به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از ۲۵ دی سال ۱۳۹۸ و به دنبال ناپدید شدن زن ۴۸ سالهای به نام اکرم آغاز شد.شوهر ۷۳ ساله این زن به ماموران پلیس فیروزکوه گفت: همسرم ساعت ۵ صبح امروز برای پیادهروی از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. با طولانی شدن غیبتش، به موضوع مشکوک شده و اطراف خانه را جستوجو کردم، اما ردی او به دست نیاوردم به همین خاطر تصمیم گرفتم شکایت کنم.
پس از این شکایت ماموران تحقیقات خود را آغاز کرده و در بررسیهای اولیه متوجه شدند، اکرم همسر دوم پیرمرد بوده و زن میانسال رابطه خوبی با فرزندان شوهرش داشته است.
تجسسهای پلیسی در این رابطه ادامه داشت تا اینکه بعد از گذشت ۱۰ ماه از این ماجرا جستوجوها برای یافتن این زن بینتیجه ماند و فرضیه قتل او پررنگ شد.
کارآگاهان پلیس آگاهی در تحقیقات به این نتیجه رسیدند که ماجرای ناپدید شدن این زن هنگام پیادهروی دروغ است و احتمالا این زن توسط همسرش، رحیم به قتل رسیده است. به همین خاطر تحقیقات از همسر ۷۳ ساله او از سر گرفته شد تا اینکه به قتل اعتراف کرد و راز این جنایت هولناک فاش شد.
متهم درباره انگیزهاش از قتل گفت: بعد از مرگ همسرم با اکرم آشنا شدم. او بازنشسته بود و بچهای نداشت. هفت سال قبل ازدواج کردیم. او رابطه خوبی با فرزندانم داشت. ابتدا دربومهن زندگی میکردیم اما بعد از مدتی تصمیم گرفتیم به خانهباغی که در فیروزکوه داشتم، برویم و در آنجا زندگی کنیم. همسرم پساندازش را به من داد تا در ساخت خانه استفاده کنم. بعد از تعمیرات خانهباغ، راهی آنجا شدیم.
همین خانهباغ باعث درگیری ما شد و روز حادثه دوباره دعوا کردیم. در حالی که عصبانی بودم، او را با روسری خفه کردم. بعد از قتل بهدنبال راهی برای مخفی کردن جسد بودم. به همین خاطر در انتهای خانه دو دیوار کشیده و جسد را در میان آن قرار داده و رویش را سیمان کردم.
بعد ازاین اعتراف، تیم پلیسی راهی خانه مورد نظر شده و با تخریب دیوار، جسد زن ۴۸ ساله را پیدا و با دستور قضایی به پزشکیقانونی منتقل کردند.
با تکمیل تحقیقات در دادسرای فیروزکوه، پرونده برای محاکمه به دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. به این ترتیب پیرمرد در شعبه هشتم از خودش دفاع کرد. در ابتدای جلسه دادگاه، اولیای دم برای رحیم درخواست قصاص کردند .
سپس متهم در جایگاه ایستاد و گفت: قصد قتل نداشتم و یک لحظه عصبانیت، باعث شد او را با شال خفه کنم. حالا هم از کاری که کردم پشیمانم.
در پایان قضات وارد شور شده و رحیم را به قصاص محکوم کردند. این رای در دیوانعالی کشور مهر تایید خورد و پیرمرد پای چوبه دار رفت. دقایقی قبل از اجرای حکم قصاص، اولیای دم او را بخشیدند.
پس از گذشت اولیای دم، قاتل از جنبه عمومی جرم دوباره محاکمه شد. یکی از اولیای دم در این جلسه گفت: ما عذاب زیادی کشیدیم تا رضایت دادیم.
متهم هم در ادامه ادعای عجیبی را مطرح کرد و گفت: من و همسرم اعتیاد داشتیم! به خاطر موادمخدر با هم درگیر شدیم که او را خفه کردم. پنج سال است در زندان هستم، اولیای دم مرا در یک قدمی چوبه دار بخشیدند و من مرگ را به چشم دیدم. به اندازه کافی نیز در این مدت عذاب کشیده و تنبیه شدهام.
پس از دفاعیات مرد زندانی، قضات برای تصمیمگیری وارد شور شدند.