ما کمک می‌خواهی؟ او در جواب فرمود: (درباره آنچه پیش آمده) از خداوند سوال نمی‌کنم. خداوند مرا کافی است و او بهترین وکیل است. در این حدیث ملاحظه می‌شود که ‌امام حسین(ع) در مقابل پاسخ عارفانه و دلنشین فرزندش که‌ ظاهرا سن و سال چندانی نداشت، جمله «احسنت‌» را به کار برد و او را به «ابراهیم خلیل‌» تشبیه کرد.

امام حسین (ع) به خردسالان و کودکان ابراز علاقه می‌کردند. داستان‌های زیادی از ملاطفت امام با کودکان نقل می‌شود. برخلاف بعضی از خانواده‌های امروزی که برای بچه‌ها ارزش قائل نیستند و آنها را در خانواده در درجه دوم اهمیت قرار می‌دهند، امام حسین (ع) با کودکان صحبت می‌کردند، از آنها نظر می‌خواستند و به نظراتشان اهمیت می‌دادند.

لذت بخشش را خودتان تجربه کنید

کمی ‌به اطرافیان خود فکر کنید؛ ترجیح می‌دهید با چه کسانی بیشتر رابطه داشته باشید. اگر یکی از خویشاوندان شما به قول معروف عصا قورت داده و از همه انتظار احترام و تکریم داشته باشد، از مسائل ریز خانوادگی کوهی بسازد و آن را بهانه‌ای برای خرده گیری و بدگویی از شما قرار دهد، اگر بخواهد به خاطر امکانات مادی یا معنوی مدام فخر فروشی کند و هزاران اگر دیگر، باز هم مایلید با او رابطه داشته باشید. واقعیت این است که «انسان نیازمند به ابزارهایی است که بتواند ارتباط خود را با مخاطبین برقرار کند. افراد سختگیر همیشه در زندگی با خانواده و اطرافیان مشکل دارند. اما انسان‌های با گذشت و بزرگوار پیش همه عزیزند و می‌توانند همه را به خود جذب کنند. این یک دستور اخلاقی است که ما باید همواره درهای دل خود را به روی عذرخواهی افرادی که به ما ظلم می‌کنند و یا بدخواهی کرده اند باز کنیم و آن را بپذیریم.» این‌ها را حجت الاسلام علم الهدی می‌گوید و با اشاره به سیره امام حسین (ع) ادامه می‌دهد: «در هیچ کجای زندگی امام حسین (ع) نشانی از تندی، بداخلاقی و سختگیری نسبت به همسر، فرزندان و اطرافیان نمی‌یابیم. اگر ما واقعا محب امام حسین(ع) هستیم و مقتدای ما اباعبدالله است، طبیعی است باید بر اساس دستورالعمل‌های ایشان زندگی کنیم.»

این داستان را از زبان عصام که یکی از اهالی شام است، بخوانید: در سفری وارد مدینه شدم و دیدم امام با چهره‌ای جذاب و دوست داشتنی وارد مسجد شد. مردم دور ایشان حلقه زده و ابراز علاقه می‌کردند. در سینه‌ام کدورتی از امام پیش آمد، پس جلو رفتم و زبان به دشنام و تحقیر گشودم. حضرت از روی عطوفت بر من نگریست و آیات 199 تا 202 سوره اعراف که حاکی از پناه بردن به خداوند از وسوسه‌های شیطان و گذشت و بخشش جاهلین است قرائت کرد، سپس فرمود: اگر از ما طلب یاری و کمکی داری، تو را یاری می‌کنیم؛ اگر از ما چیزی بخواهی، به تو می‌بخشیم و اگر طلب ارشاد و راهنمایی داری آن را از تو دریغ نداریم.

این اخلاق نیکوی امام در مقابل حسادت‌ها و دشنام‌ها که من به او داده بودم چنان زمین را بر من تنگ کرد، که دوست داشتم زمین دهان باز کند و مرا در خود ببلعد.

زندگی امامان ما سرشار از آموزه‌هایی است که می‌تواند زندگی خانوادگی و اجتماعی ما را گلستان سازد. تاسی به سیره امامان معصوم در پذیرش عذر دیگران، نادیده گرفتن لغزش‌ها، احترام به حقوق ریز و درشت خانواده، همسایگان، خویشاوندان و در مجموع همه مردم، حقوقی که گاه بی توجهی به آنها آنچنان برای ما عادت شده‌اند که حتی تصور نمی‌کنیم که ممکن است مرتکب خطایی شده باشیم، بهشت را نه در جهان آخرت که در همین روزگار به ما ارزانی خواهد داشت.

سعیده کافی

newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
فرزند زمانه خود باش

گفت‌وگوی «جام‌جم» با میثم عبدی، کارگردان نمایش رومئو و ژولیت و چند کاراکتر دیگر

فرزند زمانه خود باش

نیازمندی ها