شرط ازدواج برای خواستگار، کتک زدن نامزد سابق

بنابراین، به حرف‌های این مرد، اعتماد کردم و شب گذشته، به دیدن او رفتم، مرد جوان بی‌آن که هدایای یلدا را به من تحویل دهد، به سویم حمله‌ور شد و مرا کتک زد، به او اعتراض کردم، اما پاسخی نمی‌داد هنگام درگیری با آن مرد غریبه، پی به حضور یلدا در محل حادثه بردم که لبخندزنان می‌گفت، سرانجام انتقام گرفتم. پس از کتک خوردن از مرد غریبه بیهوش شدم و یک ساعت بعد وقتی به هوش آمدم، خبری از آنها  نبود و روی تخت بیمارستان بود؟
به دنبال این شکایت، مرد غریبه و نامزد سابق شاکی تحت تعقیب پلیس قرار گرفتند و پس از دستگیری به مرکز پلیس انتقال یافتند. متهمان مورد بازجویی قرار گرفتند و به کتک زدن شاکی اعتراف کردند.

اعتراف به کتک زدن شاکی

فریبرز - متهم - در اظهاراتش به پلیس گفت: چندی پیش، با یلدا آشنا شدم و پس از علاقه‌مندی به هم، تصمیم به ازدواج گرفتیم؛ اما دختر مورد علاقه‌ام شرطی برای ازدواج گذاشت و از من خواست به خاطر کینه‌ای که از نامزد سابقش دارد، او را کتک بزنم. با شنیدن این شرط، ابتدا قبول نکردم؛ اما با اصرارهای وی برای فراهم آمدن مقدمات ازدواج، بناچار تسلیم خواست او شدم و طبق نقشه‌ای که او طراحی کرده بود، با مرد شاکی قرار ملاقات گذاشتم و او را در حضور نامزدم کتک زدم.  گمان می‌بردم پس از کتک زدن شاکی، با دختر مورد علاقه‌ام ازدواج می‌کنم، اما خودم را دچار دردسر کردم.

به دنبال اظهارات این مرد، دختر جوان هم هم مورد تحقیق قرار گرفت و به همکاری با وی اعتراف و تقاضای بخشش کرد.

برای متهمان قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی در این خصوص ادامه دارد.